Ruth 2

نکات کلی  روت۲

سختی‌های احتمالی دیگر در ترجمه این باب

«مرو و در مزرعه‌‌ای دیگر خوشه‌چینی مکن»

بوعز این را از این جهت گفت که نمی‌توانست امنیت آنها را در مزرعه شخص دیگری تضمین کند. این نشان می‌دهد که هیچ کسی همچون بوعز بخشنده و مطیع قانون موسی نبود.

(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#grace and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#lawofmoses and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)

Ruth 2:1

نعومی‌ خویشِ  شوهری‌ داشت‌

این عبارت اطلاعات جدیدی پیش از ادامه داستان ارائه می‌دهد. ممکن است در زبان شما روش‌ دیگری برای معرفی اطلاعات جدید وجود داشته باشد.

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-background)

مردی‌ دولتمند

«مردی والا و ثروتمند.» این بدین معناست که بوعز مردی کامیاب و شناخته شده در جامعه‌اش بود، و شهرتی نیکو داشت.

Ruth 2:2

روت موآبیه

اینجا داستان ادامه می‌یابد. می‌بایست آگاه باشید که در زبان شما داستان بعد از وقفه‌ای کوتاه چگونه دوباره آغاز می‌شود. 

موآبیه

این نیز روش دیگری است برای اینکه بگویند زنی اهل مملکت یا قبیله موآب بود.

[از باقی‌مانده بذر غلات] خوشه‌چینی کنم

«تخم غله را از عقب دروگران که باقی مانده، جمع کنم» یا «تخم غله را از پشت دروگران که بر زمین باقی مانده، بردارم»

خوشه‌ها

«سر» یا «ساقه‌ها». «خوشه‌ها» قسمتی از غلات هستند که دانه را در بر دارند.

هر كسی‌ كه‌ در نظرش‌ التفات‌ یابم‌

عبارت «التفات یافتن» اصطلاحی است که به معنای بر کسی روا داشتن می‌باشد. روت از کسب التفات شخص مانند کسب اجازه یا تایید سخن می‌گوید. همان طور که چشم‌ها نمایانگر بینایی هستند، و بینایی نیز نمایانگر افکار و عقیده است. ترجمه جایگزین: «کسی که به من اجازه خوشه‌چینی می‌دهد»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)

دختر

روت چنان از نعومی مراقبت می‌کرد گویی که او همچون مادر خودش بود. مطمئناً در زبان شما نیز ممکن است از این کلمه برای کسی که همچون دختر واقعی شخص نیست، استفاده شود.

Ruth 2:3

اتفاق... افتاد

روت نمی‌دانست که قطعه زمینی که برای خوشه‌چینی برداشته به خویشاوند نعومی، یعنی بوعز، تعلق دارد.

Ruth 2:4

اینك بوعَزْ

کلمه «اینک» توجه ما را به رویدادی مهم در مورد ورود بوعز به مزرعه جلب می‌کند. در زبان شما نیز احتمالاً یک چنین روش‌های خاصی برای بیان رویداد یا معرفی شخصیتی مهم وجود دارد.

از بیت‌لحم‌ آمده‌

مزرعه‌ها در فاصله‌ای نامشخص بیرون از بیت‌لحم بودند.

تو را بركت‌ دهد

«به تو چیزهای نیکو دهد» یا «تو را شادمان سازد»

Ruth 2:5

این‌ دختر از آن‌ كیست‌؟

معانی محتمل ۱) بوعز درمورد شوهر روت سؤال می‌کند یا ۲) بوعز راجع به والدین یا سرپرستان فعلی روت سؤال می‌کند.

گماشته بود

«مسئول بود» یا «مدیریت می‌کرد»

Ruth 2:6

اطلاعات کلی:

این صفحه عمداً خالی است.

Ruth 2:7

خانه

«کلبه» یا «پناهگاه.» این پناهگاه یا کلبه‌ای موقت در مزرعه بود که مکانی سایه‌دار را فراهم می‌کرد.

Ruth 2:8

ای‌ دخترم‌، مگر نمی‌شنوی‌؟

این جمله را به حالت امری نیز می‌توان تغییر داد. ترجمه جایگزین: «ای دخترم، به من گوش کن» یا «ای دخترم، خوب به آنچه که می‌گویم توجه کن»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)

ای دخترم

این روشی مناسب برای خطاب کردن به خانمی جوان بود. روت دختر واقعی بوعز نبود، پس اطمینان حاصل کنید که از ترجمه شما چنین برداشتی نشود.

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)

Ruth 2:9

چشمانت‌ به‌ زمینی‌ كه‌ می‌دروند نگران‌ باشد

چشمان، نمایان‌گر نگاه کردن یا توجه کردن به چیزی است. ترجمه جایگزین: «تنها به مزرعه نگاه کن» یا «تنها به مزرعه توجه کن»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)

آیا جوانان‌ را حكم‌ نكردم‌ ... که تو را؟

بوعز از این سؤال برای تأکید برآنچه که برای کمک به روت انجام داده بود، استفاده می‌کند. ترجمه جایگزین: «من دستورات دقیقی به مردان داده‌ام ... که تو را.»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)

مردها ... دیگر زنان

«کارگران مرد جوان ... کارگران زن جوان.» کلمه «مردها» سه بار برای اشاره به مردانی که در مزرعه درو‌ می‌کردند، استفاده شده است. در بعضی زبان‌ها می‌توانند این کلمه را یک بار استفاده کنند، و کلمه متفاوت دیگری نیز دارند که به معنای کارگران زن جوان است.

تو را لمس‌ نكنند؟

معانی محتمل ۱) مردی به او آسیب نرساند یا ۲) مردی او را از خوشه‌چینی در مزرعه بوعز باز ندارد.

آبی که مردان کشیده‌اند

بیرون کشیدن آب به معنای بالا آوردن آب از چاهی یا بیرون آوردن آن از مخزنی است.

Ruth 2:10

او نزد بوعز به‌ روی‌ در افتاده‌، او را تا به‌ زمین‌ تعظیم‌ كرد

اینها اعمالی برای نشان دادن احترام و حرمت به شخص مقابل است. روت با عملی فراتر از سپاسگزاری، احترامش را به بوعز برای کاری که برایش کرده بود، نشان داد. این نیز نمونه‌ای از فروتنی بود.

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction

برای‌ چه‌ در نظر تو التفات‌ یافتم‌ ... حال آنکه غریب هستم؟

روت سؤالی واقعی می‌پرسد.

غریب

روت به طور خصوصی به خدای اسرائیل وعده داده بود که به او وفادار بماند، اما در کل خودش می‌دانست که یک «موآبی» است.

Ruth 2:11

به من اطلاع داده شده است

این جمله را به حالت معلوم نیز می‌توان بیان کرد. ترجمه جایگزین: «افرادی به من اطلاع داده‌اند» یا «افرادی که به من می‌گویند»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)

نزد قومی آمدی

بوعز اشاره می‌کند که روت با نعومی به دهکده و اجتماع، کشور، و منطقه‌ای آمد که قبلاً آن را نمی‌شناخته است.

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)

Ruth 2:12

تو را جزا دهد

«به تو باز پرداخت کند» یا «به تو برگرداند»

به خاطر عمل تو

این به نوعی ایمان عملی است، که انتخاب می‌کند با نعومی در بیت‌لحم زندگی کند و به خدای نعومی ایمان بیاورد.

از جانب یهوه اجر کامل به تو برسد

این بیانی شعر گونه است که بسیار شبیه به جمله قبلی است. ترجمه جایگزین: «یهوه بیشتر از آنچه که تو داده‌ای را به تو باز می‌گرداند»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)

در زیر بال‌هایش‌ پناه‌ بردی‌

بوعز از تصویر مادری که جوجه‌هایش را زیر بال‌هایش حفاظت می‌کند، استفاده کرد، تا حفاظت خدا را برای آنانی که به او ایمان می‌آورند توصیف کند. ترجمه جایگزین: «خود را در آغوش امن کسی  قرار داده‌اید»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)

Ruth 2:13

در نظر تو التفات بیابم

در اینجا «التفات یافتن» اصطلاحی است بدین معنا که  مورد تأیید  باشد یا اینکه بوعز از او خشنود باشد. اینجا «چشم‌ها» کنایه‌ایست از نگاه، و نگاه استعاره‌ایست برای نشان دادن ارزیابیِ او. ترجمه جایگزین: «لطفاً مرا بپذیر»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)

من‌ مثل‌ یكی‌ از كنیزان‌ تو نیستم‌

معانی محتمل ۱) روت یکی از کنیزان بوعز نبود یا ۲) روت تصور نمی‌کرد که ازدواجش با پسر نعومی، امتیازی خاص در اورشلیم برای او به ارمغان بیاورد.

Ruth 2:14

در وقت‌ چاشت‌

این به غذای ظهر اشاره می‌کند.

لقمۀ خود را در شیره‌ فرو برد

این غذای ساده‌ای بود که در مزرعه می‌خوردند. افراد روی زمین دور سفره‌ای که کاسه‌های شیره و بشقاب‌هایی با تکه‌های نان بر آن بود، می‌نشستند. آنها نان‌هایشان را در کاسه شیره فرو می‌بردند تا آن را خیس کنند و قبل از اینکه خوردن آنرا طعم‌دار می‌کردند.

شیره

سسی که نان را در آن فرو می‌بردند. بیشتر اسرائیلیان شرابشان را ترش می‌کردند تا سرکه درست کنند.

Ruth 2:15

چون‌ برای‌ خوشه‌چینی‌ برخاست‌، بوعَزْ جوانان‌خود را امر كرده‌

در متن دستورات، درست مثل این بود که روت به اندازه‌ای دور بود که فرمان‌های بوعز را نمی‌شنید. ترجمه جایگزین: «و هنگامی که روت برای خوشه‌چینی برخاست، بوعز به طور خصوصی به جوانان گفت»

چون او برخاست

«هنگامیکه بلند شد»

در میان‌ بافه‌ها هم

در اینجا «هم» به «بالاتر و فراتر از آنچه که معمولاً انجام می‌دهند» اشاره می‌کند. بوعز به کارگرانش دستور داد که بگذارند روت درمیان بافه‌های غلات نیز خوشه‌چینی کند. برای خوشه‌چینانِ دیگر به طور معمول قدغن بود که در نزدیکی درو‌گران کار کنند.

Ruth 2:16

از دسته‌ها كشیده‌، برایش‌ بگذارید تا برچیند

«بعضی بذرهای غلات را از بافه‌ها بیرون بکشید و آنها را برایش بگذارید» یا «بذرهای غلات را پشت سر برایش رها کنید تا جمع کند»

او را عتاب‌ مكنید

«موجب شرمندگی او مشوید» یا «به او بی‌احترامی نکنید»

Ruth 2:17

کوبید

او قسمت‌های خوراکی غلات را از پوست و ساقه جدا کرد، تا آنها را دور بریزد.

دانه غلات

این به قسمت قابل خوردن غلات اشاره می‌کند.

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)

به‌ قدر یك‌ ایفۀ جو بود

ایفه یک واحد اندازه‌گیری حدوداً برابر با ۲۲ لیتر است. ترجمه جایگزین: «در حدود ۲۲ لیتر جو»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bvolume)

Ruth 2:18

پس‌ آن‌ را برداشته‌ به‌ شهر درآمد

این مفهوم را می‌رساند که روت غلات را به خانه برد.

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)

مادر شوهرش دید

«نعومی دید»

Ruth 2:19

امروز كجا خوشه‌چینی‌ نمودی‌؟ كجا كار كردی‌؟

نعومی تقریباً یک جمله را به دو روش متفاوت بیان می‌کند تا نشان دهد که بسیار تمایل دارد بداند که در آن روز چه برای روت اتفاق افتاده.

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)

Ruth 2:20

او از جانب‌ خداوند مبارک باشد

نعومی از خدا می‌خواهد به بوعز به خاطر بخشندگی‌اش به روت و او، پاداش دهد.

احسان را ترک ننموده است

«کسی که به وفاداریش ادامه داده است.» معانی محتمل ۱) بوعز تعهداتش را به نعومی به عنوان یکی از اعضای خانواده به خاطر آورده یا ۲) نعومی به یهوه، که بوعز را به این عمل واداشته، اشاره می‌کند یا ۳) یهوه به زندگان و مردگان وفادار می‌ماند.

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublenegatives)

به زندگان

«به کسانی که هنوز زنده هستند.» نعومی و روت «زندگان» بودند.

مردگان

شوهر نعومی و پسرانش «مردگان» بودند. این جمله را می‌توان به شکلی متفاوت با حذف صفت اسمی «مردگان» نیز بیان کرد. ترجمه جایگزین: «کسانی که قبلاً مرده‌اند»

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-nominaladj)

قوم و خویش‌ ما و از ولی‌های‌ ماست‌

عبارت دوم تکرار شده و عبارت اولی را بسط می‌دهد. این نوع تأکید به سبک عبری است. 

(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)

کفیل

کفیل، خویشاوند نزدیک با جنسیت مذکر بود که می‌توانست یک بیوه بدون فرزند را از مشکلات مالی از طریق ازدواج با او و داشتن فرزندی از او، نجات دهد. او می‌بایست زمین خویشاوندانش را که در اثر فقر از دست داده بودند مجدداً کسب کند و خویشاوندانی را که به بردگی فروخته‌ شده‌اند، بازخرید نماید. 

Ruth 2:21

در واقع، او نیز مرا گفت‌

«او حتی به من گفت.» این نشان می دهد که آنچه در ادامه می‌آید مهمترین بخش از سخنان بوعز به روت است.

با جوانان‌ من‌ باش‌

بوعز به حفاظت فیزیکی که نوکرانش برای روت می‌توانستند مهیا کنند، اشاره می‌کند.

Ruth 2:22

بیرون بروی

«کار کنی»

صدمه می‌بینی

معانی محتمل ۱) کارگران دیگر ممکن بود از روت سوءاستفاده کنند یا او را بدزدند و به او تجاوز کنند یا ۲) از طرف دیگر، ممکن بود مالکین دخالت کنند و مانع خوشه‌چینی او تا آخر فصل درو شوند.

Ruth 2:23

او می‌ماند

روت در طول روز در زمین بوعز با کارگرانش کار می‌کرد، بنابراین از امنیت برخوردار بود.

با مادرشوهرش‌ سكونت‌ داشت‌

روت به خانه نعومی می‌رفت و شب آنجا می‌خوابید.