این باب با بخشی در خصوص بلعام آغاز میشود. پادشاه موآب از بلعام نبی خواست تا بیاید و اسرائیل را لعنت کند. خدا به او گفت که نرود اما او اطاعت نکرد [نخواست که برود]؛ بنابراین خدا به او گفت که فقط آنچه را که خدا از او خواسته را بگوید. یهوه قادر بود تا از بلعام استفاده کند، اگر چه او رسول یهوه نبود.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#prophet and/WA-Catalog/en_tw?section=kt#curse)
اسرائیلیان به طرف شرق رودخانه اردن کوچ کرده بودند. اریحا در سمت غربی رودخانه بود.
بالاق پادشاه موآب بود.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
صِفّور پدر بالاق است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
این دو عبارت معانی مشابهی دارند، و بر نحوۀ ترس موآب تأکید میکنند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)
اینجا «موآب» به مردم موآب اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «تمامی موآبیان بسیار ترسیده بودند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«زیرا بسیاری آنجا بودند [حضور داشتند]»
موآبیان و مدیان دو گروه مختلف بودند، اما مدیان در آن زمان در زمین موآب زندگی میکردند.
اینجا به نحوی از روشی که اسرائیلیان دشمنانشان را نابود خواهند کرد سخن گفته شده که گویی آنها گاوی هستند که سبزۀ صحرا را میبلعند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
اینجا داستان اصلی به دادن اطلاعات پس زمینهای در مورد بالاق تغییر میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-background)
«بالاق فرستادگانی را فرستاد»
این نام پدر بلعام است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
این نام یک شهر است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«امت بلعام و قومش»
«بالاق بلعام را طلبید.» بالاق مستقیماً با بلعام صحبت نکرد، بلکه از طریق فرستادگانش این کار را کرد.
اینجا اغراق شده است تا بر تعداد افرادی که آنجا بودند تأکید کند. ترجمه جایگزین: «آنها بسیار کثیر بودند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hyperbole)
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«ایشان را بیرون برانم»
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «میدانم تو قدرت داری که مردم را برکت دهی و یا لعنت کنی»[ در فارسی انجام شده است]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
اسم معنای «فالگیری» را میتوان در قالب یک فعل بیان کرد. ترجمه جایگزین: «پولی که به بلعام پرداخت شد تا اسرائیل را لعنت کند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
می توانید این چنین ترجمه کنید «آنها نزد بلعام رفتند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-go)
«پیغام بالاق را به او گفتند»
این یک نام مردانه است. به نحوۀ ترجمه آن در اعداد ۲۲: ۲ نگاه کنید.
اینجا به نحوی از گزارش بلعام سخن گفته شده که گویی شئی است که او حمل میکند و آن را نزد آن پیامآوران میآورد. ترجمه جایگزین: «به تو خواهم گفت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«خدا بر بلعام ظاهر شد»
یهوه این سؤال را مطرح میکند تا گفتگوی جدیدی را آغاز کند. این پرسش بدیهی را میتوان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «درباره این اشخاصی که با تو آمدهاند به من بگو»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
اینها اسامی مردانه هستند. به نحوه ترجمه آنها در اعداد ۲۲: ۲ نگاه کنید.
بلعام پیغامی که بالاق برای او فرستاده بود را بازگو میکند. به نحوه ترجمه این عبارات در اعداد ۲۲: ۵-۶ نگاه کنید.
«ایشان را بیرون برانم»
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «زیرا من ایشان را برکت دادهام»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این یک نام مردانه است. به نحوۀ ترجمه آن در اعداد ۲۲: ۲ نگاه کنید.
این صفحه تعمداً خالی است.
این یک اسم مردانه است. به نحوه ترجمه آن در اعداد ۲۲: ۲ نگاه کنید.
شاید شما ترجیح میدهید این چنین ترجمه کنید «آنها به حضور بلعام رفتند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-go)
این اسم مفرد به اسرائیلیان به عنوان یک گروه اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «این گروه از مردم»
این یک اسم مردانه است. به نحوۀ ترجمه آن در اعداد ۲۲: ۲ نگاه کنید.
بلعام امری را که هرگز اتفاق نخواهد افتاد، شرح میدهد. او تأکید میکند که هیچ چیزی باعث نخواهد شد که او از یهوه نااطاعتی کند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hypo)
این یعنی بلعام به هیچ روی نمیتواند از یهوه نااطاعتی کند.
این صفحه تعمداً خالی است.
این صفحه تعمداً خالی است.
زین قسمتی است که بر پشت حیوان به منظور سوار شدن بر آن میگذارند.
اینجا به نحوی از افزایش خشم خدا سخن گفته شده که گویی آتشی است که شروع به سوختن میکند. این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «خدا بسیار خشمگین شد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
شمشیر از غلافش کشیده شده تا آماده استفاده باشد. ترجمه جایگزین: «با شمشیرش آماده برای حمله»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
الاغ این کار را کرد تا مانع فرشته یهوه شود.
گاهی حیوانات با ضمایر شخصی مانند «او مؤنث» یا «او مذکر» اشاره شدهاند. ترجمه جایگزین: «آن را برگرداند»
این صفحه تعمداً خالی است.
این تلاشی بود برای این که در راه از فرشته یهوه بگریزد.
گاهی حیوانات با ضمایر شخصی مانند «او مؤنث» یا «او مذکر» اشاره شدهاند. ترجمه جایگزین: «آن رفت»
«آن را به پای بلعام فشرد» یا «آن را به پای بلعام زد»
این صفحه تعمداً خالی است.
اینجا به نحوی از افزایش خشم بلعام سخن گفته شده که گویی آتشی است که شروع به سوختن میکند. این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. به نحوۀ ترجمه عبارتی مشابه در اعداد ۲۲: ۲۲ نگاه کنید. ترجمه جایگزین: «بلعام بسیار خشمگین شد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
باز شدن دهان با توانایی سخن گفتن همراه است. ترجمه جایگزین: «آنگاه یهوه توانایی صحبت کردن مثل انسان را به الاغ داد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«الاغ به بلعام گفت»
این صفحه تعمداً خالی است.
این پرسش بدیهی مطرح شده تا بلعام را سرزنش کند که الاغ را ناعادلانه قضاوت کرده. این را میتوان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «من الاغ تو هستم که تمام زندگیات تا به امروز بر من سوار شدهای»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
این پرسش بدیهی مطرح شده تا بیشتر بلعام را سرزنش کند که الاغ را ناعادلانه قضاوت کرده. این را میتوان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «هرگز عادت نداشتم که این چنین با تو رفتار کنم!»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
«باز کردن چشمان کسی» با توانایی دیدن همراه است. ترجمه جایگزین: «آنگاه یهوه به بلعام قدرت داد تا فرشته یهوه را ببیند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
شمشیر ازغلافش کشیده شده تا آماده استفاده باشد. به نحوه ترجمه آن در اعداد ۲۲: ۲۳ نگاه کنید. ترجمه جایگزین: «با شمشیرش آماده برای حمله»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این نشان میدهد که بلعام خودش را در حضور فرشته فروتن کرد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
این پرسش بدیهی مطرح شده تا بلعام را برای انجام کاری اشتباه سرزنش کند. این را میتوان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «تو نباید این سه بار الاغت را میزدی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
«دشمنی با تو» یا «مقابله با تو»
این عبارت فرضی بیان میکند که چه اتفاقی ممکن بود بیافتد، اما به وقوع نپیوست زیرا عمل الاغ، بلعام را نجات بخشیده بود.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hypo)
«پس اگر تو از من نمیخواهی که به رفتن ادامه دهم»
«با رهبرانی که بالاق فرستاده بود.» به نحوه ترجمه «بالاق» در اعداد ۲۲: ۲ نگاه کنید.
این نام یک رودخانه است. به نحوه ترجمه آن در اعداد ۲۱: ۱۳ نگاه کنید.
این پرسش بدیهی مطرح شده تا بلعام را برای تأخیر در آمدن سرزنش کند. این را میتوان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «قطعاً من شخصی را برای طلبیدن تو فرستادم.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
این پرسش بدیهی مطرح شده تا بلعام را برای تأخیر در آمدن سرزنش کند. این را میتوان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «تو باید نزد من میآمدی!»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
این پرسش بدیهی مطرح شده تا بلعام را برای تأخیر در آمدن سرزنش کند. این را میتوان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «حقیقتاً میدانی که قادرم برای آمدنت نزد من به تو اجرت بدهم.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
بلعام این پرسش بدیهی را مطرح میکند تا به بالاق بگوید که او قادر نخواهد بود هیچ کدام از کارهایی که بالاق از او خواسته را انجام بدهد. این را میتوان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «اما من هیچ قدرتی ندارم چیزی را که میخواهم بگویم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
اینجا به نحوی از پیغام سخن گفته شده که گویی چیزی است که خدا در دهان او گذاشته است. ترجمه جایگزین: «پیغامی که خدا از من خواسته تا بگویم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این نام یک روستا است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«مقداری گوشت قربانی»
این کلمات اشاره میکنند به ۱) مکانی مشابه باموت در اعداد ۲۱: ۱۹ِ کلمه باموت یعنی «مکانی بلند.» یا ۲) مکانهای بلند دیگر که مردم برای بعل قربانی میکردند.