نذر نذیره تعهد خاصی بین انسان و یهوه بود. این باب احکامی به قوم میدهد تا خود را همچون نذیره وقف خدا کنند.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#vow and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#consecrate)
این صفحه تعمداْ خالی است.
«تخصیص کردن خود به کسی» به معنی «خود را وقف کسی کردن است.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این اصطلاح یعنی او نباید آنها را بخورد و بیاشامد. ترجمه جایگزین: «او نباید بخورد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «سرکهای که مردم از شراب درست میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
نوشیدنیای که وقتی شراب و سایر نوشیدنیهای قوی در زمان طولانی تخمیر و ترش میشود، تولید میگردد.
اطلاعات برداشت شده از مضمون را میتوانید به وضوح بیان کنید. ترجمه جایگزین: «یا سرکهای که مردم از نوشیدنی قوی درست میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
انگورهای خشک شده
«تخصیص کردن خود به کسی» به معنی «وقف کردن خود به کسی است.» ترجمه جایگزین: «او خود را وقف میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «او خود را به من وقف میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «هر چیزی که مردم از انگور درست کنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این دو حد غایی به منظور تاکید بر اینکه تمام انگور خورده نمیشود به کار رفتهاند. ترجمه جایگزین: «از هر قسمتی از انگور»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-merism)
این اصطلاح است. اینجا «تخصیص» یعنی «وقفشدگی.» ترجمه جایگزین: «نذر وقفشدگی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «هیچ کسی از تیغ برای سرش استفاده نکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
کلمه «تخصیص» اسم معنا است که میتوان در قالب فعل بیان کرد. اینجا «تخصیص» اصطلاحی است به معنی «وقفشدگی.» ترجمه جایگزین: «روزهایی که او خود را به یهوه تخصیص کرده است» یا «روزهایی که او خود را وقف یهوه کرده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «[نذر خود را برای یهوه] به انجام رساند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: « که او باید خود را به حضور یهوه تخصیص کند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این اصطلاحی برای وقفشدگی است. ترجمه جایگزین: «وقف میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این اصطلاحی برای وقفشدگی است. ترجمه جایگزین: «وقف میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
اینجا به نحوی از شخصی که مورد قبول اهداف خدا نیست سخن گفته شده که گویی شخص به طور فیزیکی ناپاک است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «او خودش را تخصیص کرده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این اصطلاحی برای وقفشدگی است. ترجمه جایگزین: «وقفشدگی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
اسم معنای «تخصیص» را میتوان در قالب فعل بیان کرد. ترجمه جایگزین: «او خود را تخصیص کرده است»
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «او خود را برای یهوه تخصیص کرده است» یا «برای یهوه جدا کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
اینجا «سر» به موی نذیره اشاره میکند، که سمبل [نماد] نذر او است. ترجمه جایگزین: «موهای بلند خود را که نشان میدهد شخص خود را به خدا تخصیص کرده است، بیحرمت کند [بتراشد]» یا «او بیحرمت شد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«روز ۷»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-ordinal)
«روز ۸»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-ordinal)
این صفحه تعمداً خالی است.
«در طول زمانی که او دوباره تخصیص شده است»
شخص برهای برای کاهن بیاورد که بتوان آن را قربانی کرد. معنی کامل این عبارت را میتوان به وضوح بیان کرد. ترجمه جایگزین: «او باید یک برۀ نر یک ساله به عنوان قربانی جرم برای کاهن بیاورد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «او نباید روزهایی را که قبل از شکستن نذر نگه داشته به حساب آورد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «او خود را نجس میکند» یا «او خود را غیرقابل قبول کرده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
اینجا «تخصیص» یعنی «وقفشدگی.» همچنین، این اسم معنا را میتوان در قالب فعل بیان کرد. ترجمه جایگزین: «وقف او» یا «او خود را وقف کرده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom or /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «کسی باید او را بیاورد» یا «او باید برود»] در فارسی انجام شده است]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
او باید هدیه خود را به حضور کاهن بیاورد تا برای یهوه قربانی شود. معنی کامل این عبارت را میتوان به وضوح بیان کرد. ترجمه جایگزین: «او باید هدیۀ خود را با دادن آن به کاهن برای قربانی شدن به یهوه تقدیم کند» یا «او باید با آوردن هدیه خود به حضور کاهن که آن را قربانی میکند به یهوه تقدیم کند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «نانی که او بدون خمیر مایه درست میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آرد نرمی که با روغن مخلوط میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «نانهای فطیر بدون خمیر مایه که آن را به روغن آغشته میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
تکههای کوچک نان صاف
کلمه «آنها» به سایر هدایایی که نذیره گفته بود بیاورند اشاره میکند. اغلب هدایای آردی و هدایای ریختنی نیاز بود که با انواع دیگر قربانیها همراه باشد. معنی کامل این عبارت را میتوان به وضوح بیان کرد. ترجمه جایگزین: «همراه هدایای دیگر هدایایی از محصولات [غلات] و هدایای ریختنی [نوشیدنی]»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«او» به کاهن و «به او» به شخصی که نذر میکند اشاره دارد.
«به عنوان هدیۀ سلامتی»
اطلاعات برداشت شده از مضمون را میتوانید به وضوح بیان کنید. ترجمه جایگزین: «کاهن باید هدیۀ ریختنی را نیز به حضور یهوه حاضر کند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
اینجا «تخصیص» یعنی «وقفشدگی.» همچنین، این اسم معنا را میتوان در قالب فعل نوشت. ترجمه جایگزین: «وقف خود را نشان دهد» یا «نشان ددهد که چگونه خود را تخصیص داده»] در فارسی مفهوم نشان دادن نیامده است]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
این یعنی که او سرْدست قوچ را بریان کرده است. این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «سرْدست قوچ که او بریان کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
اینجا «تخصیص» یعنی «وقفشدگی.» همچنین، این اسم معنا را میتوان در قالب فعل بیان کرد. ترجمه جایگزین: «نمایان کردن تخصیص» یا «نشان دهد که او خود را به یهوه وقف کرده است»[ در فارسی به این شکل نیامده است]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
بعد از دادن اقلام به نذیره، کاهن آنها را برمیگرداند تا به یهوه تقدیم کند. معنی کامل این عبارت را میتوان به وضوح بیان کرد. ترجمه جایگزین: «سپس کاهن باید آنها را بردارد و تکان دهد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«همچنین»
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «که کاهن میجنباند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «که او تقدیم میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
اینجا «تخصیص» یعنی «وقفشدگی.» همچنین، این اسم معنا را میتوان در قالب فعل نوشت. ترجمه جایگزین: «وقف او» یا «برای وقف کردن خود به یهوه»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
این به تصمیم نذیره برای دادن هدیهای فراتر از آنچه که او دستور داده بود تا بدهند، اشاره میکند. معنی کامل این عبارت را میتوان به وضوح بیان کرد. ترجمه جایگزین: «او تصمیم گرفت تا هدایای اضافی بدهد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«او باید نذری را که کرده است، ادا کند»
این دو عبارت اساساً معانی یکسانی دارند و برای تأکید بر اطاعت از تعهدات نذرش، ترکیب شدهاند.[ در فارسی متفاوت است و این مفهوم در آن دیده نمیشود]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «وعدهای که قانون برای نذیره مشخص کرده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این صفحه تعمداً خالی است.
ضمیر «شما» جمع است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-you)
اینجا ضمیر «تو» مفرد است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-you)
این اصطلاح است. اینجا «محافظت کردن» یعنی «حفظ کردن.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این اصطلاح است که به معنی نیت خوبی نسبت به کسی داشتن میباشد. این را میتوان با استفاده از فعل لبخند زدن نیز بیان کرد. ترجمه جایگزین: «به تو لبخند میزند» یا «با مهربانی به تو نگاه میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
اینجا ضمیر «تو» مفرد است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-you)
اینجا عبارت «روی خود را برافرازد» یعنی نوعی نگرش را نسبت به شخص نشان دهد. ترجمه جایگزین: «توجه به تو نشان دهد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
اینجا ضمیر «تو» مفرد است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-you)
یهوه در این قسمت با استفاده از عبارت «نام خود» در مورد متعلق به خود خواندن قوم اسرائيل سخن میگوید. ترجمه جایگزین: «آنها باید به قوم اسرائیل بگویند که به من تعلق دارند»