قربانیهای فقط توسط کاهنان در معبد تقدیم میشدند. هر قربانی دیگر اکیداْ ممنوع بود. احتمالاْ به این دلیل بود که اطمینان حاصل کنند که مردم قربانیها را فقط به یهوه تقدیم میکنند، نه به خدای دیگری.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#priest and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#falsegod)
بودنِ خون در داشتنِ حیات توصیف شده است. دلیل چنین توصیفی مشخص نیست. شاید به خاطر آن که بیشتر احتمال داشته که بیماری در خون وجود داشته باشد، قوم از استفاده آن منع شده بودند. خون همچنین برای ادامه زندگی موجودات ضروری است.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#life and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#blood)
این صفحه تعمداً خالی است.
این صفحه تعمداً خالی است.
این صفحه تعمداً خالی است.
«در حضور خیمه یهوه»
اینجا به نحوی از اخراج کردن شخص از جامعهاش سخن گفته که گویی همان طور که تکهای از لباس یا شاخهای را از درخت میبُرند، او نیز از قومش جدا شده است. این را میتوان به حالت معلوم ترجمه کرد. به نحوۀ ترجمه آن در لاویان ۷: ۲۰ نگاه کنید. ترجمه جایگزین: «آن شخص دیگر در میان قومش زندگی نکند» یا «شما باید آن شخص را از قومش جدا کنید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این را میتوان به حالت معلوم ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «نزد کاهن تا او آنها را قربانی کند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این صفحه تعمداً خالی است.
اینجا به نحوی از بیوفایی قوم نسبت به یهوه با پرستش خدایان دروغین سخن گفته که گویی آنها مانند شخصی که با زنا به همسر خود خیانت کرده، عمل میکنند. ترجمه جایگزین: «که آنها به یهوه وفادار نیستند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
به نحوۀ ترجمه این عبارت در لاویان ۳: ۱۷ نگاه کنید.
این صفحه تعمداْ خالی است.
اینجا به نحوی از اخراج کردن شخص از جامعهاش سخن گفته که گویی همان طور که تکهای از لباس یا شاخهای را از درخت میبُرند، او نیز از قومش جدا شده است. این را میتوان به حالت معلوم ترجمه کرد. به نحوۀ ترجمه آن در لاویان ۷: ۲۰ نگاه کنید. ترجمه جایگزین: «آن شخص دیگر در میان قومش زندگی نکند» یا «شما باید آن شخص را از قومش جدا کنید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این اصطلاح یعنی او «قاطعانه تصمیم گرفته.» ترجمه جایگزین: «تصمیم گرفتهام که با او مخالفت کنم [مصمم هستم جلوی او بایستم]»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«با خشم خیره خواهم شد»
اینجا به نحوی از اخراج کردن شخص از جامعه سخن گفته که گویی همان طور که تکهای از لباس یا شاخهای را از درخت میبُرند، او نیز از قومش جدا شده است. ترجمه جایگزین: «من دیگر اجازه نخواهم داد آن شخص در میان قومش زندگی کند» یا «من آن شخص را از قومش جدا خواهم کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این یعنی خدا از خون استفاده میکند تا گناهان قوم را کفاره نماید، زیرا در خون حیات است. مردم نباید خون را بخورند، چون برای هدف خاصی است.
اینجا «من» به یهوه اشاره میکند.
«هیچ کس در میان شما گوشت را با خونش نخورد»
این جمله را میتوان به حالت معلوم ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «که گفتهام آنها میخورند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«خون را با خاک بپوشاند»
این یعنی خون به جانور امکان زنده بودن را میدهد. معنی کامل این عبارت را میتوان به وضوح بیان کرد. ترجمه جایگزین: «هر موجودی به خاطر خونش قادر به زندگی کردن است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
اینجا به نحوی از اخراج کردن شخص از جامعه سخن گفته که گویی همانطور که تکهای از لباس یا شاخهای را از درخت میبُرند، او نیز از قومش جدا شده است. این جمله را میتوان به حالت معلوم ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «هرکه خون بخورد دیگر در میان قومش زندگی نخواهد کرد» یا «شما باید کسی را که خون خورده از قومش جدا کنید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
یهوه همچنان سخن میگوید.
اینجا به نحوی از حیوانی که توسط حیوانات وحشی کشته میشود سخن گفته که گویی حیوانات وحشی آن حیوان را تکه تکه میکنند. این جمله را میتوان به حالت معلوم ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «که حیوانات وحشی کشتهاند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«اسرائیلیان»
اینجا به نحوی از شخصی که سایر مردم نمیتوانند او را لمس کنند سخن گفته که گویی او جسماً ناپاک است و به نحوی از شخصی که سایر مردم میتوانند او را لمس کنند سخن گفته که گویی او جسماً پاک است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«تا هنگام غروب»
اینجا به نحوی از گناه شخص سخن گفته شده که گویی شئي است که شخص آن را حمل میکند. اینجا کلمۀ «گناه» به مجازات آن گناه اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «پس او مسئول گناه خود خواهد بود» یا «پس من او را برای گناهش مجازات خواهم کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)