روایت شَمشون در این بخش ادامه مییابد.
برخی ترجمهها هر خط شعر را نسبت به بقیه متن کمی متمایل به سمت چپ میچینند، تا خواندن آن را آسانتر کنند. ترجمه انگلیسی ULB با شعری که در آیههای ۱۴ تا ۱۸ از بخش ۱۴ کتاب داوران است، چنین کرده است.
ازدواج با ملتهای دیگر
ازدواج با یک کنعانی یا هرکسی از یک گروه مردمی متفاوت، برای یک فرد اسرائيلی گناه محسوب میشد. به همین دلیل است که پدر و مادر شَمشون نمیخواستند که او با زنی فلسطینی ازدواج کند. آنها از پرسشهایی بدیهی برای متقاعد کردن او به این که دارد گناه میکند، بهره جُستند. این زن باعث مشکلات بسیاری برای شَمشون شد.
(آدرسهای /WA-Catalog/en_tw?section=kt#sin و /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion را ببینید)
عبارت «پایین رفت» در اینجا استفاد شده است، زیرا تِمنَه از نظر ارتفاع از جایی که خانه پدر او بود پایینتر بود. تِمنَه نام شهری در دَرِّه سورِق است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names را ببینید)
واژه «دختر» روشی محترمانه برای اشاره به زنی جوان و ازدواج نکرده است. ترجمه جایگزین: «یکی از زنان ازدواج نکرده از میان مردم فلسطین» یا «یک دختر فلسطینی»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism را ببینید)
این یک اصطلاح است. شَمشون از پدر و مادرش درخواست میکند که درباره ازدواج با پدر و مادر زن فلسطینی سخن بگویند. ترجمه جایگزین: «اینک ترتیبی دهید که او همسرم شود» یا «مقدمات ازدواج من با او را تدارک ببینید»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom را ببینید)
آنها این پرسش را برای پیشنهاد دادن این موضوع که آنها میتوانستند برای شَمشون زنی از قوم خودشان بیابند، بهره میگیرند. این پرسش را می توان به صورت یک جمله نوشت. ترجمه جایگزین: «مسلماً زنانی در میان قوم تو هستند که میتوانستی با آنها ازدواج کنی»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion را ببینید)
واژه «دختر» روشی محترمانه برای اشاره به زنی جوان و ازدواج نکرده است. ترجمه جایگزین: «یکی از زنان ازدواج نکرده از میان خویشاوندانت»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism را ببینید)
این پرسش برای سرزنش شَمشون پرسیده میشود. این پرسش را میتوان به صورت یک جمله نوشت. شما میتوانید دلیلی که پدر و مادر شَمشون نمیخواستند او با یک فلسطینی ازدواج کند را تصریح نمایید. ترجمه جایگزین: «در حقیقت تو نمیبایست با یک زن فلسطینی ازدواج کنی، زیرا فلسطینیان یهوه را نمیپرستند».
(آدرسهای /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion و /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit را ببینید)
این یک اصطلاح است. شَمشون از پدر و مادرش میخواهد تا با پدر و مادر زن فلسطینی درباره ازدواج صحبت کنند. ترجمه جایگزین: «اکنون ترتیبی دهید تا او همسر من شود»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom را ببینید)
این به این معنا است که شَمشون فکر میکرد که او خیلی زیبا است. «من از زیبایی فراوان او خوشم میآید» یا « او زیبا است»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit را ببینید)
این به درخواست ازدواج شَمشون از زن فلسطینی اشاره دارد.
«او» {ضمیر سوم شخص} به یهوه اشاره دارد.
عبارت «پایین رفت» در اینجا استفاده شده زیرا تِمنَه از نظر ارتفاع از جایی که خانه پدر شَمشون واقع بود پایینتر بود. تِمنَه شهری در دَرّه سورِق بود. نام این شهر را مشابه با آنچه در داوران ۱۴: ۱ انجام دادید، ترجمه کنید.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names را ببینید)
در اینجا واژه «بنگر» برای جلب توجه خوانندگان به یک رخداد شگفتانگیز که در داستان رخ میدهد، به کار گرفته شده است. ترجمه جایگزین: «ناگهان، شیری جوان به او نزدیک شد»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom را ببینید)
«او را تهدید کرد». این، آن نوع صدایی است که شیر هنگامی تهدید به حمله به سوی چیزی میکند، به وجود میآورد.
عبارت «بر ... آمد» به این معنا است که روح یهوه، شَمشون را تحت تاثیر قرار داد. در این مورد،او شمشون را بسیار نیرومند ساخت. ترجمه جایگزین: «روح یهوه او را بسیار نیرومند ساخت»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom را ببینید)
دو تکه کرد
در اینجا نوشته شده است که چیزی در دست او نبود، تا بر این که او سلاحی با خود نداشت تاکید شود. ترجمه جایگزین: «سلاحی نداشت»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-litotes را ببینید)
این به این معنا است که شَمشون فکر میکرد که او خیلی زیبا است. «من از زیبایی فراوان او خوشم میآید» یا « او زیبا است»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit را ببینید)
این به این معنا است که او مسیر خود را برای انجام کاری ترک کرد. ترجمه جایگزین: «او جاده را ترک کرد»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom را ببینید)
جسم مرده
در اینجا واژه «اینک[ بنگر]» برای جلب توجه خوانندگان به یک رخداد شگفتانگیز که در داستان رخ میدهد، به کار گرفته شده است. ترجمه جایگزین: «او یک دسته زنبور پیدا کرد»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom را ببینید)
گروه بزرگی از حشرات
«گردآوری کرد»
عبارت «پایین رفت» برای توصیف تِمنَه که از نظر ارتفاع پایینتر از جایی است که خانه پدر شَمشون واقع بود به کار رفته است. ترجمه جایگزین: «پدر شَمشون به جایی که آن زن زندگی میکرد، رفت»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom را ببینید)
مفید خواهد بود که چنین نوشته شود که این رسمی در ازدواج بود. ترجمه جایگزین: « رسم مردان جوانی بود که در شرف ازدواج بودند»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit را ببینید)
«۳۰ نفر از دوستانش»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
یک بازی که در آن بازیکنها بایست پاسخ یک پرسش دشوار کشف کنند
این به معنای فهمیدن معنای آن معما است. ترجمه جایگزین: «بتوانید معنای آن را بفهمید»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom را ببینید)
«۳۰ جامه کتان و ۳۰ دست لباس»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
نوعی لباس
در اینجا واژه ضمیرمستتر، دوم شخص جمع است و به مهمانان جشن اشاره دارد.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-you را ببینید)
شَمشمون معمای خود را میگوید. از آنجا قرار بوده که این معمایی باشد که درکش دشوار باشد، آن را به گونهای ترجمه نکنید که افراد فوراً معنای آن را بدانند.
«از خورنده، چیزی خوردنی بیرون آمد» یا «چیزی خوردنی از درون چیزی که میخورد، بیرون آمد»
اسم «خورنده» را میتوان با یک عبارت فعلی بیان نمود. ترجمه جایگزین: «چیزی که می خورد»
«از درون نیرومند چیزی شیرین بیرون آمد» یا «چیزی که شیرین است از درون چیزی که نیرومند است، بیرون آمد»
این به چیزی نیرومند اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «چیزی نیرومند»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-nominaladj را ببینید)
«آن مردان در میهمانی»
در اینجا فهمیدن پاسخ معما به چیزی پنهان که میهمانان میباید به دنبالش گشته و پیدایش کنند، تشبیه شده است. ترجمه جایگزین: «نتوانستند پاسخ را دریابند»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor را ببینید)
«روز ۴»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-ordinal را ببینید)
گمراه کردن یا فریب دادن فردی با وادار کردن او به انجام کاری که نمیخواهد انجام دهد
این واژگان میتوانند به ۱) خانه واقعی اشاره کنند. ترجمه جایگزین: «خانهای که پدرت و خانوادهاش در آن زندگی میکنند یا ۲) افرادی که در خانه واقعی پدر او زندگی میکنند. ترجمه جایگزین: «خانواده تو»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy را ببینید)
در اینجا «بسوزانیم» به معنای سوختن کامل چیزی است. اگر فردی «سوخته باشد» این به این معنا است که آن فرد تا سرحدِ مرگ سوخته شده است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom را ببینید)
آنها این پرسش را برای متهم کردن او به شرارت میپرسند. این پرسش را میتوان به صورت یک جمله نوشت. ترجمه جایگزین: «شما ما را به اینجا آوردهاید تا ما را فقیر سازید!»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion را ببینید)
اگر آنها نمیتوانستند معما را حل کنند، میبایست برای شَمشون لباسهای نو میخریدند و این آنها را فقیر میساخت. ترجمه جایگزین: «تا ما را با مجبور کردنمان به خرید لباسهای نو برای او فقیر سازید»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit را ببینید)
همسر شَمشون اساساً یک چیز را برای تاکید دوباره میگوید. ترجمه جایگزین: «تو درکل، واقعاً من را دوست نداری»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism را ببینید)
یک بازی که در آن بازیکنها بایست پاسخ یک پرسش دشوار را کشف کنند
این برای جلب توجه یک فرد به کار گرفته شده است. در اینجا «بنگر» معنای «گوش کن» را میدهد. ترجمه جایگزین: «به من گوش کن» یا «به آنچه درحال گفتن هستم توجه نما»
شَمشون او را به خاطر این که خواهان شنیدن پاسخ از سوی اوست، سرزنش میکند. این پرسش را میتوان به عنوان یک جمله نوشت. ترجمه جایگزین: «من حتی به مادر و پدر خود نگفتهام. من به تو نخواهم گفت» یا «تو نمیبایست خواهان این باشی که به تو بگویم، زیرا من حتی به پدر و مادرم نگفتهام و آنها از تو به من نزدیکتر هستند».
(آدرسهای /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion و /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit را ببینید)
معانی محتمل عبارتند از ۱) «درهفت روز جشن ایشان» یا ۲) «در بقیه هفت روز جشن ایشان».
«روز ۷» (آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-ordinal را ببینید)
در اینجا واژه «الحاح» معنای «اصرار کردن» میدهد. ترجمه جایگزین: «او به اصرار کردن به شَمشون برای این که به او بگوید، ادامه داد»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom را ببینید)
این به خویشاوندان همسر شَمشون اشاره میکند. این را میتوان به وضوح نوشت. ترجمه جایگزین: «آن مردان جوان» یا «خویشاوندان همسر شَمشون»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit را ببینید)
«روز ۷»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-ordinal را ببینید)
این پاسخ آن معما است. این را میشود به جای نوشتن به شکل پرسش به صورت یک جمله نوشت. اگر لازم باشد میبایست با افزودن اطلاعات بیشتر این را واضح نمود که چگونه این پاسخ با معما مرتبط میشود. ترجمه جایگزین: «عسل شیرین است و شیر نیرومند» یا «عسل شیرین است و از یک شیر بیرون آمد»
(آدرسهای /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion و /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit را ببینید)
شَمشون استفاده آنها از همسرش برای رسیدن به پاسخ را، به کسی که از ماده گاو فردی دیگر برای شخم زدن زمین خود استفاده میکند، تشبیه میکند. ترجمه جایگزین: «اگه شما از همسر من استفاده نکرده بودید»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor را ببینید)
شُخمزدن، استفاده از یک حیوان برای کشیدن یک تیغه از میان خاک برای آماده کردن خاک، برای بذر است.
عبارت «بر ... آمد» به این معنا است که روح یهوه، شَمشون را تحت تاثیر قرار داد. در این مورد، او شمشون را بسیار نیرومند ساخت. ترجمه جایگزین: «روح یهوه او را بسیار نیرومند ساخت»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom را ببینید)
«۳۰ نفر از مردانش را کشت»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
«مردانی که در آنجا زندگی میکردند»
چیزهای گرفته شده با زور، به ویژه پس از یک جنگ یا نبرد
اینها از غنائمی بودند که او از اَشقِلون گرفته بود. ترجه جایگزین: « لباسیهایی که او گرفته بود»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit را ببینید)
«بسیار خشمگین شد»
عبارت «بالا رفت» در اینجا از آن رو استفاده شده است که، شَمشون در تِمنه بود که از نظر ارتفاع از جایی که خانه پدر او واقع بود پایینتر است.
این را میتوان به صورت معلوم نوشت. ترجمه جایگزین: «پدرزنش، زن او را به بهترین دوستش داد»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive را ببینید)
«نزدیکترین دوست»