لعنتِ یوتام
اَبیمِلِک پسر جِدعون بغیر از یوتام همه دیگر برادرانش را کشت تا پادشاه شِکیم شود. یوتام، اَبیمِلِک را به خاطر کشتن دیگر پسران جِدعون لعنت نمود. «باشد که آتشی از اَبیمِلِک بُرون آید و مردانِ شِکیم و خانه مِلّو را بسوزاند. باشد که آتشی را مردانِ شِکیم و بِتمِلّو{«بِت» در عبری به معنای خانه است} بُرون آید و اَبیمِلِک را بسوزاند».
(آدرس /WA-Catalog/en_tw?section=kt#curse را ببینید)
طرحهای مهم گفتار در این بخش
سه استعاره
این بخش دربردارنده یک استعاره طولانی درباره درختان است. این استعاره مانند مثلی آموزنده برای اسرائیل درباره شوقِ گناهآلود آنان به داشتن پادشاه است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor و /WA-Catalog/en_tw?section=kt#sin را ببینید)
این نام دیگری برای جِدعون است. به روشی که این نام را در داوران ۶: ۳۲ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
این نقلقولی درون نقلقولی دیگر است. یک نقلقول مستقیم را میتوان به صوررت نقلقولی غیر مستقیم نوشت. ترجمه جایگزین: «خواهش میکنم از رهبران شِکیم بپرسید آیا ترجیح میدهند که همه هفتاد پسر یِروبَّعَل بر آنها فرمان برانند، یا آنها ترجیح میدهند که تنها یکی از پسرانش بر آنها فرمان براند».
(آدرسهای /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-quotesinquotes و /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-quotations را ببینید)
«۷۰»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
در اینجا «استخوان و گوشت شما» معرف خویشاوند کسی بودن است. ترجمه جایگزین: «من عضوی از خانواده شما هستم»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy را ببینید)
این به این معنا است که خویشاوندان مادر اَبیمِلِک با این رهبران سخن گفته پیشنهاد نمودند که آنها اَبیمِلِک را پادشاه خود بنمایند.
«آنها موافقت نمودند که بگذارند اَبیمِلِک رهبرشان باشد»
در اینجا «خانه معرف یک معبد است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy را ببینید)
این به این معنای هفتاد شِکِل نقره است. یک شِکِل معادل با ۱۱ گرم است. در صورت لزوم برای ترجمه این آیه بر اساس اندازهگیری مدرن می توانید شبیه به این ترجمه نمایید. ترجمه جایگزین: «تقریباً یک کیلو نقره»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bmoney را ببینید)
«۷۰»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
این نام یک خدای دروغین است. به روشی که این نام را در داوران ۸: ۳۳ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
«زورگو و نادان»
نام این شهر را همانند آنچه در داوران ۶: ۱۱ انجام دادید، ترجمه نمایید.
«۱ سنگ»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
«۷۰»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
این نام دیگری برای جِدعون است. به روشی که این نام را در داوران ۶: ۳۲ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
این نام یک مکان است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names را ببینید)
یوتام شروع به گفتن مثلی میکند که در آن درختان تلاش میکنند فردی را برای فرمانروایی بر خود بیابند. این درختان معرف اسرائیلیان هستند.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parables را ببینید)
این را میتوان به شکل معلوم نوشت. ترجمه جایگزین: «هنگامی که یوتام شنید که اَبیمِلِک برادرانش را به قتل رسانده است»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive را ببینید)
این یک کوه است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names را ببینید)
در این مثل یوتام شرح میدهد که این درختان همان کارهایی میکنند که انسانها انجام میدهند.
(آدرسهای /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parables و /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification را ببینید)
در اینجا تدهین کردن با روغن، عملی نمادین است که معرف منصوب کردن فردی برای پادشاهی است. ترجمه جایگزین: «تا یک پادشاه را برای فرمانروایی بر همه ایشان منصوب کنند»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction را ببینید)
«پادشاه ما باش»
یوتام به گفتن مثلی که او در داوران ۹: ۷ آغاز نموده بود، ادامه میدهد. در این مثل، درختان معرف اسرائیلیان هستند.
درخت زیتون این پرسش را برای سرباز زدن از پذیرفتن پادشاهی میپرسد. این پرسش را میتوان به صورت یک جمله بیان نمود. ترجمه جایگزین: «من از فراوانی خود دست برنخواهم داشت ... بر دیگر درختان ...».
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion را ببینید)
این واژه برای «ثروت»، کنایهای از محصول زیتونی است که از درخت میآید. مردم زیتون را به عنوان غذا میخوردند و آنها رابرای تهیه روغن چراغ میفشردند. ترجمه جایگزین: «روغن»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy را ببینید)
این را میتوان به شکل معلوم پرسید. ترجمه جایگزین: «که مردمان با آن هم به خدایان و هم دیگر مردمان احترام میگذارند»
ممکن است این واژه عبری را به شکل «خدا»، «خدا» یا «خدایان» ترجمه نمود، پس معانی محتمل در اینجا عبارتند از ۱) «خدایان» یا ۲) «خدا»
جنبش نمودن، عبارت از به جلو و عقب حرکت کردن است. درختان هنگامی که باد بر آنها میوزد جنبش مینمایند. این استعارهای از فرمانروایی بر افراد است. یوتام همچنین با گفتن این که عمل هر پادشاهی بیفایده خواهد بود، زیرا «درختان»{در اینجا منظور مردم است} از هیچ کسی که بر آنها حکمرانی کند اطاعت نخواهند نمود، از طنز بهره میگیرد. ترجمه جایگزین: «بر ... فرمانروایی نمایم»
(آدرسهای /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor و /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-irony را ببینید)
این صفحه تعمداً خالی نگاه داشته شده است.
یوتام به توصیف و شرح تشبیه درختان به اموری که انسانها انجام میدهند، ادامه می دهد.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parables و /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification را ببینید)
درخت انجیر این پرسش را برای سرباز زدن از پذیرش پادشاهی میپرسد. این پرسش را میتوان به صورت یک جمله بیان نمود. ترجمه جایگزین: «من از شیرینی خود دست برنخواهم داشت ... بر درختان ...».
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion را ببینید)
واژه «شیرینی» یک اسم معنی است. این را میتوان به شکل صفتی که میوهای را که بر روی این درخت میروید، توصیف مینماید، نوشت. ترجمه جایگزین: «میوه شیرین نیکوی خود را»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns را ببینید)
یوتام به گفتن مثلی که در داوران ۹: ۷ آغاز کرده بود، ادامه میدهد؛ که در آن درختان معرف اسرائیلیان هستند.
در این مثل، یوتام شرح میدهد که این درختان همان کارهایی میکنند که انسانها انجام میدهند.
(آدرسهای /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parables و /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification را ببینید)
تاک این پرسش را میپرسد تا پادشاهی را رد کند. این پرسش را میتوان به صورت یک جمله بیان نمود. ترجمه جایگزین: «از شراب تازه خود دست برنخواهم برداشت...بر دیگر درختان...»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion را ببینید)
خارها، تیغها یا سیخکهایی هستند که دردآور هستند. بوته خار تعداد بسیاری تیغهای تیز بر روی شاخههایش دارد.
یوتام به گفتن مثل خود که در آن درختان معرف گروههای مختلف مردم هستند ادامه میدهد و آن را کاربردی میسازد.
در این مثل، یوتام بوته خار و درختان را در حال انجام کارهایی که انسانها انجام میدهند توصیف میکند.
(آدرسهای /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parables و /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification را ببینید)
تدهین کردن با روغن عملی نمادین است که معرف منصوب کردن فردی برای پادشاهی است[ در ترجمه فارسی عمل تدهین به پادشاهی ذکر نشده است]. ترجمه جایگزین: «من را به عنوان پادشاه خود منصوب میکنید»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction را ببینید)
واژه «امنیت» یک اسم معنی است که میتوان با یک صفت آن را بیان نمود. ترجمه جایگزین: «ایمن باشید»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns را ببینید)
این به این معنای اجازه سوختن بوته خار است تا که آن آتش سروها را بسوزاند.
بوته خار به خودش، «بوته خار» اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «پس آتش از من، بوته خار بیرون بیاید»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-123person را ببینید)
این معنای «در این لحظه» را نمیدهد، بلکه برای جلب توجه به نکته مهمی که پس از آن میآید، به کار برده شده است.
این نام دیگری برای جِدعون است. به روشی که این را در داوران ۶: ۳۲ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
در اینجا «خانه» معرف خانواده جِدعون است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy را ببینید)
یوتام، مثل را در آن زمان و مکان کاربردی میکند.
در اینجا یوتام شرح میدهد که نمیتواند باور کند که مردم شِکیم، حتی پس از این که جِدعون برای نجات مردم شِکیم جنگید، تا چه اندازه با جِدعون و خانوادهاش بد رفتار کردهاند.
در اینجا «دست» معرف قدرت یا کنترل است. ترجمه جایگزین: «از قدرت مِدیانیان» یا « از مِدیانیان»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy را ببینید)
این یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «درافتادهاید» یا «یا بر علیه ... شورش کردهاید»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom را ببینید)
در اینجا «خانه» معرف خانواده است. ترجمه جایگزین: «خانواده پدرم»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy را ببینید)
«۷۰»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
«۱ سنگ»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
در اینجا «او»{ضمیر سوم شخص مفرد} به جِدعون باز میگردد.
هرچند یوتام واقعاً باور ندارد که آنچه آنها کردند، درست بوده، اما فرض را بر این قرار میدهد که عملشان درست بوده است. ترجمه جایگزین: «اگر با یِروبَّعَل و خانوادهاش آن گونه که مستحق بودهاند رفتار کردید»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hypo را ببینید)
این نام دیگری برای جِدعون است. این نام به معنای «بگذارید بَعَل از خود دفاع کند» است. به روشی که این نام را در داوران ۶: ۳۲ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
در اینجا «خانه» معرف خانواده است. ترجمه جایگزین: «خانوادهاش»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy را ببینید)
یوتام این احتمال متقابل را ارایه میدهد که آنچه آنان انجام دادند شریرانه بود و یک لعنت میفرستد. یوتام باور دارد که آنچه آنان انجام دادند شریرانه بود. ترجمه جایگزین: «اما اگر با یِروبَّعَل و خانوادهاش آن گونه که مستحق نبودند، رفتار کردید...»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hypo را ببینید)
یوتام نفرین میکند.او از نابودی مردم شِکیم به دست اَبیمِلِک چنان سخن میگوید که گویی اَبیمِلِک آنان را با آتش میسوزاند.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor را ببینید)
یوتام نفرین میکند. او از نابودی اَبیمِلِک به دست مردم شِکیم و بِتمِلّو چنان سخن میگوید که گویی آنها اَبیمِلِک را با آتش میسوزانند.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor را ببینید)
این نام یک مکان است. به روشی که این نام را در داوران ۹: ۶ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
این نام یک شهر است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names را ببینید)
این صفحه تعمداً خالی نگاه داشته شده است.
این به این معنا است که خدا لعنتی که یوتام کرد، را با فرستادن روحی شریر برای ایجاد آزار و دشمنی میان اَبیمِلِک و رهبران شِکیم، عملی نمود.
عبارات مجهول را میتوان به صورت معلوم نوشت. ترجمه جایگزین: «خدا این کار را برای انتقام هفتاد پسری که اَبیمِلِک برادرشان به قتل رسانده بود و مردان شکیم که در این قتل یاری کرده بودند، انجام داد»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive را ببینید)
«۷۰»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
این نام دیگری برای جِدعون است. به روشی که این نام را در داوران ۶: ۳۲ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
«مردانی را فرستادند که بر فراز تپهها پنهان شوند و برای حمله به اَبیمِلِک منتظر باشند»
این را میتوان به شکل معلوم نوشت. ترجمه جایگزین: «کسی به اَبیمِلِک درباره مردانی که منتظر حمله به او هستند، گفت»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive را ببینید)
اینها نامهای مردان هستند.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names را ببینید)
واژه «اعتماد» یک اسم معنی است که میتواند با فعل «اعتماد کردن» جابهجا شود. ترجمه جایگزین: «به او اعتماد کردند»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns را ببینید)
در اینجا ضمیر سوم شخص جمع به جَعَل و خویشاوندان او و مردان شِکیم اشاره دارد.
آنها این کار را برای بیرون کشیدن شیره انگور برای ساختن شراب از آن انجام دادند.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit را ببینید)
«خرد کردند» یا «با پا له کردند»
در اینجا «خانه» معرف یک معبد است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy را ببینید)
به روشی که این نامها را در داوران ۹: ۲۶ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
جَعَل از یک پرسش برای تاکید بر این که مردم شِکیم نمیبایست به اَبیمِلِک خدمت کنند، استفاده میکند. ترجمه جایگزین: «ما نمیبایست به اَبیمِلِک خدمت کنیم!»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion را ببینید)
هردو این پرسشها معنای مشابهی میدهد. جَعَل به اَبیمِلِک با نام شِکیم اشاره میکند، زیرا مادر اَبیمِلِک از اهالی شکیم بود. ترجمه جایگزین: «ما نمیبایست به اَبیمِلِک که شِکیم است، خدمت کنیم!»
(آدرسهای /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism و /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion را ببینید)
جَعَل از پرسشی برای تاکید بر این که مردم شِکیم نمیبایست به اَبیمِلِک خدمت کنند، بهره میگیرد. ترجمه جایگزین: «او که فقط پسر یِروبَّعَل است و زِبول که فقط افسر او است»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion را ببینید)
این نام دیگری برای جِدعون است. به روشی که این نام را در داوران ۶: ۳۲ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
این نام یک مرد است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names را ببینید)
منظور جَعَل این است که مردم شِکیم میبایست به آنهایی که فرزندان حامور هستند و کنعانیانی واقعی هستند، خدمت کنند نه کسی که پدرش یک اسرائیلی بوده.
جَعَل از پرسشی برای تاکید بر این که مردم شِکیم نمیبایست به اَبیمِلِک خدمت کنند، بهره میگیرد. ترجمه جایگزین: «ما نمیبایست به اَبیمِلِک خدمت کنیم!»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion را ببینید)
«ای کاش که بر مردم شِکیم فرمانروایی میکردم»
به روشی که این نام را در داوران ۹: ۲۸ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
«آنچه جَعَل پسر عِبِد گفت را شنید»
به روشی که این نامها را در داوران ۹: ۲۶ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
خشمگین شدن به آتشی که آغاز شده باشد، تشبیه شده است. ترجمه جایگزین: «او بسیار خشمگین شد»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor را ببینید)
در اینجا «شهر» معرف مردم شهر است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy را ببینید)
زِبول جَعَل و مردم شِکیم را میفریبد. ترجمه جایگزین: «مخفیانه»
این عبارت، آشفته گشتن مردم شهر را به این که آنان همچون یک مایع، در ظرفی در حال حرکت به این سو و ان سو هستند، تشبیه میکند. ترجمه جایگزین: «آنها مردم شهر را به شورش بر علیه تو متقاعد میکنند»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor را ببینید)
قاصدان زِبول به صحبت با اَبیمِلِک ادامه میدهند.
این به معنای «در این لحظه نیست» اما برای جلب توجه به این نکته مهم که در پی آن میآید، به کار گرفته شده است.
«پنهان شدن و حمله ناگهانی به آنان»
این به معنای این است که، آنها میتوانند آنچه میخواهند برای نابودی پیروان جَعَل انجام دهند.
«همه مردانی که اَبیمِلِک را همراهی میکردند» یا «همه مردانی که برای اَبیمِلِک میجنگیدند»
«در چهار دسته جدا شدند»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
به روشی که این نامها را در داوران ۹: ۲۶ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
این نام یک مرد است. به روشی که این نام را در داوران ۹: ۲۶ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
این نام یک مرد است. به روشی که این نام را در داوران ۹: ۲۸ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
زِبول تلاش میکند تا جَعَل را گیج کند و او را از آماده گشتن برای نبرد بازدارد. ترجمه جایگزین: «این ها مردم نیستند، اینها سایههایی بر تپهها هستند»
«۱ گروه» یا «۱ دسته»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
به روشی که این نام را در داوران ۹: ۲۸ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
زِبول جَعَل را با این پرسش بدیهی نکوهش میکند. ترجمه جایگزین: «حالا مغرورانه صحبت نمیکنی، تو...» یا «اکنون مغرور نیستی، تو»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion را ببینید)
زِبول با نقلقول از جَعَل، رجزخوانی او را به خودش باز میگرداند. این را میتوان به عنوان یک جمله و به صورت نقلقول غیرمستقیم ترجمه نمود. ترجمه جایگزین: «تویی که میگفتی که نمیبایست به اَبیمِلِک خدمت کنیم».
(آدرسهای /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion و /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-quotations را ببینید)
زِبول با این پرسش بدیهی جَعَل را به چالش میکشد. این پرسش را میتوان به شکل یک جمله ترجمه نمود. ترجمه جایگزین: «اینجا مردانی هستند که تو خوار شمردی».
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion را نگاه کنید)
به شدت بیزار بودن یا متنفر بودن
به روشی که این نام را در داوران ۹: ۲۶ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
این یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «و مردان بسیاری از جراحات مردند»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom را ببینید)
این نام یک شهر است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names را ببینید)
این نام یک مرد است. به روشی که این نام را در داوران ۹: ۲۸ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
این نام یک مرد است. به روشی که این نام را در داوران ۹: ۲۶ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.
این را میتوان به شکل معلوم نوشت. ترجمه جایگزین: «کسی این را به اَبیمِلِک گزارش داد»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive را ببینید)
«آنان را در ۳ گروه جدا نمود»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
«در مزارع پنهان شدند تا غافلگیرانه به این افراد حمله برند»
در اینجا «او» به اَبیمِلِک که معرف خود او و همه سربازانش است، اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «آنها ... حمله بردند»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche را ببینید)
«گروهههای سربازان»
«دو ... دیگر»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
در اینجا «ابیملک» معرف خودش و سربازانش است. ترجمه جایگزین: «ابیملک و سربازان ... نبرد کردند...آن را ... خراب کردند»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche را ببینید)
در اینجا «شهر» معرف مردم است. ترجمه جایگزین: «بر ضد مردم شکیم»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy را ببینید)
«ویران کردند»
«بر روی زمین نمک پاشید». نمک را بر روی زمین پاشیدن مانع روییدن هرچیز در آنجا میشود.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit) را ببینید)
این در اینجا معرف یک معبد است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy را ببینید)
واژه «ایل»{در متن: ئیل} به معنای خدا است. این همان خدای دروغین «بَعَلبِریت» در داوران ۸: ۳۳ است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names را ببینید)
این را میتوان به صورت معلوم نوشت. ترجمه جایگزین: «کسی به اَبیمِلِک گفت»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive را ببینید)
این نام یک کوه است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names را ببینید)
این به معنای کومه کردن شاخهها در یک پُشته بزرگ است.
« حدود ۱۰۰۰»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
این نام یک شهر است.
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names را ببینید)
«بیرون شهر تِبِص اردو زدند»
این صفحه تعمداً خالی نگاه داشته شده است.
«بر آن حمله برد»
دو سنگ هموار بزرگ گرد که برای خرد نمودن غلات در یک آسیاب به کار میرفت. سنگ بالایی آسیاب تکه بالای آن بود که برای خرد نمودن غله در میان آنها بر روی سنگ پایینی میچرخید.
این مردی است که سلاحهای اَبیمِلِک را حمل میکرد.
این به معنای این است که این جوان شمشیر را دُرست به درون تن اَبیمِلِک فرو برد.
این صفحه تعمداً خالی نگاه داشته شده است.
«۷۰»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers را ببینید)
«بازگشت شرارت بر سرشان» در اینجا یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «مردان شکیم را به خاطر همه شرارتی که انجام داده بودند مجازات نمود»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom را ببینید)
این یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «لعنت یوتام، پسر یِروبَّعَل بر سر آنها آمد»
(آدرس /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom را ببینید)
این نام دیگری برای جِدعون است. به روشی که این نام را در داوران ۶: ۳۲ ترجمه نمودید، نگاهی بیاندازید.