خدا نمیخواهد گناهکاران بمیرند. او میخواهد آنها توبه کنند و زنده بمانند.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#sin and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#repent)
این اصطلاح برای معرفی چیزی که خدا به نبی یا قوم خود گفته بود به کار رفته است. ببینید این قسمت را در حزقیال ۳: ۱۶ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] این پیغام را گفت» یا «خداوند[یهوه] این کلمات[سخنان] را گفت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«پسر انسان» یا «پسر بشر.» خدا حزقیال را به این روش صدا میزند تا تاکید کند که او تنها یک انسان است. خدا جاودانه[ابدی] و قدرتمند است، ولی انسانها چنین نیستند. ببینید این قسمت را در حزقیال ۲: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «انسان فانی» یا «انسان»
کلمه «شمشیر» به دشمنی مهاجم اشاره دارد. کلمه «زمین» نیز به کسانی که آنجا زندگی میکنند اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «سپاهی برای حمله به هر زمینی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«او را...به نگهبانی بگمارند» یا «او را...نگهبان کنند»
کلمه «شمشیر» به سپاه دشمن اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «او به دنبال سپاه دشمن میگردد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«به هشدار توجه نمیکند»
کلمه «خون» به مرگ اشاره دارد. عبارت «بر گردنش[سرش] خواهد بود» اصطلاحی به معنای مسئول دانستن شخص است. ترجمه جایگزنی: «تقصیر توست اگر بمیرند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
خداوند[یهوه] همچنان پیغام خود برای اسرائيل را به حزقیال میگوید.
کلمه «خون» به مرگ اشاره دارد. عبارت «بر خودش» اصطلاحی به معنای مسئول بودن شخص است. ترجمه جایگزین: «مردنش اشتباه خود او خواهد بود»
«مانع مرگ خود میشود»
کلمه «شمشیر» به سپاه دشمن اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «سپاه دشمن هنگام آمدن» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «و به مردم هشدار نداد» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
کلمه «شمشیر» به سپاه دشمن اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «سپاه دشمن میآید و همه را میکشد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«آن شخص به خاطر گناه خود میمیرد»
کلمه «خون» به مرگ اشاره دارد. عبارت «خون او را از دست...طلبیدن» اصطلاحی به معنای مسئول دانستن شخص است. ترجمه جایگزین: «مرگ آن شخص را خطای آن دیدهبان به حساب خواهم آورد[در نظر خواهم گرفت]»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
خداوند[یهوه] همچنان با حزقیال سخن میگوید.
کلمه «خاندان[خانه]» به مردم اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «مردم اسرائیل»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
کلمه «دهان» به آنچه خداوند[یهوه] میگوید اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «پیغامی که میگویم را خواهی شنید و از طرف من به آنها هشدار خواهی داد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«به عنوان نماینده من به آنها هشدار میدهی» یا «از طرف من به آنها هشدار میدهی»
«این را نگو»
«نحوهای که عمل میکند» یا «کارهایی که انجام میدهد.» ببینید این واژه را در حزقیال ۷: ۳ چطور ترجمه کردهاید.
کلمه «خون» به مرگ اشاره دارد. عبارت «خون او را از دست...طلبیدن» اصطلاحی به معنای مسئول دانستن شخص است. ترجمه جایگزین: «تو را مسئول مرگ او خواهم دانست»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
اینجا به نحوی از شخصی که به شکلی خاص رفتار نمیکند سخن گفته شده که گویی جسماً میچرخد و به راهی بر میگردد. ترجمه جایگزین: «باید دست از اعمال بد خود بکشد و اگر از کارهای بد خود دست نکشد...»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«خود را زنده نگه داشتهای»
خداوند[یهوه] همچنان پیغام خود برای اسرائيل را به حزقیال میگوید.
کلمه «خاندان[خانه]» به مردم اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «مردم اسرائيل»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«این است آن چه گفتهاید»
معانی محتمل: ۱) «بر...ما» استعاره و بدان معناست که آنها به خاطر خطاها و گناهان خود احساس تقصیر میکنند یا ۲) «بر...ما» استعاره و بدان معناست که آنها متوجه مجازات شدن توسط خداوند[یهوه] به خاطر خطایا و گناهان خود هستند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«به خاطر آنها در حال پوسیدن[فاسد شدن] هستیم.» اینجا به نحوی از نابود شدن به واسطه گناهان سخن گفته شده که گویی تن شخص در حال فاسد شدن است. ترجمه جایگزین: «در حال نابود کردن ما هستند» یا «در حال کشتن من هستند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«به خاطر آنها»
مردم با مطرح کردن این پرسش تاکید میکنند که امیدی برای زنده ماندن ندارند. ترجمه جایگزین: «امیدی برای زنده ماندن نداریم» یا «قطعاً خواهیم مرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
اینجا در اصل از اسم معنای «مرگ» استفاده شده که به «مردن» اشاره دارد. صفت وابسته به اسم «شریر» را میتوان به «مردم شریر» ترجمه جایگزین: «هنگامی که شریران میمیرند، خوشحال نمیشوم[هنگام مردن شریران خوشحال نمیشوم]»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-nominaladj)
کلمه «طریق» به نحوه رفتار شخص اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «اگر شخص شریر بدی نکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
خداوند[یهوه] با استفاده از این پرسش تاکید میکند که خواهان مردن مردم اسرائيل نیست. ترجمه جایگزین: «ای خاندان[خانه] اسرائیل، مرگ را انتخاب نکنید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
خداوند[یهوه] همچنان پیغام خود برای اسرائيلیان را به حزقیال میگوید.
اسم معنای «عدالت[پارسایی]» را میتوان به صفت «عادل[پارسا]» ترجمه کرد. اینجا به طور ضمنی ذکر شده که آنها از مجازات خدا نجات نخواهند یافت. ترجمه جایگزین: «اگر عادلان[پارسایان] گناه کنند، این واقعیت که قبلاً کار درست را انجام دادهاند، مانع مجازات من نخواهد شد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
اسم معنای «شرارت» را میتوان به صفت «شریر» ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «شخصی که شرارت میکند، نابود نخواهد شد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
آن شخص فکر میکند که چون او عادل است، خداوند[یهوه] حتی در صورت گناه کردنش، او را مجازات نخواهد کرد. اسم معنای «عدالت» را میتوان به صفت «عادل[پارسا]» ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «اگر به کارهای درستی که انجام داده، اتکا کند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«آن چه شریرانه است» یا «شرارت میکند»
این یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «در آن مورد فکر نخواهم کرد» یا «به یاد نخواهم آورد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
اسم معنای «عصیانی» را میتوان به صفت «شریر» ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «به خاطر شرارتهایی که انجام دادهای»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
خداوند[یهوه] همچنان پیغام خود برای اسرائيل را به حزقیال میگوید.
صفت وابسته به اسم «شریر» را میتوان به «شخص شریر» ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «به شخص شریر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-nominaladj)
«اگر تضمین وام را پس دهد»
چیزی که کسی نزد شخص دیگری میگذارد تا تعهد خود را نسبت به آن چه قرض گرفته، نشان دهد.
«آن چه دزدیده را پس میدهد» یا «بهای آن چه دزدیده را پرداخت میکند»
اینجا به نحوی از عمل یا رفتار کردن سخن گفته شده که گویی این کار مثل راه رفتن است. ترجمه جایگزین: «درست طبق شریعتی که حیات میبخشد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
عبارت «به یاد آورده شدن» اصطلاحی به معنای به خاطر آوردن است. این عبارت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «در آن مورد فکر نخواهم کرد» یا «به خاطر نخواهم آورد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
خداوند[یهوه] همچنان پیغام خود برای اسرائيل را به حزقیال میگوید.
این به قوم اسرائيل اشاره دارد. کلمه «تو» به حزقیال اشاره دارد.
اینجا به نحوی از رفتار یا اعمال سخن گفته شده که گویی راه یا جادهای است که شخص بر آن سفر میکند. ترجمه جایگزین: «آن چه خداوند انجام میدهد...کارهایی که تو میکنی منصفانه نیستند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
کلمه «خود» به مردم اسرائیل اشاره دارد. این قسمت را میتوان با استفاده از مشتقات ضمیر سوم شخص جمع ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «اما طریقهای آنهاست»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-123person)
اینجا به نحوی از انجام ندادن کاری سخن گفته شده که گویی جسماً از چیزی بر میگردد. ترجمه جایگزین: «آن چه را که درست است، دیگر انجام ندهد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«به خاطر گناهان او میمیرد»
اینجا به نحوی از شخصی که به شکلی خاص رفتار نمیکند سخن گفته شده که گویی جسماً میچرخد و به راهی بر میگردد. ترجمه جایگزین: «شرارت نمیکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«چون آن چه را که منصفانه و پارسایانه است، انجام میدهد»
این قسمت به مردم اسرائیل اشاره دارد. [در فارسی متفاوت انجام شده]
کلمه «خاندان[خانه]» به مردم اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «مردم اسرائيل»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این کلمه برای نشانگذاری شروع بخش جدیدی از داستان به کار رفته است. اگر زبان شما روشی برای بیان چنین امری دارد، میتوانید استفاده از آن را مد نظر داشته باشید.
«سال دوازدهم...روز ۵...ماه ۱۰»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-ordinal)
این ماه پنجم از گاهشمار عبرانی است. روز پنجم تقریباً برابر با اوایل ماه ژانویه در گاهشمار میلادی است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-hebrewmonths and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-ordinal)
کلمه «ما» به حزقیال و اسرائيلیانی اشاره دارد. آنها از زمانی که یهویاکین پادشاه مجبور به ترک اورشلیم شد در بابل بودند. این قسمت شامل خواننده نمیشود. ترجمه جایگزین: «بعد از این که اسیر شدیم» یا «بعد از این که بابلیان ما را به بابل به اسارت بردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-exclusive and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«کسی از اورشلیم گریخت و نزد من آمد» بابلیان اورشلیم را نابود کردند و مردم آن را کشتند، ولی برخی از آنها فرار کردند.
کلمه «شهر» به اورشلیم اشاره دارد. این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «بابلیان اورشلیم را نابود کردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
کلمه «دست» معمولاً به قدرت یا عمل اشاره شده است. بودن دست کسی بر شخصی دیگر به استیلا داشتن نسبت به کسی دیگر اشاره دارد. ببینید عبارت مشابه را در حزقیال ۱: ۳ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] من را کنترل میکرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این عبارت به معنای قادر به سخن گفتن است. این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ببینید «دهان تو را خواهم گشود» را در حزقیال ۳: ۲۷ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «قادر بودم که سخن گویم» یا «خداوند[یهوه] من را قادر به سخن گفتن کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
کلمه «وقت صبح» به صبح زود، یعنی اوایل طلوع خورشید و دیده شدن نور اشاره دارد.
«دیگر مجبور به سکوت نبودم» یا «دیگر ناتوان از سخن گفتن نبودم.» حزقیال از حزقیال ۳: ۲۶ نمیتوانست سخنی جز پیامهای نبوتی بزند.
این اصطلاح برای معرفی چیزی که خدا به نبی یا قوم خود گفته بود به کار رفته است. ببینید این قسمت را در حزقیال ۳: ۱۶ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] این پیغام را گفت» یا «خداوند[یهوه] این کلمات[سخنان] را گفت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
معانی محتمل: ۱) «آن ساختمانهای خراب شده» یا ۲) «شهرهایی که نابود شدهاند»
اینجا به نحوی از این که خداوند[یهوه] زمین را به ابراهیم میدهد سخن میگوید که گویی ابراهیم زمین را به ارث میبرد. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] زمین را به او داد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«زمین اسرائيل»
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] زمین را به ما داده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
اسم معنای «ارث[ملک]» را میتوان به «مالک است» ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «تا بتوانیم مالک شویم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
خداوند[یهوه] همچنان با حزقیال در مورد کسانی که در خرابههای اسرائيل زندگی میکنند، سخن میگوید.
اینجا به طور ضمنی گفته شده که با خوردن گوشتی که هنوز در آن خون است، خون میخورند. خداوند[یهوه] به آنها فرمان داد که خون را خشک میکند. ترجمه جایگزین: «گوشتی را که خون در آن است،
میخوری» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«چشمان خود را به سوی بتها...بر میافرازید» اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «بتهای خود را میپرستی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
کلمه «خون» به زندگی شخص اشاره دارد. ریختن خون اصطلاحی به معنای به قتل رساندن است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
خداوند[یهوه] با استفاده از این پرسش مردم را توبیخ میکند. ترجمه جایگزین: «نباید این زمین را صاحب شوید!» یا «لایق این زمین نیستید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
کلمه «شمشیرها» به اعمال خشونتآمیز اشاره دارند. ترجمه جایگزین: «با شمشیرت دست به اعمال خشنی زدهای تا آن چه میخواهی را به دست آوری»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«کارهایی کردهای که از آنها بسیار متنفری»
اینجا به طور ضمنی اشاره شده که آنها با همبستر شدن با زنان همسایه آنها را نجس[بیحرمت] ساختند. ترجمه جایگزین: «هر کس با زن همسایه خود خوابید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
خداوند[یهوه] همچنان با حزقیال در مورد کسانی که در خرابههای اسرائيل زندگی میکنند، سخن میگوید.
«به قطعیت زنده بودنم.» خداوند[یهوه] با استفاده از این جمله نشان میدهد که آن چه در ادامه میگوید، قطعاً درست است. این روشی برای سوگند صادقانه خوردن است. ببینید این قسمت را در حزقیال ۵: ۱۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «صادقانه سوگند میخورم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
عبارت «به شمشیر خواهند افتاد» اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «دشمنان، کسانی را که در خرابهها زندگی میکنند، خواهند کشت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«وبا[طاعون] کسانی را که در قلعهها و غارها زندگی میکنند، خواهد کشت»
قلعه ساختمانی است که ساکنان خود را از حمله دشمنان حفظ میکند.
غارها گودالهایی کنار کوه یا در زمین هستند که معمولاً تشکیل شده از سنگ هستند.
شناسه مستتر فاعلی در این قسمت به زمین اشاره دارد و مقصود از آن مردم آن زمین است. ترجمه جایگزین: «مردم زمین دیگر از قوت خود مغرور نخواهند بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «کسی در کوههای اسرائيل زندگی نخواهد کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«کسی از میان آن زمین یا از فراز آن کوهها سفر نخواهد کرد»
وقتی خداوند[یهوه] میگوید که مردم خواهند دانست او خداوند[یهوه] است به طور ضمنی میگوید که خواهند دانست او تنها خدای حقیقی و مقتدرترین و قدرتمندترین است. ببینید این قسمت را در حزقیال ۶: ۷ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «میفهمند که من خداوند[یهوه]، تنها خدای راستین هستم» یا «میفهمند که من، خداوند[یهوه] قدرتمندترین و مقتدرترینم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
اسم معنای «رجاسات» را میتوان به «چیزهایی که از آنها متنفرم» ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «تمام کارهایی را که از آنها متنفرم، انجام خواهند داد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«مردم انجام دادهاند»
خداوند[یهوه] همچنان با حزقیال سخن میگوید.
«که خداوند[یهوه] به او میگوید تا آن را بگوید» یا «که خداوند به او میدهد»
کلمه «دهان» به سخن گفتن اشاره دارد. معانی محتمل: ۱) ترجمه جایگزین: «در مورد محبت به من سخن میگویند، ولی دلهای آنها به دنبال سودهای[منافع] نامنصفانه است» یا ۲) ترجمه جایگزین: «در مورد اموری که از پس آنها شهوت راندهاند سخن میگویند و دلشان به دنبال سودها[منافع] نامنصفانه است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
کلمه «دل» به میل اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «در دلهایشان میخواهند سود نامنصفانه به دست آورند» یا «مایل به کسب نامنصفانه هستند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
خداوند[یهوه] همچنان پیغام خود در مورد مردم اسرائيل را بیان میکند.
کلمه «تو» به حزقیال اشاره دارد و مقصود از آن پیغامی است که میدهد. این قسمت پیغام حزقیال را با سرودی زیبا مقایسه کرده است. چنین قیاسی بدان معناست که مخاطبان از صدای او لذت میبردند، ولی پیغام او را مهم و اطاعت از آن را واجب نمیدانستند. ترجمه جایگزین: «فکر میکنند سخنان تو مثل سرودی شیرین هستند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
معانی محتمل: ۱) «سرودی زیبا» یا ۲) «سرود عاشقانه» یا «سرودی در مورد محبت[عشق]»
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «که کسی بر روی سازی زهی به زیبایی مینوازد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
چیزی که زه دارد و مردم برای نواختن موسیقی از آن استفاده میکنند.
کلمه «چون» بر آن چه که در ادامه گفته میشود، تاکید بیشتر میکند. ترجمه جایگزین: «واقعاً»
«که واقعاً تو را به عنوان نبی نزد آنها فرستادم»