این باب بیان نبوتی علیه صور را آغاز میکند. بابلیان صور را نابود خواهند کرد.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#prophet)
«در سال ۱۱.» این به معنای سال یازدهم از تبعید یهویاکین پادشاه است. ترجمه جایگزین: «در سال یازدهم از تبعید یهویاکین پادشاه»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-ordinal and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«در روز یکم از ماه.» اینجا مشخص نیست که حزقیال به کدام یک از ماههای گاهشمار عبرانی[یهودی] اشاره دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-ordinal)
این اصطلاح برای معرفی چیزی که خدا به نبی یا قوم خود گفته به کار رفته است. ببینید این قسمت را در حزقیال ۳: ۱۶ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «خداوند[یهوه] این پیغام را گفت» یا «خداوند[یهوه] این کلمات را گفت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«پسر انسان» یا «پسر بشر.» خدا حزقیال را به این روش صدا میزند تا تاکید کند که او تنها یک انسان است. خدا جاودانه[ابدی] و قدرتمند است، ولی انسانها چنین نیستند. ببینید این قسمت را در حزقیال ۲: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «انسان فانی» یا «انسان»
اینجا اسامی شهرهای «صور» و «اورشلیم» به کسانی که در آن شهرها زندگی میکنند اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «مردم صور بر ضد مردم اورشلیم گفتند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
کسی که چیزی را پیدا میکند چنین صدایی را از خود در میآورد. ترجمه جایگزین: «بله! [یافتم]» یا «عالیه!»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-exclamations)
اینجا به نحوی از این کلمات برای اشاره به اورشلیم استفاده شده که گویی دروازه شهری است که تاجران امتهای مجاور از آن عبور میکنند. این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «سپاهیان دروازههای مردم را شکستند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
شناسه مستتر فاعلی به «دروازهها» اشاره دارد که بر لولای خود میگردند تا رو به صور باز شوند. این عبارت بدان معناست که صور حالا جای اورشلیم را گرفته و تاجران امتهای بسیار از آن عبور میکنند. ترجمه جایگزین: «دروازه بر من باز شد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
اینجا در اصل از عبارت «پُر شدم» استفاده شده که به کامیابی اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «کامیاب خواهم شد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«اورشلیم نابود شده است»
«ببین!» یا «گوش بده» یا «به آن چه میخواهم به تو بگویم، توجه کن»
کلمه «امتها» در واقع به سپاهیان آنها اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «سپاهیان بسیاری را از امتهای فراوان جمع خواهم کرد، سپاهیانی که مثل موجهای خروشان دریا بر شما ضربه وارد میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
خداوند[یهوه] در این قسمت در مورد نابودی کامل صور سخن میگوید. ترجمه جایگزین: «باعث خواهم شد که سپاهیان شهر کاملاً نابود شوند و چیزی برای شما باقی نگذارند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
خداوند[یهوه] همچنان پیغام خود را برای صور، به حزقیال میگوید.
اینجا به نحوی از شهر صور سخن گفته شده که گویی یک زن است. ترجمه جایگزین: «صور خواهد شد» یا «آن شهر خواهد شد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
بخشی ازشهر صور جزیره بود. این جمله کنایهای نتیجه نابود شدن شهر صور است. ترجمه جایگزین: «جزیرهای خالی که برای خشک کردن تورها از آن استفاده میکنند» یا «جزیرهای خالی از سکنه که مردم بر آن تورهای ماهیگیر خود را خشک میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«تاراج» به معنای آن است که میدزدند یا به زور میگیرند. تاراج شدن شهر صور به ثروتی که آنها نزد امتهای دیگر میبرند اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «سپاهیان امتها چیزهای ارزشمند صور را خواهند برد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «سپاهیان دشمنان با شمشیر دخترانش را در صحرا خواهند کشت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
معانی محتمل: ۱) «دخترانش» زنان جوان صور بودند که در صحرا کار میکردند یا ۲) «دخترانش» کنایه از شهرها و روستاهای نزدیک در سرزمین اصلی شهر صور هستند. ترجمه جایگزین: «جماعت دخترانش در زمین اصلی صور»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
وقتی خداوند[یهوه] میگوید که مردم خواهند دانست او خداوند[یهوه] است به طور ضمنی میگوید که خواهند دانست او تنها خدای حقیقی و مقتدرترین و قدرتمندترین است. ببینید این قسمت را در حزقیال ۶: ۷ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «میفهمند که من خداوند[یهوه]، تنها خدای راستین هستم» یا «میفهمند که من، خداوند[یهوه] قدرتمندترین و مقتدرترینم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
خداوند[یهوه] همچنان پیغام خود را برای صور، به حزقیال میگوید.
«ببین» یا «گوش بده» یا «به آن چه میخواهم به تو بگویم، توجه کن»
عبارت «پادشاه پادشاهان» نام و بدان معناست که او بزرگترین پادشاه است و از پادشاهان دیگر اطاعت میکند. ترجمه جایگزین: «نبوکدنصر پادشاه بابل، بزرگترین پادشاهان»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این قسمت به تعداد فراوان سپاه نبوکدنصر اشاره دارد.
شناسه مستتر فاعلی به نبوکدنصر اشاره دارد و کنایه از سپاهیان اوست. ترجمه جایگزین: «سپاه او خواهد کشت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
معانی محتمل: ۱) «دخترانش» زنان جوان صور بودند که در صحرا کار میکردند یا ۲) «دخترانش» کنایه از شهرها و روستاهای نزدیک در سرزمین اصلی شهر صور هستند. ببینید این قسمت را در حزقیال ۲۶: ۶ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «جماعت دختران که در زمینهای اصلی صور هستند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
شناسه مستتر فاعلی سوم شخص مفرد به نبوکدنصر، پادشاه بابل اشاره دارد و مقصود از آن سربازان سپاه او هستند که این اعمال را انجام میدهند. پسوند ملکی در حصارهایت به شهر صور اشاره دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
خداوند[یهوه] همچنان پیغام خود را برای صور، به حزقیال میگوید.
اینجا اگرچه به نحوی از منجینقها[دژکوبها] و تبرها[ابزارها] سخن گفته شده که گویی بر ضد دیوارهای شهر صور عمل میکنند، در حالی که این سربازان نبوکدنصر هستند که آنها را بلند میکنند و بر دیوارها و برجها میکوبند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«دژکوبها» درختان یا میلههای بزرگی هستند که چندین مرد از سپاه آنها را بر میدارند و بر دیوار یا دروازهای میکوبند تا دیوار را بشکنند و وارد شهر شوند. ببینید این قسمت را در حزقیال ۴: ۲ چطور ترجمه کردهاید.
سلاح یا ابزاری که از آهن ساخته شده و برای نابود کردن برجها از آن استفاده میشود.
خداوند[یهوه] از تشبیهی استفاده میکند تا نحوه ورود سپاه نبوکدنصر به شهر صور را توصیف کند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «بعد از شکستن دیوارش»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
شناسه مستتر فاعلی سوم شخص جمع به سربازان سپاه نبوکدنصر اشاره دارد. شناسه مستتر فاعلی به شهر صور اشاره دارد.
خداوند[یهوه] همچنان پیغام خود برای صور را به حزقیال میگوید.
عبارات «تاراج نموده» و «به یغما خواهند برد» یک معنا دارند و برای تاکید تکرار شدهاند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)
گران و راحت
این قسمت به معنای چیزی است که از دیوار و خانه فرو ریخته باقی مانده است.
«در دریا»
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «دیگر کسی صدای چنگ تو را نخواهد شنید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این استعاره نتیجهای را که خداوند[یهوه] بعد از نابودی کامل صور میگیرد، توصیف میکند. ببینید عبارت مشابه را در حزقیال ۲۶: ۴ چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این استعاره نتیجهای که خداوند[یهوه] بعد از نابودی صور میگیرد را توصیف میکند. ببینید عبارت مشابه را در حزقیال ۲۶: ۵ چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «تو را تبدیل به جایی برای تورها خواهم کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
خداوند[یهوه] همچنان پیغام خود را برای صور، به حزقیال میگوید.
پاسخی که برای این سوال انتظار میرود مثبت است و بر نتیجه نابودی صور تاکید میکند. این قسمت را میتوان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آن جزیره...خواهد لرزید...در میان تو کشتار عظیمی رخ خواهد داد.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
کلمه «جزیرهها» به ساکنان آنها اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «آیا مردم جزیرهها از ترس نخواهند لرزید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«سروران ساحل»
این استعاره به سرورانی اشاره دارد که به حدی به خود میلرزند که گویی ترس و لرز لباس آنها است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«نمیتوانند حرفی بزنند، چون اتفاقی که برای تو افتاده بسیار بد است»
شناسه مستتر فاعلی به «سروران دریا» که در آیه قبلی آمده اشاره دارد و کلمه «تو» به صور اشاره دارد.
خداوند[یهوه] همچنان پیغام خود برای صور را به حزقیال میگوید.
«میسرایند»
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «چگونه دشمنانت تو را نابود کردند ــ تو که دریانوردان ساکنت هستند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
اسم معنای «هیبت» را میتوان در قالب صفت «وحشت کرده» ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «باعث وحشت همه اطرافیان آنها میشوم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
این دو سطر معنایی مشابه دارند و بر پاسخ کسانی تاکید میکند که خرابههای صور آنها را احاطه کرده است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)
کلمه «جزیرهها» به ساکنان آنها اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «مردم ساحل ترسیدند» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«جزایری در دریا» به ساکنان آنها اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «مردم جزایر وحشت زدهاند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
اینجا به نحوی از نابودی صور سخن گفته شده که گویی شخصی میمیرد. ترجمه جایگزین: «ترک کرد» یا «دیگر وجود نداری» [در فارسی متفاوت انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
خداوند[یهوه] همچنان پیغام خود را برای صور، به حزقیال میگوید.
کلمه «تو» به شهر صور اشاره دارد. کلمه «تو» در زبان اصلی مفرد و مونث است.
اینجا شهر صور با شهرهایی مقایسه شده که دیگر کسی در آنها زندگی نمیکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
کلمه «لجه» به آبهای عمیق دریا اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «آبهای عمیق»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-nominaladj)
آنچه خداوند[یهوه] با صور انجام میدهد با قبر و شهرهای تخریب شده مقایسه شده است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
اینجا در اصل از کلمه «قبر» استفاده شده است. قبر را ورودی دنیای مردگان میدانستند، پس کلمه «گودال» به آن دنیا نیز اشاره دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این قسمت به احیا شدن شهر که قبلاً وجود داشته اشاره دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
اسم معنای «وحشت» را میتوان به صفت «وحشتناک» یا فعل «نابود کردن» ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «پایانی وحشتناک بر تو خواهم آورد» یا «تو را نابود خواهم کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)