نابودی اورشلیم همچنان در این باب به تصویر کشیده میشود. حزقیال نابودی اورشلیم توسط آتش و جنگ را به تصویر کشیده است.
خداوند[یهوه] همچنان با حزقیال سخن میگوید. تمام ضمائر و مشتقاتی که به «شهر» اشاره دارند در اصل به شهری که حزقیال در آن آجر نقش کرد، اشاره میکنند.(حزقیال۴: ۱)
«پسر آدم» یا «پسر بشر.» خدا حزقیال را به این روش صدا میزند تا تاکید کند که او تنها یک انسان است. خدا جاودانه[ابدی] و قدرتمند است، ولی انسانها چنین نیستند. ببینید این قسمت را در حزقیال ۲: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «انسان فانی» یا «انسان»
«تیغی برای کوتاه کردن مو» [در فارسی متفاوت انجام شده]
«صورت و سر خود را بتراش» یا «مو را از سر و ریش را از صورت خود بتراش»
«یک سوم از موی خود را...بسوزان»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-fraction)
وسط
«وقتی که روزهای اورشلیم به پایان رسیدند» یا «وقتی که روزها به پایان میرسند، نشان دادی که اورشلیم را محاصره خواهی کرد»
«یکی از سه کُپه مو را بردار»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-fraction)
«با شمشیر خود به سراسر شهر ضربه وارد کن» [در فارسی متفاوت انجام شده]
«بگذار باد ثلث آخر موی تو را به جهات مختلف ببرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-fraction)
کلمه «شمشیر» کنایه است و به سربازان دشمن اشاره دارد که با شمشیرهایشان حمله میکنند و «در عقب...شمشیر فرستادن» به معنای فرستادن سربازان به میدان جنگ است. ترجمه جایگزین: «باعث میشوم دشمنان آنها را تعقیب کنند و با شمشیر به آنها حمله کنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«شمشیر را از غلافش بیرون میکشم»
خداوند[یهوه] همچنان با حزقیال سخن میگوید.
«اندک مویی از آن کپهها»
کلمه «آنها را» به مو اشاره دارد. معانی محتمل: ۱) آن دسته مو آن قدر بلند بود که حزقیال میتوانست آنها را به هم گره دهد یا ۲) حزقیال باید موها را به هم میبافت یا به نحوی آنها را به هم متصل میکرد یا ۳) حزقیال باید دسته مو را لای قسمتی از لباس خود میگذاشت.
معانی محتمل: ۱) «پارچهای که بازوهایت را میپوشاند(«آستینت») یا ۲) «انتهای لباس» («لبه لباس») یا ۳) قسمتی از لباس که از ناحیه کمر لباس را داخل میکنند.
این قسمت ادامه بیان دستوری از سوی خداوند[یهوه] به حزقیال است که در آیه سه با کلمات «آن را گرفته» شروع شده است. حزقیال باید بعد از تراشیدن موی سر و صورت «اندکی» از آنها را میگرفت و به باد میپاشید (حزقیال۵: ۱)، او باید قبل از سوزاندن موی خود چنین کاری را انجام میداد (حزقیال ۵: ۲). شاید لازم باشد این آیات را قبل از آن آیات قرار دهید. «اما وقتی موی سر و ریش خود را تراشیدی، قبل از سوزاندن آنها را بگیر...بعد از پراکندن انها در باد، سپس» [در فارسی انجام شده و ترتیب آیات ذکر شده متفاوت است، پس با فارسی مطابقت ندارد]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-events and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-versebridge)
«از آنجا آتش گسترش مییابد و قوم اسرائيل را میسوزاند.» خداوند[یهوه] به نحوی از طریقی که قوم اسرائيل را مجازات خواهد کرد سخن گفته که گویی خانوادهای هستند که در خانه زندگی میکنند ولی آن لحظه بیرون از خانه هستند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
کلمه «خاندن[خانه]» کنایه از خانوادهای است که در آن خانه زندگی میکنند و در این مورد به اسرائيلیان که ذریت یعقوب در سالهای متمادی هستند، اشاره دارد. ببینید این قسمت را درحزقیال ۳: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «اسرائيلیان» یا «مردم قوم اسرائیل»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
خداوند[یهوه] همچنان سخن میگوید.
ببینید این کلمه را در حزقیال۲: ۴ چطور ترجمه کردهاید.
این نقش حکاکی شده به اورشلیم اشاره دارد ( حزقیال۴: ۱)
معانی محتمل: ۱) دیگر امتها اطراف اورشلیم بودند یا ۲) «مهمتر از امتهای دیگر»
اینجا برای اشاره به اورشلیم از مشتقات ضمیر مونث استفاده شده است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
«کشورهای همسایه» یا «کشورهای حواشی او»
«مردم اسرائيل و اورشلیم از اطاعت کردن از من امتناع ورزیدند»
خداوند[یهوه] همچنان با مردم اسرائيل و یهودا سخن میگوید.
ببینید این قسمت را در حزقیال ۲: ۴ چطور ترجمه کردهاید.
«چون گناهکاری شما...بدتر است.» یا «چون عصیانگرانه[متمردانه] سخن گفتید»
«که شما را احاطه کرده است.»
سلوک کردن[راه رفتن] استعاره از نحوه زندگی شخص است. ترجمه جایگزین: «طبق مقررات من زندگی نکرده است» یا «از مقررات من اطاعت نکرده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«یا از احکام من پیروی نکردید»
«ببین!» یا «گوش بده!» یا «به آن چه میخواهم بگویم، توجه کن!»
«به طرق مختلف تو را داوری خواهم کرد» یا «تو را مجازات خواهم کرد»
خداوند[یهوه] به صحبت با مردم اسرائیل و اورشلیم ادامه میدهد.
«همان طور که قبلاً انجام ندادهام و مثل آن را دیگر انجام نخواهم داد» یا «آن طور که قبلاً انجام نداده بودم و دیگر انجام نخواهم داد»
«به خاطر اعمال انزجارآوری که انجام میدهی.» خدا چون مردم بتها و خدایان دروغین را میپرستیدند، خشمگین بود.
حزقیال احتمالاً به اتفاقی اشاره میکند که هنگام نبود غذا میان قوم رخ خواهد داد.
«تو را داوری خواهم کرد» یا «به شدت تو را مجازات خواهم کرد»
«کسانی را که از شما باقی ماندهاند، وادار میکنم که به نقاط مختلف بروند»
خداوند[یهوه] همچنان با مردم اسرائيل و یهودا سخن میگوید.
ببینید این قسمت را درحزقیال ۲: ۴ چطور ترجمه کردهاید.
جایی را که خداوند[یهوه] تنها برای استفاده خود اختصاص داده بود، نابود کردی.
«با چیزهایی از تو که من از آنها متنفر هستم.» شاید لازم باشد که مشخص کنید این قسمت به بتها اشاره دارد: «با تمام بتهای خود که از آنها متنفر هستم» یا «با تمام بتهای نفرتانگیز خود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«با تمام اعمال منزجرکننده خود»
کلمه «چشم» جزگویی است و به دارنده آن اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «بر تو رحم نخواهم کرد»
(See: and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
«قطعاً تو را مجازات خواهم کرد»
«بسیاری از آنها از قحطی خواهند مُرد»
خداوند[یهوه] همچنان با مردم اسرائيل و یهودا سخن میگوید.
«دیگر خشمگین نخواهم بود چون به خاطر خشمگینی خود هر چه میخواستم را انجام دادهام»
کلمه «خشم» به معنای خشمی شدید و کنایه از مجازات شدن است. «من از مجازات کردن آنها بازخواهم ایستاد، چون کاملاً آنها را مجازات کردهام»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
اینجا در اصل از «[راضی خواهم شد]» استفاده شده است. شاید در زبان شما مشخص کردن دلیل این پشیمانی یا رضایت خداوند[یهوه] لازم باشد. ترجمه جایگزین: «راضی خواهم بود که به اندازه کافی آنها را مجازات کردهام»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«وقتی مجازات آنها را به پایان رساندم»
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
خداوند[یهوه] همچنان با مردم اسرائيل و یهودا سخن میگوید.
کلمات «خشم» و «غضب» اساساً یک معنا دارند و بر شدت خشم خداوند[یهوه] تاکید میکنند. ترجمه جایگزین: «چون از شما خشمگین خواهم بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet)
کلمه «تیر» کنایه از درد شدیدی است که قوم به خاطر فقدان طولانی خوراک حس خواهند کرد. ترجمه جایگزین: «شما را وادار میکنم که درد فراوانی از گرسنگی بکشید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«باعث میشوم قحطی بر شما شدیدتر شود» یا «باعث طولانی شدن قحطی میشوم» یا «اطمینان حاصل میکنم که غذایی برای خوردن نداشته باشید»
«عصا» چیزی است که به کمک آن راه میروند. این عبارت استعاره و بدان معناست که ذخیره غذایی که بر آن متکی هستند نابود میشود. ببینید «عصای نان» را در حزقیال۴: ۱۶ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «ذخیره غذای شما قطع میشود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
اینجا به نحوی از مریضی و مرگ بد سخن گفته شده که گویی سربازانی هستند که از میان شهر عبور میکنند و میتوانند همه را بکشند. ترجمه جایگزین: «بسیاری از مریضی خواهند مُرد و بسیاری در جنگ خواهند مُرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)