نابودی اورشلیم در این باب توصیف شده است. حزقیال کمبود آب و غذایی را که هنگام محاصره اورشلیم پیش میآید، تعریف میکند.
خداوند[یهوه] همچنان با حزقیال سخن میگوید. او به حزقیال میگوید که آجر، خاک و تکه چوبی را ببرد و به نحوی رفتار کند که گویی او خداوند[یهوه] است و شهر اورشلیم را نابود میکند.
«پسر انسان» یا «پسر بشر.» خدا حزقیال را به این روش صدا میزند تا تاکید کند که تنها یک انسان است. خدا جاودانه[ابدی] و قدرتمند است ولی انسانها چنین نیستند. ببینید این قسمت را در حزقیال ۲: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «انسان فانی» یا «انسان»
شاید لازم باشد طرحی که بر آن نقش میکند را در ترجمه خود مشخص کنید. ترجمه جایگزین: «تصویری از شهر اورشلیم روی آن نقش کن»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«شهر را محاصره کن تا آن را تصرف کنی»
«دیوارهایی مستحکم در مقابلش درست کن.» دیوارها مانع خروج مردم از شهر میشدند.
«بیرون دیوار پلکانی بساز تا دشمنان بتوانند داخل آیند.» مردم اورشلیم دیواری دور شهر کشیده بودند تا کسی نتواند وارد شهر شود. دشمنان میتوانستند تنها با ساخت سطحی شیبدار[ساختاری پلکان مانند] از دیوارهای شهر بالا روند.
«دور آن میلههایی بزرگ بگذار تا با استفاده از آنها دروازهها را بشکنند و داخل آیند.» اینجا در اصل به جای کلمه منجنیق از «دژکوب» استفاده شده است. دژکوب، تنه درخت یا ستون بزرگی بود که سپاهیان آن را بلند میکردند و بر دروازه یا دیوار شهر میکوبیدند و به آن وسیله دیوار را میشکستند و وارد شهر میشدند.
این فرمان به حزقیال میگوید که بر الگوی کشیده شده از شهر خیره شود. این عمل نمادی از مجازات شدن آن شهر است. ترجمه جایگزین: «به شهر خیره شو» یا «به شهر خیره شو تا آسیب بیند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
کلمه «روی» کنایه از توجه یا خیره شدن است و «روی خود را...بدار» به عملاً خیره شدن به چیزی اشاره دارد. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
کلمه «خاندان[خانه]» کنایه از خانوادهایست که در آن خانه زندگی میکند و در این مورد به اسرائيلیانی که ذریت یعقوب در سالهای متمادی هستند، اشاره دارد. ببینید این کلمه را در حزقیال ۳: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «اسرائيلیان» یا «مردم اسرائيلی» [در فارسی متفاوت انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
خداوند[یهوه] همچنان با حزقیال سخن میگوید.
معانی محتمل: ۱) «مجازات اسرائيلیان را به خاطر گناهان، به صورت نمادین بر خود بگیر» یا ۲) «با دراز کشیدن بر پهلوی خود به خاطر گناهانشان رنج ببین»
کلمه «خاندان[خانه]» کنایه از خانوادهای است که در آن خانه زندگی میکند و در این مورد به اسرائيلیانی که ذریت یعقوب در سالهای متمادی هستند، اشاره دارد. ببینید این کلمه را در حزقیال ۳: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «اسرائيلیان» یا «مردم اسرائيلی» [در فارسی متفاوت انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
معانی محتمل: ۱) «به خاطر گناه آنها مقصر خواهی بود» یا ۲) «به خاطر گناهشان مجازات خواهی شد.» حزقیال بیانی نمادین از هر یک از این مفاهیم دارد درست همان طور که در ترجمه UDB ذکر شده است.
«خصمانه به سوی پادشاهی اسرائيل دراز بکش»
«خود من به تو فرمان میدهم که به تعداد سالهای مجازات آنها، روزهایی بر پهلویی خود دراز کشی»
معانی محتمل: ۱) هر سال که آنها به خاطر گناهان خود مجازات میشوند یا ۲) هر سال که گناه کردهاند.
«سیصد و نود روز»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
روح همچنان با حزقیال سخن میگوید.
روزهایی که حزقیال بر پهلوی چپ خود خوابید تا محاصره پادشاهی اسرائيل را نشان دهد.
معانی محتمل: ۱) «به خاطر آن گناه... مقصر خواهی بود» یا ۲) «به خاطر آن گناه مجازات خواهی شد.» حزقیال بیانی نمادین از هر یک از این مفاهیم دارد درست همان طور که در ترجمه UDB ذکر شده است. ببینید این کلمات را در حزقیال ۴: ۴ چطور ترجمه کردهاید.
کلمه «خاندان[خانه]» کنایه از خانوادهایست که در آن خانه زندگی میکند و در این مورد به سبط یهودا که ذریت یعقوب در سالهای متمادی هستند، اشاره دارد. ببینید این کلمه را در حزقیال ۳: ۱ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «قبیله یهودا» یا «مردم یهودا» [در فارسی متفاوت انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«یک روز برای هر سال که قرار است آنها را مجازات کنم»
این فرمان به حزقیال میگوید که بر الگوی کشیده شده شهر خیره شود. این عمل نمادی از مجازات شدن آن شهر است. ببینید این قسمت را درحزقیال ۴: ۳ چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «به شهر خیره شو» یا «به شهر خیره شو تا صدمه بیند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
کلمه «روی» کنایه از توجه یا خیره شدن است. «روی خود را بدار[قرار ده]» به طور تحتاللفظی به خیره شدن به چیزی اشاره دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«نبوت درباره اتفاقات بدی که برای اورشلیم رخ خواهند داد»
«ببین» یا «گوش بده» یا «به آن چه به تو میگویم توجه کن»
بندها، طناب یا زنجیرهایی هستند که مانع حرکت شخص میشوند. مشخص نیست که کلمه «بندها» استعاره از کاریست که خداوند[یهوه] در قبال حزقیال انجام میدهد گویی که او را به بند کشیده یا معنای تحتاللفظی آن مد نظر داشته است که به طناب واقعی اشاره دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
آن روح همچنان با حزقیال سخن میگوید.
اینها انواع مختلف غله هستند.
درختی تاک مانند که دانه آن در ردیفهای تکی رشد میکند و میوهای خوراکی در پوست تو خالی خود دارد. نوعی دانه خوراکی که از بوته یا درختچه برداشت میشود. میوه این گیاه ردیفی رشد میکند و خوشهای نیست.
دانههایی مانند لوبیا، اما بسیار کوچکتر، گرد و تقریباً مسطح هستند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-unknown)
«سیصد و نود روز»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
«روزی بیست مثقال.» مثقال واحد اندازهگیری وزن و معادل یازده گرم است. ترجمه جایگزین: «روزی دویست گرم نان»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bweight)
«یک ششم هین» یا «حدوداً یک و نیم لیتر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bvolume and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-fraction)
هر «هین» ۳.۷ لیتر است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bvolume)
روح همچنان با حزقیال سخن میگوید.
شناسه مستتر فاعلی به نان اشاره دارد (حزقیال۴: ۹)
نانی تخت که از جو درست میشود (حزقیال۴: ۹)
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-unknown)
«آن را بر آتشی از تکههای مدفوع سفت شده انسان خواهی پخت.» شاید زبان شما روشی مودبانهتر برای بیان چنین امری داشته باشد.
به اجبار میفرستم.
«خداوند یهوه، اشتباه است که چنین بکنم.» حزقیال از حرفی که خداوند به او زد، بسیار ناراحت بود.
ببینید این قسمت را درحزقیال ۲: ۴ چطور ترجمه کردهاید. حزقیال با خداوند[یهوه] سخن میگوید.
«هیچ وقت گوشت نجس را نخوردهام»
«گوشتی منزجر کننده و ناپاک.» این قسمت به گوشتی اشاره دارد که ناپاک است و از حیوانی که از مریضی، سن بالا یا توسط حیوان دیگر کشته شده گرفته شده است. کلمه «نجس» انزجار او از چنین گوشتی را نشان میدهد.
«گوش دهید» یا «به حرف مهمی که میخواهم به شما بگویم توجه کنید»
«به شما اجازه میدهم که استفاده کنید»
مدفوع سفت شده گاو. شاید زبان شما روشی مودبانهتر برای اشاره به این کلمه داشته باشد.
مدفوع سفت شده انسان. شاید زبان شما روشی مودبانهتر برای اشاره به این کلمه داشته باشد. ببینید این قسمت را در حزقیال۴: ۱۲ چطور ترجمه کردهاید.
«ببینید» یا «گوش دهید» یا «به آن چه میگویم توجه کنید»
«رساندن غذا به اورشلیم را قطع خواهم کرد»
ذخیره غذای آنها «عصا» نامیده شده است چون برخی برای راه رفتن و کار کردن به عصا و همه برای زنده ماندن به نان نیاز دارند. نان به همه نوع غذا اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «ذخیره غذایی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
شاید لازم باشد که دلیل جیرهبندی نان را مشخص کنید. «نان خود را به دقت تقسیم میکنند چون میترسند که کافی نباشد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
دادن مقداری اندک از چیزی که برای تعداد زیاد کافی نیست.
کلمه «عُسرت» استعاره از ترسیدن است و به لرزیدن از ترس اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «لرزان جیرهبندی میکنند» یا «با ترس جیرهبندی میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
معانی محتمل: ۱) «هرکس به برادر خود نگاه میکند و به این که چه قدر غذا خورده و چقدر هدر داده فکر میکند» یا ۲) «همه آنها ناامید میشوند و تحلیل میروند» [در فارسی متفاوت انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
عبارت «گداخته خواهند شد» معمولاً برای اشاره به خراب شدن گوشت یا چوب به کار میرود. اینجا استعاره از لاغر شدن و مردن به خاطر بیغذایی است.