برخی از ترجمهها آیات منظوم را در سمت چپ و با فاصله بیشتری از مابقی متن قرار میدهند تا خواندن آنها آسانتر شود. ترجمه ULB این کار را با آیات منظوم در ۷: ۱-۲۶ انجام میدهد.
این باب مجموعهای از پندهای ناپیوسته را ارائه میدهد. مترجمین بهتر است سعی نکنند که گذار بین این پندها را روان جلوه دهند. پند موجود در این جملات در هر موقعیتی کاربرد ندارد. بنابراین باید به عنوان «نظرات نیکو» در نظر گرفته شود
اینجا «نام» شخص به خوشنامی [شهرت] آنان اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «شهرتی نیکو [خوشنامی]»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «باید جدی دراین باره فکر کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
اینجا به ناراحت بودن اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «تجربهای که شخص را غمگین میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
اینجا واژه «دل» به افکار و احساسات شخص اشاره میکند. «خوشی» ۱) چگونگی شاد و آرام بودن احساسات یا ۲) توانایی درک حقیقت ، را شرح میدهد. ترجمه جایگزین: «افکاری درست»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
در اینجا «دلهایشان» اشاره به حکیمان دارد. به نحوی از ماتم حکیمان سخن گفته شده که گویی آنان در خانه ماتم بودند. ترجمه جایگزین: «حکیمان عمیقاً درمورد مرگ فکر میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
در اینجا «دلهایشان» اشاره به احمقان دارد. اینجا از تفکر احمقان تنها به چیزهایی که آنان را خوشحال میکند چنان سخن گفته شده که گویی آنان در محل ضیافت بودند. ترجمه جایگزین: «اما احمقان فقط به آن چه خودشان از آن لذت میبرند، فکر میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این عبارت به آن چه که در چنین جاهایی اتفاق میافتد، اشاره میکند.
واژه «عتاب» را میتوان به عنوان فعل بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آن زمان که حکیمان شما را عتاب [سرزنش] میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«به سرود احمقان گوش کردن»
این آیه به نحوی از طریق گوش سپردن به سخنان و خنده احمقان که چیزی به تو نمیآموزد سخن گفته، که گویی سخنان و خندههایشان شبیه سوزاندن خارها است. ترجمه جایگزین: «زیرا گوش دادن به خنده احمقان همچون گوش دادن به صدای تق تق خارهایی است که زیر دیگ میسوزند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
این اشاره به وادار کردن کسی برای دادن پول یا اقلام ارزشمند دیگر دارد تا به این وسیله شخص دیگری به او آسیب نرساند. چنین کاری اشتباه به حساب میآید. [در فارسی به گونهای دیگر ترجمه شده است]
معانی محتمل ۱) «مرد حکیم را به شخصی جاهل تبدیل میکند» یا ۲) «پندهای شخص حکیم به پندهایی احمقانه تبدیل میشود»
در اینجا کلمه «دل» به ذهن اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «توانایی شخص برای تفکر و تصمیمگیری صحیح را از بین میبرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
در اینجا واژه «روح» به نگرش شخص اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «صابرین [با توجه به آیه منظور حکیمان است] بهتر از مغروران هستند» یا «رفتاری صبورانه بهتر از رفتاری مغرورانه است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
اینجا واژه «دل» به نگرش شخص اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «به سرعت عصبانی نشو» یا «خلق و خوی بد نداشته باش»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
اینجا به نحوی از پر بودن شخص از خشم و عصبانیت سخن گفته شده که گویی خشم درون او زندگی میکند.اینجا گفته که خشم در دل شخص بوده زیرا «دل» منبع احساسات شخص تصور شده است. ترجمه جایگزین: «احمقان پر از خشم هستند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
شخص پرسش بدیهی را مطرح میکند تا درباره زمان حاضر شکایت کند. این سؤال را در غالب جمله خبری میتوان نوشت. ترجمه جایگزین: «برخی چیزها در گذشته بهتر از زمان حال بودند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
در اینجا نویسنده از وارونهگویی استفاده میکند تا شخص را به خاطر آن سؤال توبیخ کند. ترجمه جایگزین: «اگر که حکیم بودی این سؤال را نمیپرسیدی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-irony)
این اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «آنانی که زندهاند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
معانی محتمل ۱) نویسنده از کلمات «معرفت» و «حکمت» استفاده میکند که معانی مشابهی دارند، ۲) «فضیلت دانستن حکمت در این است که زندگی میبخشد.»
چنان از نحوه یاری رساندن حکمت برای حفظ زندگی سخن گفته شده که گویی حکمت به شخص زندگی میدهد. شخصی حکیم تصمیماتی درست میگیرد که به او برای خوشبختتر و طولانیتر زندگی کردن کمک میکنند. ترجمه جایگزین: «زندگی شخص را حفظ میکنند» یا «به فرد در اخذ تصمیمات نیکو و طولانیتر زندگی کردن کمک میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
نویسنده از پرسش بدیهی استفاده میکند تا تأکید کند که هیچ کسی نمیتواند آن چه را که خدا انجام داده است، تغییر دهد. این را میتوان در غالب جمله خبری نوشت. ترجمه جایگزین: «آن چه را که خدا کج ساخته، هیچ کسی نمیتواند راست گرداند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
کلمه «ایام» اصطلاحی برای بیان «آنچه که اتفاق افتاده» میباشد. ترجمه جایگزین: «وقتی اتفاقات خوبی میافتد ... وقتی اتفاقات بدی میافتد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«برای چیزهای نیکو شادمان باش»
عبارت «این را به ازاء آن» اصطلاح است به معنی «این یکی» و «این یکی.» ترجمه جایگزین: «هر دو خواهد بود» یا « هم نیک و هم بد خواهند بود»[ در انگلیسی:« این دو شانه به شانه هم هستند»]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
معانی محتمل ۱) «هیچ اتفاقی در آینده نخواهد افتاد» یا ۲) «بعد از این که بمیرد، هیچ اتفاقی برایش نمیافتد»
عبارات «مرد عادل[پارسا]» و «مرد شریر» به هر شخص یا اشخاص عادل [پارسا] و شریر اشاره میکند. «افراد عادلی[ پارساسانی] هستند که به سبب عدالتشان هلاک میشوند، و افراد شریری هستند که به سبب اعمال شریرانه عمری دراز دارند.»
«با اینکه عادل است [اگرچه پارسا است]»
«با این که شرور است»
این دو عبارت اساساً معانی مشابهی دارند و برای تأکید ترکیب شدهاند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)
«تصور نکن بیشتر از آن چه که هستی عادلتری[ پارساتری]»
در اینجا چشمها نشاندهنده نگاه کردن است، و دیدن نشاندهنده افکار و عقیده است. ترجمه جایگزین: «حکیم بودن در نظر خودت» یا «حکیم بودن مطابق با عقیده خودت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
نویسنده از پرسش بدیهی استفاده میکند تا تأکید کند که خود عادل پنداری شخص را هلاک میکند. ترجمه جایگزین: «دلیلی وجود ندارد که خود را هلاک [نابود] کنی.» یا «اگر اینچنین فکر کنی خود را هلاک خواهی کرد»[در ترجمه فارسی به حالت جمله خبری آمده است]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
نویسنده از پرسش بدیهی استفاده میکند تا تأکید کند دلیلی وجود ندارد مردم کاری کنند که موجب شود زودتر از موعد بمیرند. این سؤال را در قالب جمله خبری میتوان نوشت. ترجمه جایگزین: «دلیلی وجود ندارد که زودتر از موعد بمیری.»[در ترجمه فارسی به شکل جمله خبری آمده است]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
به نحوی از تلاش برای حکیم بودن سخن گفته شده که گویی «حکمت» جسمی است که شخص میتواند آن را نگه دارد. ترجمه جایگزین: «خودت را به این حکمت بسپار»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
اینجا به نحوی از تلاش برای عادل[ پارسا] بودن سخن گفته که گویی «عدالت[ پارسایی]» جسمی است که شخص میتواند آن را نگه دارد. ترجمه جایگزین: «نباید از تلاش برای عادل بودن[پارسایی] دست برداری» یا «باید برای عادل بودن[پارسایی] تلاش کنی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«هر آن چه را که خدا از او انتظار دارد، انجام خواهد داد»[ هر آن چه را که متعهد است ، به انجام خواهد رساند]
«حکمت انسان را قدرتمند میسازد؛ او را نیرومندتر از ده حاکم که در یک شهر هستند میگرداند»
«کارهای نیکو انجام دهد و گناه نکند»
این را به حالت معلوم میتوان نوشت. ترجمه جایگزین: «هر چه که مردم میگویند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«خودت میدانی.» در اینجا «خودت» برای تأکید بر عبارت «تو میدانی» استفاده شده است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rpronouns)
اینجا «دل» اشاره به افکار شخص دارد. ترجمه جایگزین: «در افکارت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
اینجا کلمه «این» به همه آنچه که نویسنده نوشته است اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «همه آنچه که قبلاً نوشتهام را آزمودم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«آن فرای توان درک من بود» یا «قادر نبودم که آن را انجام دهم»
اینجا به نحوی از درک دشواری حکیم بودن سخن گفته که گویی چیزی بود که در جایی دور و بسیار عمیق قرار داده شده بود. ترجمه جایگزین: «درک آن دشوار است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
نویسنده از پرسش بدیهی استفاده میکند تا بر دشواری درک حکمت تأکید کند. این سؤال را میتوان در قالب جمله خبری نوشت. ترجمه جایگزین: «هیچ کسی نمیتواند آن را درک کند.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
در اینجا واژه «دل» به ذهن اشاره میکند. همچنین، اینجا واژه «مشغول ساختن» اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «افکارم را هدایت کردم» یا «معین کردم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«دلیلی برای همه چیز.» اینجا کلمه «توصیف» را میتوان به شکل فعل بیان کرد. ترجمه جایگزین: «نحوه شرح امور متنوع [متفاوت] در حیات»[ در فارسی این عبارت نیامده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
نویسنده میگوید زن دلفریب همچون دامی است که شکارچیان برای گرفتن حیوانات از آن استفاده میکنند. نویسنده به نحوی از فریبنده بودن زن سخن گفته که گویی او همچون شکارچی که حیوانات را به دام میاندازد، مردان را نیز در تله گرفتار میکند. اینجا «دلِ» او نشاندهنده افکار و احساساتش است. ترجمه جایگزین: «هر زنی که مردان را با فریفتن آنها به دام میاندازد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این دو واژه هر دو به روشی که افراد حیوانات را به دام میانداختند اشاره میکنند تا به نحوهای که زن مردان را به دام میاندازد، تأکید کند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet)
اینجا کلمه «دستها» به قدرت و کنترل او اشاره میکند. اینجا به نحوی از فریبنده بودن سخن گفته که گویی دستها همچون زنجیری هستند که اشخاص را با آن میبندند. ترجمه جایگزین: «هیچ یک از آنها نمیتوانند فرار کنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این را به حالت معلوم میتوان بیان کرد. ترجمه جایگزین: «او خطاکار [گناهکار] را اسیر خواهد کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
کلمه «یافته» را میتوان به عنوان فعل بیان کرد. کلمه «مقابله کردن» در اینجا نیز اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «کشف یکی بعد از دیگری»[ در انگلیسی: « کشفی بر دیگر دریافتهایم افزودم»]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
اینجا واژه «نتیجه» را میتوان به شکل فعل بیان کرد. به نحوه ترجمه عبارت «شرح واقعیت» در کتاب جامعه ۷: ۲۵ نگاه کنید. ترجمه جایگزین: «تا بتواند همه چیز را در زندگی شرح دهد»[در انگلیسی:« تا توضیحی برای حقیقت پیدا کنم»]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«۱ مرد عادل[ پارسا] از ۱۰۰۰.» فقط یک مرد عادل[ پارسا] در گروه ۱۰۰۰ نفری مردم یافت شد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
هیچ زن عادلی[ پارسایی] در گروه ۱۰۰۰ نفری مردم یافت نشد.
معانی محتمل ۱) «آنان نقشههای گناهآلود بسیاری ساختند» یا ۲) «آنان خودشان زندگی خود را سخت ساختند»
در اینجا ضمیر مستتر به «آدمی» اشاره میکند. به نحوی از تغییر و تحول انسان [بشر-آدمی] از راستی به ناراستی سخن گفته که گویی آنها از جایی به جای دیگر میرفتند.[ در فارسی به این شکل نیامده است]