این باب بیان روایتی در مورد مشکلات و قتلها در خانواده داوود را شروع میکند. گناه داوود باعث این مشکلات برای خانواده او شد.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#sin)
اَمْنُون به خواهر اَبْشالوم تجاوز کرد. خواهر اَبْشالوم، خواهر ناتنی اَمْنُون هم بود. داوود برای مجازات کردن او کاری نکرد و به همین خاطر باعث مشکلات بسیاری در خانواده خود و اسرائيل شد. چنین اتفاقی نهایتاً باعث پادشاه شدن سلیمان شد، در حالیکه پسر بزرگ داوود نبود.
«بعد از این اتفاق.» این عبارت برای معرفی کردن رویدادی جدید در سیر اصلی داستان به کار رفته است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-newevent)
اَمْنُون و تامار از یک پدر بودند، ولی مادر آنها یکی نبود.
پدر و مادر آبشالوم و تامار یکی بودند.
اَمْنُون آنقدر مایل به خوابیدن با خواهر خود تامار بود که درمانده شد. ترجمه جایگزین: «اَمْنُون از میل خود به خواهرش درمانده شد، آن قدر که این میل او را مریض کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
اینها اسامی مردان هستند. شَمْعی برادر داوود بود.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
حیلهگر یا فریبنده
این اشاره به غمی شدید و بودن در آن حالت دارد.
اینجا از مضمون برداشت میشود که یوناداب در مورد افسردگی اَمْنُون از او سوال میپرسد. چنین امری را میتوان گویاتر در ترجمه بیان کرد و همچنین این پرسشی بدیهی است که یوناداب با استفاده از آن در مورد افسردگی اَمْنُون از او سوال میپرسد. این قسمت را میتوان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «به من میگویی که چرا غمگینی[افسردهای]؟» یا «لطفا به من بگو که چرا افسردهای»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
ببینید اسم این مرد را در <دوم سموئيل ۱۳: ۳> چطور ترجمه کردهاید.
این احتمالاً تقاضایی از تامار است تا شخصاً برای اَمْنُون غذا بیاورد. اَمْنُون احتمالاً نمیخواست که تامار به دهان او غذا بگذارد. ترجمه جایگزین: «او من را غذا بدهد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این احتمالاً تقاضایی از تامار است تا شخصاً برای اَمْنُون غذا بیاورد. اَمْنُون احتمالاً نمیخواست که تامار به دهان او غذا بگذارد. ترجمه جایگزین: «به من غذا بدهد تا بخورم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این عبارت یعنی به دروغ خود را مریض نشان داد.
این غذا برای مریضی او نبود، بلکه چون مریض بود، غذا میخواست. عبارت «پیش من» تقاضایی از تامار است تا در حضور اَمْنُون برای او غذا آماده کند. ترجمه جایگزین: «جلوی من به خاطر مریضیام» [در فارسی انجام نشده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این یعنی او قاصدی فرستاد تا با تامار سخن گوید. ترجمه جایگزین: «داوود قاصدی فرستاد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
ترکیبی غلیظ از آرد و روغن برای نان پختن
از دستهای خود برای مخلوط کردن خمیر استفاده کرد.
این یعنی تامار نان را جلوی او درست کرد. ترجمه جایگزین: «رو به روی او» یا «در حضور او»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«بیرون رفتن از نزد کسی» به معنای ترک کردن او است. ترجمه جایگزین: «پس همه او را ترک کردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این تقاضایی از تامار است تا شخصاً به اَمْنُون غذا دهد. ترجمه جایگزین: «و به من بدهد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
اینجا از آرایه ادبی بهگویی استفاده شده است. ترجمه جایگزین: «با من رابطه جنسی داشته باش»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
تامار به رابطه جنسی با اَمْنُون اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «من را مجبور نکن که با تو رابطه جنسی داشته باشم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
بسیار شرمآور
تامارهمچنان با اَمْنُون سخن میگوید.
تامار با استفاده از این پرسش بدیهی بر میزان شرم خود از همبستر شدن با او تاکید میکند. او به نحوی در مورد از میان بردن شرم[ننگ] خود سخن میگوید که گویی میخواهد از دشمن یا شکنجهگری فرار کند. ترجمه جایگزین: «اگر این کار را کنی هر جا که بروم باید ننگ را تحمل کنم» [در فارسی متفاوت]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
اینجا از آرایه ادبی بهگویی استفاده شده است. ترجمه جایگزین: «با او رابطه جنسی داشت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
اسم معنای «ظلم عظیم» را میتوانید در قالب فعل بیان کنید. ترجمه جایگزین: «شرورانه خواهد بود که من را مجبور به رفتن کنی! این بدتر است.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
این یعنی در را قفل کند تا تامار نتواند برگردد. ترجمه جایگزین: «در را قفل کند تا نتواند داخل برگردد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این یعنی در را قفل کند تا تامار نتواند برگردد. ترجمه جایگزین: «در را قفل کرد تا تامار نتواند داخل برگردد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
چنین کارهایی در فرهنگ اسرائيلی نشان از غم و سوگواری بود. ترجمه جایگزین: «تامار خاکستر بر سر خود ریخت و جامهاش را پاره کرد تا غم بسیار خود را نشان دهد. سپس برای نشان دادن سوگ خود دستش را بر سرش گذاشت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
این روشی مودبانه است که اَبْشالوم به آن وسیله از تامار در مورد رابطه جنسی با اَمْنُون سوال میپرسد. ترجمه جایگزین: «اَمْنُون برادرت با تو همبستر شده؟»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
این یعنی به کسی در این مورد چیزی نگوید. ترجمه جایگزین: «در مورد او چیزی به کسی نگو»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
عبارت «متفکر مباش[به دل نگیر]» به معنای «در این مورد نگران نباش» است. ترجمه جایگزین: «نگران نباش که چه شده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این یعنی تامار ازدواج نکرد.
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
«سخن نگفت»
این عبارت شرح میدهد که دو سال کامل گذشت و رویداد جدیدی را در سیر روایی داستان معرفی میکند. عبارت «سال تمام» به معنای سال کامل است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-newevent)
کسانی هستند که پشم گوسفندان را میتراشیدند.
این اسم یک مکان است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
این عبارت برای جلب توجه شخص به آنچه که در ادامه گفته میشود به کار رفته است. ترجمه جایگزین: «گوش بده»
اَبْشالوم خود را «بنده تو» خطاب قرار میدهد تا به این طریق احترام خود به داوود را نشان دهد.
میان اسرائيلیان رسم بود که بعد از تراشیدن پشم گوسفندان مهمانی بگیرند.
اگرچه او با پادشاهی که پدرش بود حرف میزد ولی به جای استفاده از «تو» او را «پادشاه» خطاب قرار میدهد تا به او ادای احترام کند.
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
پسر بزرگ در فرهنگ اسرائيل نماینده پدر خود بود. اَمْنُون بزرگترین پسر داوود بود.
داوود میدانست اَمْنُون دوست ابشالوم نبود.
نویسنده به نحوی در مورد اینکه اَبْشالوم از داوود میخواهد که به اَمْنُون اجازه آمدن بدهد سخن گفته که گویی بر او فشار فیزیکی میآورد. ترجمه جایگزین: «اَبْشالوم به داوود التماس کرد که اَمْنُون بیاید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این شامل اَبْشالوم و اَمْنُون نمیشود و اشاره به پسران دیگر داوود دارد که اجازه شرکت کردن در مهمانی را داشتند. ترجمه جایگزین: «مابقی پسران پادشاه» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
این قسمت به طور ضمنی اشاره میکند که نیازی نیست از عواقب کشتن اَمْنُون بترسند، چنین امری را میتوان گویاتر بیان کرد. ترجمه جایگزین: «نترسید که کسی شما را برای کشتن پسر پادشاه ملامت کند[از اینکه کسی شما را برای کشتن پسر پادشاه سرزنش کند، نترسید]»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
اَبْشالوم این پرسش بدیهی را برای تاکید بر اینکه او برای کشتن اَمْنُون ملامت میشود، به کار برده است؛ چون او دستور این کار را به آنها میدهد. ترجمه جایگزین: «به شما دستور دادم که این کار را بکنید» یا «من به خاطر کشتن او گناهکار خواهم بود چون دستور این کار را من دادم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
آنچه آبشالوم به آنها دستور داد را میتوانید در غالب سوال بیاورید. ترجمه جایگزین: «امر نفرمودم که او را بکشید؟»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
این اشاره به پسران پادشاه دارد که در مهمانی ماندند.
«و آنطور شد.» این عبارت برای معرفی رویداد بعدی در سیر روایی داستان به کار رفته است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-newevent)
«در جاده میرفتند»
این قسمت میگوید که خبر وقتی به داوود رسید که کسی پیش او آمد و این اتفاق را برای او تعریف کرد. ترجمه جایگزین: «کسی آمد و خبر را را برای داوود گزارش داد و گفت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«پادشاه بلند شد»
او این کارها را کرد تا نشان دهد که بسیار غمگین است. ترجمه جایگزین: «لباس خود را پاره کرد و خود را از غم بر زمین انداخت[زد]»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
آنها با انجام این کار غم خود را نشان دادند و همراه پادشاهشان عزاداری کردند. ترجمه جایگزین: «و لباس خود را دریدند و با او سوگواری کردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
ببینید این اسامی را در <دوم سموئيل ۱۳: ۳> چطور ترجمه کردهاید.
«آقایم فکر نکند»
یوناداب، داوود را «آقایم» خطاب قرار میدهد تا احترام خود به او را نشان دهد.
این روشی مودبانه است که به تجاوز اَمْنُون به خواهرش اشاره دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
«آقایم، پادشاه»
عبارت «متفکر نشود[به دل نگیردّ]» یعنی نگران چیزی نباشد. ترجمه جایگزین: «نگران این گزارش نشود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این یعنی خادم[بنده] هنگام نگهبانی دادن بر بالای دیوار شهر به دنبال دشمنان میگشت. ترجمه جایگزین: «کسی که نگهبانی میداد» یا «کسی که بر دیوار شهر نگهبانی میداد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
اینجا به نحوی از اینکه آن خادم[غلام] به چیزی در بالا نگاه میکند سخن گفته شده که گویی او چشمان خود را بلند میکند. ترجمه جایگزین: «بالا را نگاه کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
این عبارت برای معرفی رویداد بعدی در سیر روایی داستان به کار رفته است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-newevent)
اینجا به نحوی از گریه پسران سخن گفته شده که گویی آنها صدای خود را به سوی آسمان بلند کردند. ترجمه جایگزین: «فریاد زدند[زاری کردند]»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
اینها اسامی مردان هستند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«برای پسرش اَمْنُون»
«سه سال آنجا بود»
اینجا در اصل داوود به ذهن خود اشاره کرده تا به این وسیله بر افکارش تاکید کند. ترجمه جایگزین: «داوود پادشاه مشتاق بود»[در فارسی انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
«چون به خاطر مرگ اَمْنُون غمگین بود.» این به سه سال بعد از فرار اَبْشالوم به جَشُور اشاره دارد.