این باب بخش جدیدی از زندگی داوود را شروع میکند. خدا اجازه داد خانواده داوود با مشکلات بسیاری روبهرو شوند و به این وسیله داوود را مجازات کرد.
سپاه اسرائيل سپاه عَمون را شکست داد و پایتخت عمون را محاصره کرد درحالی که داوود در اورشلیم ماند. داوود روزی زنی زیبا به نام بَتْشَبَع را هنگام حمام کردن دید و با آن زن مرتکب زنا شد. وقتی آن زن حامله شد، داوود سعی کرد گناه خود را بپوشاند، ولی موفق نشد پس نقشهای میکشد تا باعث کشته شدن شوهر آن زن در جنگ شود.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#sin)
«این اتفاق در بهار افتاد.» این قسمت رویدادی جدید در داستان را معرفی میکند. [در فارسی انجام نشده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-newevent)
«در آن زمان از سال»
داوود آنها را به جنگ فرستاد. این قسمت را میتوان گویاتر بیان کرد. کلمه «خویش» اشاره به داوود دارد. ترجمه جایگزین: «داوود، یوآب، خادمش[بندهاش] و سپاه اسرائيل را به جنگ فرستاد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«سپاه عَمونیان»
این اسم یک شهر است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«و این طور شد» یا «پس آن شد.» نویسنده از این عبارت برای معرفی رویداد بعدی در داستان استفاده میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-newevent)
آن زن بر پشت بام نبود، او احتمالاً بیرون و در حیاط خانه خود حمام میکرد. ترجمه جایگزین: «زنی که در حیاط خانهاش حمام میکرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
کلمه «فرستاده» یعنی داوود قاصدی را فرستاد. ترجمه جایگزین: «پس داوود قاصدی فرستاد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
داوود سعی کرد تا از هویت آن زن مطلع شود. شناسه مستتر فاعلی اشاره به داوود دارد و همچنین کنایه است و به قاصدی که داوود فرستاد، اشاره میکند. قاصد قرار بود درباره آن زن از مردم اطلاعاتی کسب کند. ترجمه جایگزین: «قاصد از کسانی که آن زن را میشناختند، درباره او پرسید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این سوال اطلاعاتی ارائه میدهد و میتوان آن را در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «او بَتْشَبَع... زن اُوریای حِتِّی است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
داوود قاصدانی فرستاد و قاصدان آن زن را گرفتند و آوردند. ترجمه جایگزین: «آنها آن زن را پیش داوود آوردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
آن زن به کاخ داوود و اتاق خواب او آمد. ترجمه جایگزین: «آن زن به جایی که داوود، بود آمد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این روشی مودبانه برای اشاره به ایجاد رابطه جنسی با آن زن است. شاید لازم باشد که در زبان خود نوع دیگری از بهگویی را به کار ببرید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
این اشاره به دورهای دارد که زنان از رحم خود، خونریزی میکنند.
کلمه «فرستاده» یعنی آن زن قاصدی فرستاد تا به داوود بگوید که حامله است. ترجمه جایگزین: «بَتْشَبَع قاصدی نزد داوود فرستاد و آن قاصد به داوود گفت که بَتْشَبَع حامله است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
کلمه «فرستاد» یعنی داوود قاصدی فرستاد. ترجمه جایگزین: «سپس داوود قاصدی فرستاد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
داوود از سلامت یوآب و سپاه و میزان پیشرفت جنگ مطلع شد و در آن مورد سوالاتی پرسید. ترجمه جایگزین: «که آیا یوآب و سربازان دیگر سالم هستند و این که جنگ چطور پیش میرود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
معانی محتمل عبارت «[پایین] برو»: ۱) خانه اُوریا در ارتفاعی پایینتر از کاخ پادشاه قرار داشت یا ۲) خانه اُوریا از کاخ پادشاه کم اهمیتتر به حساب میآمد. ترجمه جایگزین: «به خانهات برو» [در فارسی متفاوت]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این عبارت کنایه است و به برگشتن به خانه و استراحت کردن بعد از یک روز کاری اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «تا شب را استراحت کند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
داوود کسی را فرستاد تا برای اُوریا هدیهای ببرند. این قسمت را میتوان گویاتر بیان کرد. ترجمه جایگزین: «پادشاه کسی را فرستاد تا هدیهای برای اُوریا ببرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
پسوند ملکی[شناسه ملکی] به اُوریا و کلمه «آقا» اشاره به داوود دارد.
این پرسش بدیهی استفاده شده تا تعجب داوود از اینکه اُوریا به دیدن همسر خود نرفت را نشان دهد. این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «بعد از آمدن[برگشتن] از این سفر طولانی، باید به خانهات میرفتی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
این اشاره به سپاه آنها دارد. ترجمه جایگزین: «سپاه اسرائيل و یهودا»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
این پرسش بدیهی برای تاکید بر امتناع اُوریا از ملاقات همسرش به کار رفته است. این قسمت را میتوان در قالب جمله خبری ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «غلط است که من به خانه خود بروم و...با زن خود بخوابم در حالیکه سربازان دیگر در سپاه در معرض خطر هستند.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
اینجا از آرایه ادبی بهگویی استفاده شده است. ترجمه جایگزین: «تا با همسرم رابطه جنسی داشته باشم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
اُوریا قول میدهد تا وقتی که مابقی سربازان در جنگ هستند به خانه نزد همسرش نرود. او قول خود را با زنده بودن پادشاه مقایسه میکند تا قطعیت قول خود را نشان دهد. ترجمه جایگزین: «رسماً[علناً] قول میدهم که چنین نخواهم کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
«اُوریا با داوود خورد و نوشید»
معانی محتمل عبارت «[پایین] برو»: ۱) خانه اُوریا در ارتفاعی پایینتر از کاخ پادشاه قرار داشت یا ۲) خانه اُوریا از کاخ پادشاه کم اهمیتتر به حساب میآمد. ببینید عبارت مشابه «[پایین] برو» را در <دوم سموئيل ۱۱: ۸> چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «به خانهاش»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
عبارت «دست اوریا» به خود اوریا اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «اوریا را فرستاد تا آن را به دست یوآب برساند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
«در جلوی صفوف جنگی جایی که بدترین نقطه برای جنگیدن است»
«به سربازان دستور بده تا از او فاصله بگیرند»
«زخمی و کشته شود»
کلمه «محاصره» را میتوانید به افعال «حمله کردن» و «احاطه کردن» ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «سپاهش شهر را احاطه و به آنها حمله کردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
کلمه «افتادند» روشی مودبانه برای اشاره به کشته شدن سربازان است. ترجمه جایگزین: «سربازان داوود کشته شدند» یا «آنها سربازان داوود را کشتند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «از جمله اوریای حَتِی» یا «مردان شهر اوریای حَتی را هم کشتند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
کلمه «فرستاده» یعنی یوآب قاصدی را فرستاد تا به داوود گزارش بدهد. ترجمه جایگزین: «یوآب قاصدی نزد داوود فرستاد تا به او گزارش دهد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
یوآب میگوید که داوود شاید با مطرح کردن این پرسشهای بدیهی او را توبیخ کند. این پرسشها را میتوانید در قالب جملات خبری بیان کنید. ترجمه جایگزین: «نباید برای جنگیدن آنقدر به شهر نزدیک میشدید...باید میدانستی که ممکن است از سر دیوار تیراندازی کنند.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
این اشاره به مردانی دارد که از بالای دیوار به دشمنان تیراندازی میکنند. ترجمه جایگزین: «از سر[بالای] دیوار به شما تیراندازی کنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
یوآب میگوید که شاید داوود او را با مطرح کردن این پرسشهای بدیهی، توبیخ کند. این قسمت را میتوان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «به یاد بیاور که اَبیمَلَك پسر یرُبُوشت چطور کشته شد!»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
این اسم یک مرد است. پدر او نیز به نام جدئون معروف بود.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
یوآب میگوید که شاید داوود با مطرح کردن این پرسشهای بدیهی او را توبیخ کند. این قسمت را میتوان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «به یاد بیاور که او در تاباص وقتی مُرد که زنی سنگ بالای آسیابی را از روی دیوار بر او پرت کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
سنگ بزرگی که میچرخد و گندم را خُرد میکرد تا آرد برای پخت نان آماده شود.
«از بالای دیوار شهر»
این نام یک شهر است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
یوآب میگوید که شاید داوود با مطرح کردن این پرسشهای بدیهی او را توبیخ کند. این قسمت را میتوان در قالب جمله خبری بیان کرد. ترجمه جایگزین: «نباید به دیوار نزدیک میشدید!»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
«دروازه شهر»
«تیراندازان... تیر انداختند»
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «بعضی از خادمان پادشاه را کشتند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
کلمه «بندگان» اشاره به سربازان دارد نه خادمان[بندگان] چون سربازان بندگان پادشاه به حساب میآمدند.
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آنها بندهات اُوریای حِتی را کشتند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
کلمه «شمشیر» اشاره به شخصی دارد که کسی را با شمشیر میکشد. همچنین اینجا به نحوی از کشتن کسی با شمشیر سخن گفته شده که گویی شمشیر قربانی خود را میخورد. ترجمه جایگزین: «زیرا هر مردی ممکن است با شمشیر کشته شود» یا «زیرا هر مردی ممکن است در جنگ بمیرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«سختتر...بجنگ»
اینجا نویسنده از میزان ماتم او به نحوی سخن گفته که گویی ماتم او در اعماق وجود اوست. ترجمه جایگزین: «بسیار سوگواری کرد» یا «بسیار عزاداری کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
حس عمیق غم که به خاطر رنج، ناامیدی یا بداقبالی ایجاد میشود.
کلمه «فرستاده» یعنی قاصدی را فرستاد تا او را بگیرد و بیاورد. ترجمه جایگزین: «داوود قاصدی را فرستاد تا او را به خانهاش[به خانه داوود] بیاورد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«خداوند[یهوه] را غمگین کرد» یا «خداوند[یهوه] را خشمگین کرد»