در این باب داستان حزقیا به پایان میرسد.
خدا ندای پریشانیِ ایمانداران وفادار به خود را شنید. حزقیا در حال مرگ بود، اما وقتی او دعا میکرد، خدا به او ۱۵ سال بیشتر عمر داد.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#faithful and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#believe)
«خانه» کنایه است از آنچه تحت کنترل حزقیا بود. ترجمه جایگزین: «دستورات نهایی را به خاندان و دولت خود بده»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این صفحه تعمداً خالی است.
اصطلاح، یک روش متداول سخن گفتن است، برای برانگیختن یهوه تا به یاد آورد. ترجمه جایگزین: «به یاد بیاور»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این یک اصطلاح است. ترجمه جایگزین: «زندگی کردهام»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
اینجا نظر به داوری یا سنجش اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «در داوری تو»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«کلام» به پیغام یهوه که بر اشعیا آشکار شد، اشاره میکند. اصطلاح، یک روش متداول سخن گفتن است. ترجمه جایگزین: «یهوه کلام خود را میگوید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
قسمت دوم، بخش اول را تقویت میکند تا پیغامی، با استفاده از ساختاری همگون ایجاد کند. ترجمه جایگزین: «من دعای تو را شنیدهام و اشکهایت را دیدهام»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)
«دو روز از الآن» روزی که اشعیا این را گفت روز اول بود، پس «روز سوم» یعنی «دو روز از الآن» خواهد بود.
پیغام یهوه به حزقیای پادشاه از طریق اشعیای نبی ادامه مییابد.
۱۵ سال
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
«دست» کنایه از قدرت، اقتدار و اختیار [کنترل] است. ترجمه جایگزین: «از کنترل پادشاه آشور»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«خمیر درست شده از انجیر پخته»
«خادمان حزقیا این کار را انجام دادند و خمیر را بر زخم حزقیا گذاشتند»
این صفحه تعمداً خالی است.
منشاء «سایه» را میتوان به وضوح بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آیا میخواهی یهوه سایهای ایجاد کند که با تابش نور بر پلکان ده درجه به جلو برود یا ده درجه به عقب برگردد؟»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این عبارت به «پلکان [ساعت آفتابی] آحاز» در دوم پادشاهان ۲۰: ۱۱ اشاره میکند. احتمالاً این راهپلۀ خاص برای آحازِ پادشاه ساخته شده بود به گونهای که پلههای آن ساعات روز را در هنگام پیشروی روشنایی خورشید در امتداد آنها نشان میدادند. در این روش، پلکان بیانکننده زمان در طول روز بودند.
دلیلی که چرا «این امری آسان است» را میتوان به وضوح بیان کرد. «سهل است که سایه ده درجه به جلو حرکت کند، چون این امری متداول است که معمولاً انجام میشود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
احتمالاً این راه پلۀ خاص برای آحازِ پادشاه ساخته شده بود به گونهای که پلههای آن ساعات روز را در هنگام پیشروی روشنایی خورشید در امتداد آنها نشان میدادند. در این روش، پلکان بیان کننده زمان در طول روز بودند. ترجمه جایگزین: «پلههایی که برای آحازِ پادشاه ساخته شده بودند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این نام پادشاه بابل و پسر اوست.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
۱) «با دقت بر این نامهها تعمق کنید» یا ۲) «پیغام پادشاه بابل را بشنوید»
اینجا «چیزی نبود ... که به ایشان نشان نداد» از آرایۀ ادبی مبالغه برای تأکید استفاده شده است. یعنی حزقیا تمام چیزهای ارزشمند خود را به آنها نشان داده بود. این را میتوان به حالت مثبت بیان کرد. ترجمه جایگزین: «حزقیا قطعاً همۀ چیزهای ارزشمند در خانه و در تمام مملکتش را به او نشان داده بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublenegatives and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hyperbole)
این به افرادی که نزد حزقیای پادشاه با پیغام و هدایا از طرف مَرودَك بَلَدان فرستاده شده بودند، اشاره میکند.
حزقیا همان انگاره را به دو روش تکرار میکند تا بر مقصود خود تأکید نماید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hyperbole and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)
«هیچ» و «نیست» یکدیگر را خنثی میکنند تا انگارهای مثبت ایجاد نمایند. این مبالغه برای تأکید استفاده شده است. ترجمه جایگزین: «من قطعاً همۀ چیزهای ارزشمندم را به آنها نشان دادم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublenegatives)
دلیلی که اشعیا سخن گفت را میتوان به وضوح بیان کرد. ترجمه جایگزین: «پس، چون اشعیا میدانست که حزقیا با نشان دادن همۀ چیزهای ارزشمند خود به افراد کاری احمقانه انجام داده بود، به او گفت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«پیغام یهوه»
«به من گوش کن، روزی خواهد آمد که ...» ؛ «بنگر» اینجا استفاده شده تا توجه خواننده را به آنچه اشعیا به حزقیا میگوید، جلب کند.
«روزها» جزءگویی است که به یک محدودۀ زمانی تعریف نشده اشاره میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
این صفحه تعمداً خالی است.
«چون حزقیا فکر کرد»[ در فارسی نیامده است]
حزقیا با اینکه جواب را از قبل میداند، این سؤال را برای تأکید میپرسد. ترجمه جایگزین: «من مطمئنم که سلامتی و امنیت در ایام من خواهد بود.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
یک منطقۀ کوچک از ذخیرۀ آب راکد
تونلی برای انتقال آب
این سؤال استفاده شده تا به خواننده یادآوری کند که این امور ثبت شدهاند. به نحوۀ ترجمه این عبارت در کتاب دوم پادشاهان ۸: ۲۳ نگاه کنید. ترجمه جایگزین: «آنها در کتاب سرگذشت پادشاهان یهودا نوشته شده است.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
این صفحه تعمداً خالی است.