داستانهای معجزات الیشع در این باب ادامه مییابد.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#miracle)
«در حضور[ نظر]» «نظرِ» پادشاه به چیزی که او دربارهاش فکر میکند، اشاره دارد. ترجمه جایگزین: «به عقیدۀ پادشاه»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
اینجا «اَرام» به لشکر اَرامیان اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «زیرا از طریق نُعمان، یهوه پیروزی را به لشکر اَرامیان داده بود»
اینجا «اَرامیان» به سربازان اَرامی، اشاره میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
«در گروههای کوچکی حمله کردند.» این یعنی در گروههای کوچکی برای حمله به دشمن رفتند.
دختر اسرائیلی که توسط سربازان اَرامی دستگیر شده بود با همسر نُعمان صحبت میکرد.
اینجا «آقایم» به نُعمان اشاره میکند.
این صفحه تعمداً خالی است.
پادشاه نامهای به نَعمان میدهد تا با خود برای پادشاه اسرائیل ببرد. ترجمه جایگزین: «من نامهای با تو میفرستم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«۱۰ وزنه نقره، ۶،۰۰۰ مثقال طلا.» این را میتوان با مقیاسهای امروزی نوشت. ترجمه جایگزین: «۳۳۰ کیلوگرم نقره، ۶،۰۰۰ مثقال طلا»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bweight)
اینها هدایایی از طرف پادشاه اَرام برای پادشاه اسرائیل بودند. ترجمه جایگزین: «با خودش ده دست لباس گرفت که هدایایی برای پادشاه اسرائیل بودند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این صفحه تعمداً خالی است.
مردم اغلب اگر در سختی و پریشانی عظیمی بودند لباسهای خود را پاره میکردند. ترجمه جایگزین: «او لباسهای خود را پاره کرد تا نشان دهد که بسیار پریشان است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
پادشاه این پرسش بدیهی را به کار میبرد تا تأکید کند که درخواست پادشاه اَرام توهینآمیز است و کاری است که او نمیتواند انجام دهد. این را میتوان در قالب جمله خبری نوشت. ترجمه جایگزین: «پادشاه اَرام فکر میکند که من خدایی با قدرت بر مرگ و حیات هستم! او از من میخواهد تا این مرد را از برص شفا دهم، اما من نمیتوانم چنین کنم.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
پادشاه اسرائیل باور نداشت که درخواستِ شفای نُعمان، دلیل واقعیِ نامه بود. او فکر میکرد دلیل حقیقی برای شروع جنگ است. ترجمه جایگزین: «به نظر میرسد که او به دنبال بهانهای است تا با من شروع به جنگ کند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
الیشع با پادشاه اسرائیل دربارۀ نُعمان صحبت میکند.
الیشع این پرسش بدیهی را به کار میبرد تا به پادشاه تأکید کند که نیازی نیست پریشان شود و لباسهایش را پاره کند. ترجمه جایگزین: «نیازی نیست که مضطرب شوی و لباسهای خود را پاره کنی.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
این صفحه تعمداً خالی است.
این جمله را میتوان به حالت معلوم نوشت. ترجمه جایگزین: «پوستت خوب خواهد شد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این یعنی او دیگر ناپاک نخواهد بود. اینجا به نحوی از کسی که خدا از نظر روحانی غیرقابل قبول یا نجس درنظر میگیرد سخن گفته که گویی شخص جسماً ناپاک است. خدا شخصی که برص دارد را به عنوان نجس و ناپاک در نظر میگیرد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این کلمه اینجا استفاده شده تا توجه شخص را به آنچه بعداً میگوید، جلب کند. ترجمه جایگزین: «بشنو»
اینجا یهوه با استفاده از نامش به خودش اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «یهوه»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«بر ناحیۀ بیماری پوست من» یا «بر برصِ من»
نُعمان این پرسش بدیهی را به کار میبرد تا تأکید کند که اَبانَه و فَرْفَرْ نهرهای بهتری نسبت به اردُن هستند. این را میتوان در قالب جمله خبری نوشت. ترجمه جایگزین: «نهرهای اَبانَه و فَرْفَرْ در کشور من اَرام بهتر از نهرهای اسرائیل هستند!»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
اینها نامهای نهرها هستند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
نُعمان این پرسش بدیهی را به کار میبرد تا تأکید کند که او میتواند به سادگی در نهرهای دیگری شستشو کند. او باور دارد که استحمام کردن در آنها میتواند مانند حمام کردن در اُردن او را شفا دهد. این را میتوان در قالب جمله خبری نوشت. ترجمه جایگزین: «من باید فقط در آنها شستشو کنم و شفا بیابم!» یا «من میتوانم به سادگی در آنها شستشو کنم و شفا بیابم!»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-irony)
«درحالی که راه میرفت، بسیار عصبانی بود»
خادمین احترام خود را به نُعمان با خطاب کردن او به عنوان «پدرم» یا «آقا» نشان میدادند.
خادم این پرسش را بکار میبرد تا از روی احتیاط نُعمان را سرزنش کند. ترجمه جایگزین: «تو قطعاً آن را انجام میدادی!»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
چون نُعمان از اوامر سخت اطاعت میکرد، خادم مقایسه میکند که نُعمان چقدر بیشتر باید برای انجام چنین امری ساده تمایل داشته باشد. ترجمه جایگزین: «چقدرتمایل بیشتری باید داشته باشید که اطاعت کنید» یا «آیا نباید بیشتر تمایل داشته باشید که اطاعت کند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
خادم این پرسش بدیهی را بکار میبرد تا به نُعمان تأکید کند که باید از فرمان الیشع اطاعت کند. این سؤال را میتوان در قالب جمله خبری نوشت. ترجمه جایگزین: «وقتی به صراحت به تو میگوید، ‘شستشو کن تا پاک شوی.‘ تو باید حتی بیشتر مشتاق باشی تا اطاعت کنی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
«الیشع، مرد خدا»
اینجا میگوید پوست نُعمان بعد از اینکه شفا یافت به قدری نرم شده بود که با پوست یک طفل کوچک مقایسه شده است. ترجمه جایگزین: «گوشت او دوباره بازسازی شده و به نرمی و لطافتِ گوشت یک طفل کوچک شده بود» یا «پوستش دوباره خوب شد و مثل پوست یک طفل کوچک نرم شده بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
«پوست او»
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «برصِ او رفته بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این کلمه اینجا استفاده شده تا توجه شخص را به آنچه بعداً میگوید، جلب کند. ترجمه جایگزین: «بنگر»
«تنها خدا در تمامی زمین در اسرائیل است»
«با همان اطمینانی که میدانم یهوه که به حضورش ایستادهام، زنده است، قسم» اینجا الیشع قطعیت زنده بودن یهوه را با قطعیت اینکه هدایا را از نُعمان دریافت نخواهد کرد مقایسه میکند. این روشی برای بیان عهدی جدی است. ترجمه جایگزین: «همان طور که قطعاً یهوه زنده است که من به حضور او ایستادهام و قسم میخورم که ...»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
اینجا به نحوی از خدمت به یهوه سخن گفته شده که گویی در حضور او ایستاده است. ترجمه جایگزین: «که من خدمت میکنم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این یعنی او هیچ یک از هدایا را نخواهد پذیرفت. ترجمه جایگزین: «من هیچ هدیهای را برنمیدارم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
اطلاعات برداشت شده از مضمون را میتوانید در ترجمه خود بیاورید. ترجمه جایگزین: «اگر هدایایی که برایت آوردهام را بر نداری»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «به من بده [داشته باشم]»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
نُعمان درخواست میکند که خاک اسرائیل را بردارد و آن را در کیسهای بر دو قاطر قرار دهد تا خانه برای او حمل کنند. سپس او مذبحی بر خاک بسازد. ترجمه جایگزین: «مقداری خاک از اسرائیل بر دو قاطر که حمل کنند، تا من بتوانم مذبحی برای یهوه بسازم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
نُعمان به خودش به عنوان خادم الیشع اشاره میکند تا به او احترام بگذارد.
این جمله را میتوان به حالت مثبت نوشت. ترجمه جایگزین: «قربانی سوختنی یا ذبیحه به هیچ خدایی جز یهوه نخواهم گذرانید» یا «قربانیهای سوختنی و ذبیحه را فقط برای یهوه خواهم گذرانید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublenegatives)
این به پادشاه اَرام اشاره میکند، پادشاهی که نُعمان برای او کار میکند.
«او بر دست من تکیه میکند.» این یعنی وقتی که او [پادشاه] در خانه رِمُّون سجده میکند، چون پادشاه هم پیر و هم بیمار است، نُعمان به پادشاه کمک میکند .
«به خانه برو و نگران نباش» یا «بدون ترس اینجا را ترک کن»
«نُعمان سفر کرد»
به نحوۀ ترجمه نامِ این مرد در کتاب دوم پادشاهان ۴: ۱۲ نگاه کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
این کلمه اینجا استفاده شده تا توجه شخص را به آنچه بعداً میگوید، جلب کند. ترجمه جایگزین: «بشنو»
«اجازه داد نُعمان اَرامی به سادگی آنجا را ترک کند»
«نپذیرفت»
اینجا نُعمان با استفاده از دستانش، به خودش اشاره میکند تا برعملِ دادن تأکید کند. ترجمه جایگزین: «از او»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
«با این قطعیت که یهوه زنده است قسم.» اینجا جیحزی قطعیت زنده بودن یهوه را با قطعیت آنچه تصمیم گرفته که انجام دهد، مقایسه میکند. این روشی برای بیان عهدی جدی است. ترجمه جایگزین: «همان طور که یهوه زنده است، قول میدهم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
این صفحه تعمداٌ خالی است.
به این معنی نیست که آنها پسران انبیا بودند بلکه آنها گروهی از انبیا بودند. به نحوۀ ترجمه این عبارت در کتاب دوم پادشاهان ۲: ۳ نگاه کنید. ترجمه جایگزین: «در میان انبیای آنجا»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
جیحزی از نُعمان درخواست میکند که این چیزها را به او بدهد تا او بتواند آنها را بردارد و به انبیا بدهد. ترجمه جایگزین: «لطفاً به من یک وزنۀ نقره و دو دست لباس بده تا به آنها بدهم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این کلمه اینجا استفاده شده تا توجه شخص را به آنچه بعداً میگوید جلب کند. ترجمه جایگزین: «بشنو»
این را میتوان در مقیاسهای امروزی نوشت. ترجمه جایگزین: «۳۳ کیلوگرم نقره»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bweight)
این را میتوان در مقیاسهای امروزی نوشت. این وزنهها از نقره هستند. ترجمه جایگزین: «دو وزنۀ نقره» یا «۶۶ کیلوگرم نقره»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bweight and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
«به آنها داد»
نُعمان به او اصرار کرد تا هدایا را بگیرد. ترجمه جایگزین: «نُعمان به جیحزی اصرار نمود تا هدایا را بگیرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این صفحه تعمداً خالی است.
جیحزی اینجا به خودش به عنوان خادم الیشع اشاره میکند.
الیشع این پرسش بدیهی را به کار میبرد تا تأکید کند که یهوه به او اجازه داده بود تا آنچه را جیحزی انجام داده است، ببیند. این را میتوان در قالب جمله خبری نوشت. ترجمه جایگزین: «تو باید میفهمیدی که وقتی نُعمان ارابههایش را متوقف کرد و با تو سخن میگفت، روح من میتوانست تو را ببیند.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
الیشع این پرسش بدیهی را به کار میبرد تا تأکید کند که الآن زمانِ گرفتن هدایا نیست. این را میتوان در قالب جمله خبری نوشت. ترجمه جایگزین: «الآن زمانِ پذیرفتن پول ... کنیزان نیست.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
اینجا به نحوی از جیحزی و ذریتش که برص خواهند داشت، سخن میگوید که گویی برصِ از نُعمان برداشته شده و به به جیحزی داده شده است. ترجمه جایگزین: «تو و نسل تو برص خواهید داشت، همان طور که نُعمان برص داشت»
عبارت «حضورش» به جایی که الیشع میتوانست او را ببیند اشاره میکند. این یعنی اتاق، جایی که الیشع بود را ترک کرد. ترجمه جایگزین: «وقتی جیحزی اتاقی را که او [الیشع] در آنجا بود، ترک کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
برص، پوست را سفید میکند. اینجا پوست برصیِ [جذامی] جیحزی با رنگ برف مقایسه شده است. ترجمه جایگزین: «با پوستی که مثل برف سفید بود»