عزیای جذامی
عزیا تا زمانی که از یهوه تبعیت میکرد، بسیار نیرومند بود؛ اما هنگامی که وارد معبد شد تا همانند کاهنین بخور بسوزاند، خدا او را به جذام مبتلا کرد. جذامیها نمیتوانستند به شایستگی یهوه را ستایش کنند، زیرا ناپاک محسوب میشدند.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#temple and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#priest and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#clean)
کلمه « تمامی » تعمیم است، اما شاید برخی از مردم موافق پادشاهی او نبودند. ترجمه جایگزین: «مردمِ یهودا عزیای شانزده ساله را به جانشینی پدرش، امصیا، برگزیدند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hyperbole)
« ۱۶ »
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
عزیا این امر را بهتنهایی انجام نداد. ترجمه جایگزین: «او دستور داد تا ایلوت بازسازی شود» یا «او بر بازسازی ایلوت نظارت کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
شهری در یهودا
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«آن را به یهودا بازگرداند.» عبارت فوق به این معنی است که سپاهیان وی شهر را تسخیر کردند و بنابراین شهر مذکور دوباره جزو قلمرو یهودا شد.
عبارت فوق روشی مودبانه برای اعلان فوت وی است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
« ۱۶ ساله...۵۲ »
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
نظر نشان دهنده دیدن و خود دیدن نیز بیانگر افکار و داوری است. به چگونگی ترجمه خودتان در مورد عبارت مشابه به دوم تواریخ ۱۴: ۲ رجوع کنید. ترجمه جایگزین: «آن چه یهوه داوری میکرد، صحیح بود» یا «آن چه یهوه در نظر داشت صحیح بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
عبارت فوق به طور ضمنی بیان میکند که آن چه پدرش انجام داد، موافق با نظر خدا بود. ترجمه جایگزین: «همانند پدرش امصیا رفتار کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
عبارت فوق تعمیم است. ترجمه جایگزین:«به شیوه مشابه»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hyperbole)
در اینجا « خود را موظف کردن » کنایه از تعیین شدن برای انجام کاری است. طلبیدن خدا نشانگر انتخاب، شناخت، پرستش و اطاعت از اوست. ترجمه جایگزین: «او برای اطاعت از خدا مشخص شده بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
در اینجا « در روزهای زکریا » استعاره از مدت زمانی است که زکریا کاهن بود. ترجمه جایگزین: «وقتی که زکریا کاهن بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
« در خلال مدتی که یهوه را اطاعت میکرد »
طلب یهوه بیانگر انتخاب، شناخت، پرستش و اطاعت از اوست. ترجمه جایگزین:« اطاعت از یهوه را برگزید »
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
در اینجا « عزیا » بیانگر او و ارتش تحت فرمانش است. ترجمه جایگزین: «عزیا ارتش خود را برای جنگ با فلسطینیان رهبری کرد» یا «عزیا همراه با سپاهیانش برای جنگ با فلسطینیان رهسپار شد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
ضمایر « او » و « به او » بیانگر عزیا و سپاهیانش است. ترجمه جایگزین: «عزیا همراه با سپاهیانش منهدم ساختند... آنها شهرها را بنا نمودند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
شهری در شمال یهودا بود.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
« زمینهای اطراف اشدود » یا « در مجاورت اشدود »
در اینجا ضمایر « او » و « به او » بیانگر عزیا و لشکرش است. ترجمه جایگزین: «خدا به آنها کمک کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
شهری در منطقه عرب نشین بود.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
منظور مردمی است که از قلمرو معون در مجاورت کوه سعیر به آنجا نقل مکان کرده بودند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
شایع شدن اسم کنایه از این است که مردمان نقاط مختلف درباره او مطالبی را شنیدند. ترجمه جایگزین: « حتی مردمی که ساکن جاهای دور مانند مرز مصر بودند هم درباره کارهای او چیزهایی دریافتند»
در اینجا « عزیا » بیانگر کارگرانی است که به دستور وی برجها را بنا کردند. ترجمه جایگزین: «عزیا به کارگرانش فرمان بنای برجها را داد » یا «کارگران عزیا برجها را ساختند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
عُّزیا به کارگرانش دستور داد و آنها اعمال فوق را انجام دادند. ترجمه جایگزین: «او به کارگرانش دستور داد تا برجها را بسازند... و چاههای بسیاری حفر کنند» یا «آنها برجها را ساختند...و چاههای بسیاری حفر کردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
کلمه « او » بیانگر عُّزیا است.
اسامی تنی چند از مردان است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«رهبران طوایف که مردان زبده را رهبری میکردند»
« دو هزار و ششصد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
« سیصد و هفت هزار و پانصد »
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
در اینجا « دست ایشان » بیانگر قدرت ایشان است. ترجمه جایگزین: «یک ارتش تحت نفوذ ایشان بود» یا «آنها ارتشی را فرماندهی میکردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
کلاه خود پوششی برای حفاظت سر است.
پوششی برای بدن است که از زنجیرها و اتصالات فلزی ساخته شده بود.
در اینجا «منجنیقهایی ساخت » بیانگر آن است که عزیا دستور ساخت آنها را به کارگرانش داد. ترجمه جایگزین: «کارگرانش منجنیقهایی ساختند که صنعتگران ماهر آنها را طراحی کرده بودند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
منظور کنگرههای برجهای حصار شهر بود که سربازان میتوانستند از آنجا به نبرد بپردازند.
عبارت فوق را میتوان به صورت معلوم نیز نوشت. ترجمه جایگزین: «خدا استعانت عظیمی به او کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
در اینجا، دل متکبر گردید، بیانگر غرور است. ترجمه جایگزین: «او مغرور شد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
فعل «رفت» از عبارت قبلی استنباط میشود. ترجمه جایگزین: «همراه با او هشتاد کاهنِ شجاعِ یهوه رفتند» یا «هشتاد کاهن شجاع یهوه با او رفتند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
« ای عزیا، سوزاندن بخور برای یهوه کاری نیست که برای تو در نظر گرفته شده باشد » یا « ای عزیا حق نداری برای یهوه بخور بسوزانی »
« پسران » در اینجا بیانگر نسل است. ترجمه جایگزین: «نسل هارون»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
عبارت فوق را میتوان به صورت معلوم نیز نوشت. ترجمه جایگزین: «کسانی که که خدا برای سوزاندن بخور تقدیس کرده بود» یا «کسانی که خدا برای سوزاندن بخور برگزیده بود»
ظرف و یا کاسه مخصوصی برای سوزاندن بخور است.
کلمه « اینک » در اینجا نشان میدهد که کاهنان از مشاهداتشان متعجب شده بودند.
« آنها به سرعت او را مجبور به خروج از آن محل کردند » یا « آنها بلافاصله او را بیرون کردند »
از عبارت یهوه او را مبتلا ساخته بود به گونهای صحبت شده که گویی او را زده بود. ترجمه جایگزین: «یهوه او را بیمار ساخت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
« تا زمانی که فوت کرد » یا « مابقی عمرش »
عبارت فوق خاطر نشان میسازد که او در جایی جدا از مردم و خانههای مسکونی زندگی کرد.
در اینجا « ممنوع بودن » از خانه یهوه نشانگر محروم بودن از حضور در معبد است. ترجمه جایگزین: «او از حضور در خانه یهوه محروم شد» یا «او اجازه ورود به معبد را نداشت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
ناظر چیزی بودن در اینجا نشانگر مسئولیت و یا قدرت داشتن بر آن است. ترجمه جایگزین: «پسرش یوتام مسئول قصر پادشاه بود» یا «پسرش یوتام متصدی امور قصر بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
منظور قصر پادشاه است که شاه دیگر در آن زندگی نمیکرد.
جمله فوق را میتوان به صورت معلوم نیز نوشت. ترجمه جایگزین: «اشعیا نبی، پسر آموص، شرح روایت عزیا را از ابتدا تا انتها ثبت کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
عبارت فوق به تمام دوران پادشاهی عزیا اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «از ابتدا تا انتهای دوران سلطنتش»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-merism)
نام مردی است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
عبارت فوق روشی مودبانه برای اعلان مرگ شخص است. ترجمه جایگزین: «پس عزیا فوت کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
« مردم او را در مجاورت اجدادش به خاک سپردند » یا « آنها او را در جایی دفن کردند که اجدادش به خاک سپرده شده بودند »
« پس از عزیا پسرش یوتام، پادشاه شد »