در این باب توضیحاتی مربوط به کاخ ساخته شدۀ سلیمان و مصالح به کار رفته در حیاط معبد، وجود دارد. این آخرین باب دربارۀ ساخت معبد است.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#temple)
سلیمان مردی اهل صور که در ریختهگری چیزهای برنزی مهارت داشت را به کار گمارد. اشیای برنزی [برنجین] با گود کردن شکل شیء در گِل و سپس ریختن مایع ذوبشده برنز و خنک شدن آن درست میشوند. او دو ستون بزرگ و یک مجموعۀ بزرگ مخزن آب در پشت ۱۲ گاوهای برنزی [برنجین] درست کرده بود. او تمام ابزارها برای استفادۀ قربانیهای خارج از معبد را ساخت. مبلمانی داخل معبد از جنس طلا درست کرد.
سلیمان ۱۳ سال را برای ساختن کاخ خود گذراند که بیشتر از زمانی بود که برای ساخت معبد سپری شد. این حاکی از آن است که خانه سلیمان بزرگتر از خانه خدا بود.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#houseofgod)
نویسنده دربارۀ کاخ سلیمان مینویسد.
سلیمان به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام دهند. ترجمه جایگزین: «سیزده سال طول کشید تا خادمین سلیمان، کاخش را ساختند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
اگر در زبانتان کلمهای برای «کاخ،» ندارید، میتوانید آن را به عنوان «خانه» یا «خانۀ بزرگ» ترجمه کنید.
برخی جزئیات دربارۀ ساختار خانۀ جنگل لِبنان داده شده است.
سلیمان به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام دهند. ترجمه جایگزین: «او به آنها فرمان میداد تا بسازند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«این خانه را خانۀ جنگل لِبنان مینامیدند»
هر ذراع ۴۶ سانتیمتر است. ترجمه جایگزین: «۴۶ متر ... ۲۳ متر ... ۱۳.۸ متر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bdistance)
تیر [تیغه] یک تکه بلند محکم چوبی است که برای حفاظت دیوارها و سقفها استفاده میکردند.
برخی جزئیات همچنان دربارۀ ساختار خانۀ جنگل لِبنان داده میشود.
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «نجاران سقفی از تختههای [چوب] سرو آزاد ساختند و آنها را به تیغهها ستونها وصل کردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
تکههای بلند محکم چوبی که معمولاً برای حفاظت از سقف استفاده میکردند.
برخی جزئیات همچنان دربارۀ ساختار خانۀ جنگل لِبنان داده میشود.
برخی جزئیات همچنان دربارۀ ساختار خانۀ جنگل لِبنان داده میشود.
«چارچوب مستطیل داشت»
گوینده دربارۀ ساختار تالار ستونها مینویسد.
مجموعهای از ستونهایی که همه فاصله یکسانی از هم دارند.
هر ذراع ۴۶ سانتیمتر است. ترجمه جایگزین: «۲۳ متر ... ۱۳.۸ متر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bdistance)
قسمتی از ساختمان که از ستونها درست شده و سقفی دارد که به درِ ورودی ساختمان منتهی و متصل میشود. به نحوۀ ترجمه آن در کتاب اول پادشاهان ۶: ۳ نگاه کنید.
نویسنده دربارۀ تالار کرسی مینویسد.
سلیمان به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام دهند. ترجمه جایگزین: «سلیمان آنها را امر کرده بود که بسازند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
معانی محتمل ۱) «خانهای که کرسیاش در آن قرار داشت» یا ۲) «خانهای که خانۀ تخت پادشاه نام داشت»
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «کارگران سقف را با چوب سرو آزاد پوشاندند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
نویسنده همچنان دربارۀ محوطه کاخ مینویسد.
این جمله را میتوان به حالت معلوم ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «شخصی، خانهای که سلیمان در آن زندگی میکرد را به همان شکلِ صحن دیگر در داخل محوطه کاخ طراحی نمود»
See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
سلیمان به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «او به آنها فرمان داد که... بسازند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
نویسنده دربارۀ سنگهایی که برای ساختمان استفاده کردند، مینویسد.
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «کارگران ساختمان را با سنگهای گرانبهای تراشیده آراستند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «سنگهای تراشیده که کارگران آنها را به دقت اندازهگیری میکردند و با ارّه میبُریدند و صاف میکردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «کارگران از این سنگها استفاده میکردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
نویسنده تأکید میکند که کارگران از سنگهای گران قیمت برای بنیاد و تمام ساختمان استفاده میکردند.
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «کارگران بنیاد را ساختند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
هر ذراع ۴۶ سانتیمتر است. ترجمه جایگزین: «حدود ۳.۷ متر و ۴.۶ متر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bdistance)
تیر [تیغه] یک تکه چوبی بلند است که برای حفاظت ساختمان کاربرد دارد.
به نحوۀ ترجمه آن در کتاب اول پادشاهان ۶: ۳۶ نگاه کنید.
حیرام، دعوت سلیمان را برای آمدن به اورشلیم، پذیرفت.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
بیوه، زنی است که شوهرش مُرده است، بنابراین میدانیم که پدر مُرده.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. کلمات «حکمت و فهم» اساساً معانی مشابهی دارند و با هم برای تأکید استفاده شدهاند. اینجا به نحوی از اینکه یهوه چنین چیزهایی را همچون حکمت میبخشد، سخن گفته شده که گویی آنها مایعاتی هستند که یهوه داخل ظرفی میریزد، و به نحوی از حیرام سخن گفته که گویی او همان ظرف است. ترجمه جایگزین: «یهوه به حیرام حکمت، فهم، و مهارت داده است»[ در فارسی انجام شده است]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive and/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
هر ذراع ۴۶ سانتیمتر است. ترجمه جایگزین: «حدود ۸.۳ متر ... ۵.۵ متر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bdistance)
محیط فاصله یا اندازه دورتادور یک شیء یا ناحیه گِرد است.
هر ذراع ۴۶ سانتیمتر است. ترجمه جایگزین: «۲.۳ متر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bdistance)
تزیین بالای هر دو ستون
آنها برنج [برنز] را صیقل میدادند تا نور خورشید را منعکس کند. «برنج [برنز] براق»
«نوارهای فلزی متقاطعِ به هم بافته شده و زنجیرهای فلزی به هم پیچیده»
حیرام به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «حیرام به خادمینش فرمان میداد که بسازند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
انار میوهای با پوست سخت و قرمز است و داخلش دانههای بسیار آبدار دارد. حیرام از انارهای واقعی برای تزئین ستونها استفاده نمیکرد. او آنها را از برنج [برنز] درست میکرد.
سوسنها گیاهانی هستند با گلهایی که در یک انتها پهن و در انتهای دیگر آن بسیار باریک هستند. این کلمات را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «حیرام تاجها را تزئین کرد ... با سوسنهای برنزی [برنجین]، به بلندی چهار ذراع»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«رواق» را مانند اول پادشاهان ۷: ۶ ترجمه کنید.
هر ذراع ۴۶ سانتیمتر است. ترجمه جایگزین: «حدود ۱.۸ متر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bdistance)
«۲۰۰ انار.» انار میوهای با پوست سخت و قرمز است و داخلش دانههای بسیار آبدار دارد. به نحوه ترجمه آن در کتاب اول پادشاهان ۷: ۱۸ نگاه کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
حیرام به خادمینش فرمان میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «آنها برپا کردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «نام ستون سمت راست یاکین بود»[در فارسی انجام شده است]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «نام ستون سمت چپ بوعز بود» [در فارسی انجام شده است]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «حیرام ستونها را ساخت» یا «افراد حیرام ستونها را ساختند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
حیرام به خادمینش فرمان میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «حیرام همچنین به آنها دستور داد که بسازند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این به مخزن یا دریاچۀ برنزی که آب را نگه میدارد، اشاره میکند.
حیرام برنز را ذوب میکرد و آن را در قالبی شکل میداد.
هر زراع ۴۶ سانتیمتر است. ترجمه جایگزین: «۴.۶ متر ... ۲.۳ متر ... ۱۳.۸ متر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bdistance)
«از یک لبه تا لبه دیگر»
محیط فاصله یا اندازه دورتادور یک شیء یا ناحیه گِرد است.
کدو یک نوع گیاهِ سختِ گِرد است که بر روی گیاهی نرم ساقه و روی کفزمین رشد میکند.
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «وقتی که حیرام دریاچه را ریختهگری میکرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این به مخزن یا دریاچۀ برنزی که آب را برای قربانیها نگه میداشتند، اشاره دارد.
«روی آن بود»
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «خادمین حیرام ‘دریاچه را‘ بر بالای گاو نر برنزی گذاشتند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این مربوط به قسمت پشتی بدن حیوان چارپا است.
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «حیرام لبه را مانند لبۀ کاسه ساخت و مانند گُل سوسن به بیرون منحنی کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
بَتْ یک واحد اندازهگیری برابر با حدود ۲۲ لیتر است. ترجمه جایگزین: «۲،۰۰۰ بَتْ» یا «۴۴،۰۰۰ لیتر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bvolume)
حیرام به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «حیرام نیز به آنها فرمان داد که بسازند» یا «آنها نیز ساختند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
هر ذراع ۴۶ سانتیمتر است. ترجمه جایگزین: «حدود ۱.۸ متر ... حدود ۱.۴ متر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bdistance)
این یعنی نویسنده، پایهها را در واژههایی که در ادامه میآید، توصیف خواهد کرد.
قطعات تزئینی به شکل شیران، گاوان و کروبیان وجود داشت که به کناره پایهها چسبیده بودند.
اینجا کلمه «بستهها» به قطعات مارپیچ شکل برنزی [برنجین] اشاره میکند.
یک میله برای هر جفت چرخ وجود داشت. ترجمه جایگزین: «چهار چرخ برنجین و دو میله»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
«چهار گوشۀ هر پایه»
هر تیر به عنوان یک قطعه با بستهها ریخته شده بود. این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «حیرام تیرها را به شکل قطعات مارپیچ شکل درآورد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
هر ذراع ۴۶ سانتیمتر است. ترجمه جایگزین: «حدود ۷۰ سانتیمتر ... حدود ۵۰ سانتیمتر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bdistance)
اینجا کلمه «تاج» به قسمت دایرهای بالای دهانۀ پایه که حوضچه را نگه میداشت، اشاره میکند.
«حاشیههای پایهها مربع بود.» این عبارت به توصیف پایهها که در کتاب اول پادشاهان ۷: ۲۸ شروع شد، برمیگردد.
اینجا کلمه «آنها» به چرخها اشاره میکند. کلمه «تیرها [غلاف]» به محورهایی که میلهها به آن وارد شده بودند، اشاره میکند.
هر ذراع ۴۶ سانتیمتر است. ترجمه جایگزین: «حدود ۷۰ سانتیمتر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bdistance)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «حیرام چرخها را مانند چرخهای ارابه کوچک درست کرده بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
اینجا کلمه «آنها» به چرخها اشاره میکند.
«یک دسته در هر چهار گوشه هر پایه وجود داشت»
هر ذراع ۴۶ سانتیمتر است. ترجمه جایگزین: «به پهنای بیست و سه سانتیمتر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bdistance)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «حیرام تیرها و حاشیهها را به بالای هر پایه متصل کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
حیرام به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «آنها نقش میکردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)]
به کروبیان، شیرها، و درختان خرما اشاره میکند.
کلمه «بستهها» به قسمتهای مارپیچ شکلِ برنزی [برنجین] اشاره میکند. این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «بستههایی تمام اطراف آنها وجود داشت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
حیرام به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «او به آنها فرمان داد که بسازند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «حیرام همۀ پایهها را در قالبی یکسان ریخت» یا «آنها همۀ پایهها را در قالبی یکسان ریختند»[ در فارسی انجام شده است]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«همۀ پایهها به یک اندازه و یک شکل بودند»
حیرام به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «حیرام آنها را امر کرده بود که ده ... را بسازند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
هر بت یک واحد اندازهگیری برابر با حدود ۲۲ لیتر است. ترجمه جایگزین: «حدود ۸۸ لیتر» یا «حدود ۹۰ لیتر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bvolume)
هر ذراع ۴۶ سانتیمتر است. ترجمه جایگزین: «حدود ۱.۸ متر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bdistance)
حیرام به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «حیرام آنها را امر کرده بود که پنج ... را بسازند ... حیرام به آنها فرمان داد که بگذارند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«سمت جنوب ... سمت شمال»
[در ترجمه فارسی متفاوت است]
«نزدیک ضلع جنوب شرقی معبد»
حیرام به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «حیرام خادمانش را امر کرده بود که... بسازند ... و به انجام برسانند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
ستونهایی که مانند کاسه شکل داده شده بودند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
«نوارهای فلزی متقاطع به هم بافته شده»
حیرام به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «آنها ساختند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«۴۰۰ انار.» انار میوهای با پوست سخت قرمز است و داخلش دانههای بسیار آبدار دارد. به نحوۀ ترجمه آن در کتاب اول پادشاهان ۷: ۱۸ نگاه کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
این صفحه تعمداْ خالی است.
حیرام به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «آنها ساختند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
حیرام به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «آنها ساختند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«همۀ ابزارهای دیگر»
برنجی که صیقل داده شده بود تا نور را منعکس کند.
سلیمان به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «پادشاه به خادمینش امر کرده بود که آنها را بریزند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«زمینی مسطح نزدیک رودخانه اردن»
اینها اسامی شهرها هستند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
سلیمان به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «سلیمان وزن آنها را نداشت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «هیچ کس نمیتوانست وزن برنج را اندازهگیری کند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
سلیمان به خادمینش دستور میداد که این کار را انجام بدهند. ترجمه جایگزین: «خادمین سلیمان ساختند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «که کاهنان نان تقدیمی را بر آن قرار داده بودند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«گُلها» و «چراغها» قسمتی از چراغدانها بودند.
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «خادمینش همۀ کاسهها را از طلای خالص ساختند»[ در فارسی به صورت معلوم نوشته شده است]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
اینجا «پاشنهها» احتمالاً به این دو مورد اشاره میکنند ۱) پاشنههایی که میلههای درب در آن میچرخند، یا ۲) لولاهایی که درها بر آن آویزان هستند.
این جمله را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «خادمین کاری که سلیمان پادشاه به آنها امر کرده بود تا برای خانه یهوه انجام دهند، تمام کردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)