این باب دو داستان [حکایت] دارد. آیات ۱-۱۵ داستان رؤیای سلیمان است وقتی که خدا از او میپرسد که چه میخواهد و او میگوید که نیاز به حکمت دارد تا حاکمی نیکو و عادل باشد. آیات ۱۶-۲۸ داستان دادگاهی است که حکمت سلیمان را نشان میدهد.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#wise)
خدا از خواسته سلیمان برای دریافت حکمت بسیار خشنود بود. چون حکمت امریست که او میتوانست با استفاده از آن افراد دیگر را به جای خودش خدمت کند. به خاطر این خواستۀ بینظیر، خدا وعدۀ حکمت، ثروت، و شهرت را به سلیمان داد.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#promise)
دو مثال دیگر هم از افرادی که نیازهای دیگران را بر نیازهای خود برتر میدانند، وجود دارد. خدا از کسانی که وظایف خود را به خوبی انجام میدهند نسبت به آنانی که میخواهند برکت بیابند خوشنودتر است. مادری که جان فرزند خود را برتر از هر امر دیگری میداند.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#bless)
سلیمان با یک مصری ازدواج میکند.
سلیمان، داماد فرعون پادشاه مصر شد؛ بنابراین دو پادشاه با هم همکاری میکردند و با هم به ضد دشمنان خود میجنگیدند.
او بعد از این که بنا را تمام کرد هنوز در شهر داوود بود.
«معبد»
این جمله را میتوان به حالت معلوم ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «هیچ کس هنوز خانهای نساخته بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
کلمه «اسم» کنایه از شخص است و «برای اسم» به پرستش شخص اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «که مردم یهوه را بپرستند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
اینجا به نحوی از طریقی که شخص زندگی میکند سخن گفته شده که گویی در مسیری راه میرود. ترجمه جایگزین: «از احکام پدرش داوود اطاعت میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
خدا از سلیمان میپرسد که چه کاری برایش انجام دهد.
«معروفترین مکان برای گذراندن قربانی» یا «مهمترین مذبح»
هر چه را که میخواهی از من طلب کن تا به تو بدهم.» یا «چه میخواهی؟ طلب کن و من آن را به تو خواهم داد.»
سلیمان به پرسش خدا پاسخ میدهد.
اسم معنای «احسان» را میتوان به عنوان «وفاداری» یا «از روی وفاداری» بیان کرد. ترجمه جایگزین: «تو در عهدی که با خادمت بستی بسیار وفادار بودی» یا «تو بسیار و وفادارانه خادمت را دوست داشتی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
رفتار کردن، کنایه از روش زندگی شخص است. اسم معنای «راستی،» «عدالت،» و «سلیم» را میتوان در قالب صفت ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «زیرا او وفادار و درستکار بود و قلبش نیکوکار بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
اینجا به نحوی از شخص صادق سخن گفته شده که گویی قلب شخص نیکوکار است. ترجمه جایگزین: «او پاکدل بود» یا «او حقیقت را میگفت و آنچه انجام میداد نیکو بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«پسر» سلیمان است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-pronouns)
نشستن بر کرسی به سلطنت کردن به عنوان پادشاه اشاره میکند. ترجمه جایگزین: «به جای او حکومت کند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
سلیمان از سالهایی که حکومت کرده بود سخن میگوید ، نه از آخرین باری که آفتاب غروب کرده بود.
سلیمان درخواست حکمت میکند.
سلیمان به نحوی سخن میگوید که گویی شخص دیگری است تا احترام خود را به یهوه نشان دهد. ترجمه جایگزین: «من را»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-pronouns)
سلیمان میگوید مثل بچهای است که به اندازه یک پدر نمیداند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این یک اصطلاح است که یعنی سلیمان نمیداند چطور به عنوان یک پادشاه حکومت کند. ترجمه جایگزین: «نمیدانم چطور یک پادشاه باشم» یا «من روش درست انجام امور را به عنوان یک پادشاه نمیدانم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این صفحه تعمداً خالی است.
سلیمان سؤالی میپرسد تا تأکید کند که میداند هیچ کس نمیتواند داوری کند. ترجمه جایگزین: «هیچ کس نمیتواند این قوم عظیم تو را داوری کند.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
خدا به سلیمان حکمت و بیش از آن را میدهد.
«جان» کنایه از قدرت کشتن است. ترجمه جایگزین: «قدرت کُشتن دشمنانت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«آنچه را که وقتی با من صحبت کردی از من خواستی تا انجام دهم برای تو انجام خواهم داد»
اینجا دل کنایه از آن چیزی است که شخص فکر میکند و تمایل دارد. ترجمه جایگزین: «تو را قادر میسازم که حکیم باشی و چیزهای بسیاری را درک کنی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این صفحه تعمداً خالی است.
اینجا به نحوی از زندگی شخص سخن گفته شده که گویی در مسیری راه میرود. ترجمه جایگزین: «همان طور که من خواستهام ، زندگی کرده و اطاعت کنی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«برای مدت طولانی زندگی میکنی»
اینجا کلمه «اینک» نشان میدهد که سلیمان چیز جالبی دیده.
دو زن زناکار از سلیمان میخواهند که تصمیمی بگیرد.
این صفحه تعمداً خالی است.
دو زن زناکار داستان خود را به سلیمان میگویند.
شاید روشن کردن دلیلی که باعث شده بچه بمیرد، مفید باشد. ترجمه جایگزین: «تصادفاً روی بچه غلتید و او را خفه کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
زن به نحوی سخن میگوید که گویی او از شخص دیگری صحبت میکند تا احترام خود را به سلیمان نشان دهد. ترجمه جایگزین: «من»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-pronouns)
دو زن زناکار همچنان داستان خود را با سلیمان در میان میگذارند.
این یعنی از سینهاش به بچه شیر بدهد تا تغذیه کند.
«نزد سلیمان» یا «درحالی که سلیمان میدید و به آنها گوش میداد»
سلیمان برای دو زن تصمیمی میگیرد.
این صفحه تعمداً خالی است.
این صفحه تعمداً خالی است.
مادر واقعی از پادشاه میخواهد که جان بچه را حفظ کند.
اینجا به نحوی از شفقت و دلسوزی زن سخن میگوید که گویی دلِ او ظرفی است و دلسوزی شیای جامد است. ترجمه جایگزین: «او بسیار فرزندش را دوست داشت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این صفحه تعمداً خالی است.
این آرایۀ ادبی تعمیم است.