زیبایی
زن به عنوان مظهر زیبایی در اسراییل باستان توصیف شده است. معیارهای زیبایی در همه فرهنگها یکسان نیست.
تشبیه
تشبیهات زیادی در این باب وجود دارد که هدف آنها توصیف زیبایی زن است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
در برخی نسخهها این دومین آیه از باب هفت است.
ممکن است که زن در حال رقصیدن باشد (غزل غزلها ۱۳:۶). ترجمه جایگزین: «پایهایت در نعلین چه بسیار زیباست هنگامی که میرقصی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
تفسیر محتمل دیگر این است: «تویی که مانند یک نجیبزاده هستی»
شکل رانهای زن، گوینده را به یاد سنگ زیبای گرانبهایی میاندازد که یک استادکار ماهر آن را تراشیده باشد. ترجمه جایگزین: «حلقههای رانهایت زیباست، مانند حلقههای زیبای جواهری که صنعتگری ماهر آن را ساخته باشد»
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
کلمه «رانها» به باسن زن و آن قسمتی از پاها که بالاتر از زانو قرار دارد، اشاره میکند.
دستها بیانگر فرد هستند [جزء از کل]. ترجمه جایگزین: «کار دست یک صنعتگر ماهر» یا «چیزی که یک صنعتگر ماهر ساخته است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
محبوب زن جوان، به توصیف کسی که دوستش دارد ادامه میدهد.
کاسه گرد و مدوّر است، ناف زن نیز مدوّر است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
نقطهای روی شکم که از بندناف که نوزاد را به مادرش وصل میکند، به جا میماند.
در ضیافتها مردم از کاسههای بزرگ برای مخلوط کردن شراب با آب یا ادویهها استفاده میکردند. نوشیدن شراب استعاره از لذت بردن از زیبایی است. این تخفیف [در فن بیان، کاربرد عبارت منفی برای تأکید جنبه مثبت آن] را میتوان مثبت ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «همیشه حاوی شراب ممزوج است» یا « من همیشه از زیبایی آن لذت میبرم».
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-litotes)
قوم اسراییل تصور میکردند که توده گندم و سوسنها منظره خوشایندی ایجاد میکنند. گندم زیاد نشان از وجود غذای زیاد برای خوردن بود. آنها گندم را در مکانهایی مرتفع و خشک خرمنکوبی میکردند، سوسنها نیز در جاهای پست و مرطوب رشد میکنند. بنابراین این تشبیه، تصاویر زیبایی را کنار هم قرار میدهد که معمولا مردم در یک زمان آن را نمی بینند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
مردم تصور می کردند که رنگ گندم زیباترین رنگ پوست است و این کپههای مدور گندم زیبا بودند. ترجمه جایگزین: « بَرِ تو [شکم تو] رنگ زیبایی دارد و مانند توده گندم مدور است». (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
کپهای از دانههای گندم که پس از جدا کردن قسمتهایی که مردم از آنها استفاده نمیکنند، به دست میآید.
« با سوسنهایی که دور تا دور آن را گرفته باشند»
گلهایی خوشبو با عطری شیرین که در مناطقی که آب زیادی وجود دارد، رشد میکنند. به عنوان جمع کلمه سوسن که در غزل غزلها ۱:۲ آمده است، ترجمه کنید.
مرد به توصیف زن ادامه میدهد.
اگر کلمه «دو» ضروری و مناسب نیست میتوانید آن را حذف کنید. نگاه کنید در غزل غزلها ۵:۴ چگونه آن را ترجمه کردهاید.
مرد اشاره به این دارد که پستانهای زن کاملا یکسان، نرم و احتمالا کوچک هستند. نگاه کنید در غزل غزلها ۵:۴ چگونه آن را ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
نوزادان مادری که در یک زایمان، دو فرزند را به دنیا آورده است. نگاه کنید در غزل غزلها ۵:۴ چگونه آن را ترجمه کردهاید.
غزال
حیوانی که شبیه آهو است و سریع حرکت میکند. به عنوان مفرد کلمه «غزالها» که در غزل غزلها ۷:۲ آمده است، ترجمه شود.
برج بلند و صاف است. رنگ عاج سفید است.گردن زن نیز بلند و صاف و رنگ پوست او روشن است.
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
«برجی که مردم آن را با عاج تزیین کردهاند».
دندان نیش یا دندان سفید هر حیوانی که شبیه استخوان است. مردم از عاج برای ساختن قطعات هنری صاف و درخشنده استفاده میکنند.
چشمان زن حکایت از آن دارند که مانند برکههای آب زلال هستند. برکههای آب در زیر نور خورشید زلال و درخشان و بسیار چشمنواز هستند. چشمان زن نیز زلال و درخشان و چشمنواز هستند. این میتواند به عنوان یک تشبیه بیان شود. ترجمه جایگزین: «چشمانت به زلالی برکههای حَشبُون است».
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
نام شهری در شرق رود اردن است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
نام یک شهر است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
برج بلند و صاف است. بینی زن نیز صاف و سربالاست.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
نگاه برج کنایه از مردمی است که از بالای برج نگاه میکنند. ترجمه جایگزین: «که اجازه می دهد مردم به سمت دمشق مشرف باشند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
مرد همچنان به توصیف زن میپردازد.
کوه کرمل بالاتر از هر چیزی است که در اطرافش میباشد. مرد میخواهد بیش از هر چیز دیگری به سر زن نگاه کند. ترجمه جایگزین: « سرت بر تو مانند یک تاج بالاتر از هر چیزی است».
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
ترجمههای محتمل دیگر عبارتند از ۱) سیاه سیاه یا ۲) قرمز تیره
این جمله میتواند در حالت معلوم ترجمه شود. ترجمه جایگزین: «موهایت که آویزان است، به قدری زیباست که پادشاه نمیتواند دست از تحسین آنها بردارد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
حلقههای مو که از سر زن آویزان هستند.
«محبوبه من تو مایه نشاط و لذت من هستی»
مرد توصیف می کند که دوست دارد چه کاری با زن انجام دهد.
«تو مانند درخت خرما ایستادهای». درختان خرما صاف و بلند هستند و شاخههایشان تنها در بالای درخت قرار دارند و میوه آنها در زیر شاخهها میباشد. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
درختی بلند و راست قامت که میوهای شیرین، قهوهای رنگ و چسبناک دارد که به صورت خوشهای میباشد.
خرماها گرد و نرم در خوشههای بزرگی که از شاخهها آویزان هستند رشد میکنند؛ شاخههایی که همگی در بالای درخت هستند. پستانهای زن نیز گرد و نرم هستند و در زیر بازوهایش قرار دارند.[ در فارسی به جای خرما، خوشهانگور آمده است اما احتمالا با توجه به آیه بعدی خوشههای خرما درست است]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
«فکر کردم» یا «با خود گفتم». مرد به آرامی این را میگوید.
مرد میخواهد زن را در آغوش بگیرد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
مرد میخواهد پستانهای زن را لمس کند. خوشههای انگور نرم و گرد هستند. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
کلمه «بینی» کنایه از بازدم یا نفسی است که از بینی خارج میشود. ترجمه جایگزین: « نفس تو که از بینی خارج میشود مانند بوی سیب زردآلو خوشبو است.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
میوهای زرد و شیرین
مرد همچنان توصیف می کند که دوست دارد چه کاری با زن انجام دهد.
دهان کنایه از لبهاست. طعم شراب خوب است. مرد میخواهد لبهای زن را ببوسد.(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
«برای کسی که دوستش دارم، به آرامی جاری میشود»
«هنگامی که خواب هستیم بر لبهای ما جاری میشود».
نگاه کنید در غزل غزلها ۳:۶ این جمله مشابه را چگونه ترجمه کردهاید.
این عبارت، به مردی اشاره میکند که زن دوستش دارد. در برخی زبانها متداولتر است که زن مرد را این گونه خطاب کند «دلداده من». نگاه کنید در غزل غزلها ۱: ۱۳ چگونه آن را ترجمه کردید. ترجمه جایگزین: «عزیزم» یا «دلداده من»
«او میخواهد با من معاشقه کند» یا «او مرا میخواهد»
اگرچه کلمات «گذراندن شب» و «دهات» مانند کلمات «گذراندن شب» و «گل حنا»[ طبله مر] که در غزل غزلها ۱: ۱۳-۱۴ آمدهاند، در کنار هم آورده شدهاند و مفهوم جمله در هر دو آیه معاشقه کردن است؛ اما نسخه ULB این تعبیر را برای آن در نظر گرفته است زیرا نزدیکترین استعاره این است که زن و مرد در روستا میخوابند، صبح بیدار میشوند و به تاکستانها میروند. کلمات «گل حنا» و «روستا» هر دو از نظر آوایی یکسان هس.
زن همچنان با مرد صحبت میکند.
«صبح زود بلند شدن» یا «صبح زود برخاستن»
«شروع به شکوفه زدن کرده است»
گلهایی که باز شدهاند.
«گلهایی که بر روی گیاه باز شده باشند»
«با تو معاشقه خواهم کرد»
زن همچنان با مرد صحبت میکند.
گیاهی که رایحهای قوی اما دلپذیر دارد. رایحه آن کمی سمی و تحریک کننده است زیرا تمایل به معاشقه را افزایش میدهد.
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-unknown)
«بوی خود را متصاعد میکند» یا «بوی بسیار خوبی دارد»
درها متعلق به خانه آنهاست. ترجمه جایگزین: «بر فراز ورودیهای خانه ما» یا «نزدیک درهای خانه ما»
(See:
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
بهترینِ هر میوهای، هم میوههای تازه و هم کهنه
آنها را ذخیره کردهام پس میتوانم به تو بدهم
این عبارت، به مردی اشاره میکند که زن دوستش دارد. در برخی زبانها متداولتر است که زن مرد را اینگونه خطاب کنند «دلداده من». نگاه کنید در غزل غزلها 13:1 چگونه آن را ترجمه کردید. ترجمه جایگزین: «عزیزم» یا «دلداده من»