اسرائيل نگران پسر مورد علاقه خود، بنیامین، است. او همچنین نمیداند که چرا آن مقام مصری با آنها مهربانانه رفتار کرده است. این سبب نگرانی او شد. احتمالاً فکر کرد که پسرانش به او دروغ میگویند.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#favor)
کلمه «کنعان» از مضمون برداشت میشود. این اطلاعات را میتوانید در ترجمه خود مشخص کنید. ترجمه جایگزین: «قحطی در زمین کنعان شدید بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
این عبارت شروع بخش جدیدی از داستان را نشانگذاری میکند. اگر زبان شما روشی برای انجام چنین کاری دارد، میتوانید استفاده از آن را مد نظر داشته باشید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-newevent)
«وقتی یعقوب و خانوادهاش غذا خوردند»
«پسران بزرگتر یعقوب آوردند»
«ما» اشاره به یعقوب، پسران او و مابقی خانواده دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-inclusive)
«یهودا به پدرش یعقوب گفت»
این اشاره به یوسف دارد، ولی برادران نمیدانستند که او یوسف است. آنها او را «آن مرد» یا در <پیدایش ۴۲: ۳۰> «آن مرد که حاکم زمین است» خطاب قرار میدهند.
این نقل قولی گنجانده شده در نقل قول دیگر است. این را میتوانید در قالب نقل قولی غیر مستقیم ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «به ما هشدار داد که اگر برادر کوچکتر را نیاوریم او را نخواهیم دید» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-quotesinquotes and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-quotations)
«هنگام هشدار دادن به ما بسیار جدی بود»
یهودا دو بار در ۴۳: ۳- ۵ از این عبارت استفاده میکند تا به پدرش تاکید کند که نمیتواند بدون بنیامین به مصر بازگردد. عبارت «روی مرا» اشاره به آن مرد، یعنی یوسف، دارد. ترجمه جایگزین: «مرا نخواهید دید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
یهودا به بنیامین اشاره میکند. بنیامین آخرین فرزند راحیل قبل از مرگ او است.
این صفحه عمداً خالی گذاشته شده است.
معمولاً هنگامی سخن گفتن در مورد سفر از کنعان به مصر از کلمه «پایین» یا «فرود آمدن» استفاده میکردند. [در فارسی متفاوت انجام شده]
«چرا سبب زحمت بسیار من شدید»
«آن مرد سوالات بسیاری...پرسید»
«ما» ضمیری منحصر است و اشاره به برادرانی دارد که برای صحبت با «آن مرد» به مصر رفتند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-exclusive)
این نقل قولی گنجانده شده در نقل قول دیگر است. این را میتوانید در قالب نقل قولی غیر مستقیم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «مستقیماً از ما پرسید که آیا پدر ما زنده است و برادر دیگری داریم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-quotesinquotes and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-quotations)
«سوالاتی که از ما پرسید را پاسخ دادیم»
پسران یعقوب با استفاده از این پرسش موکداً میگویند که از آنچه آن مرد به آنها قرار بود بگوید، خبر نداشتند. پرسش بدیهی را میتوانید در قالب جمله خبری ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «نمیدانستیم که ممکن است بگوید...بیاورید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
این نقل قولی گنجانده شده در نقل قول دیگر است. این را میتوانید در قالب نقل قولی غیر مستقیم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «ممکن است به ما بگوید که برادرمان را به مصر بیاوریم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-quotesinquotes and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-quotations)
معمولاً هنگام سخن گفتن در مورد سفر از کنعان به مصر از کلمه «پایین» استفاده میکردند.
عبارات «تا...زیست کنیم» و «نمیریم» یک معنا دارند. یهودا تاکید میکند که آنها باید در مصر غذای مورد نیاز خود را بخرند تا از قحطی نجات یابند. ترجمه جایگزین: «به مصر میرویم و غلات میخریم تا تمام خانواده زنده بمانند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)
«ما» اشاره به برادرانی دارد که به مصر سفر میکنند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-exclusive)
شناسه مستتر فاعلی اشاره به برادران، اسرائيل و کل خانواده دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-inclusive)
«ما» اشاره به برادران دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-exclusive)
«تو» مفرد است و اشاره به اسرائیل دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-you)
«ما» اشاره به فرزندان کوچک آن چند برادر دارد که احتمالاً هنگام قحطی میمردند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-exclusive)
اسم معنای «ضامن» را میتوانید به فعلی چون «قول میدهم» ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «قول میدهم که او را بیاوریم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
نحوه بازخواست شدن یهودا را میتوانید به روشنی در ترجمه خود بیان کنید. ترجمه جایگزین: «من را وا خواهی داشت که در مورد آنچه بر بنیامین رخ میدهد، پاسخگو باشم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
اینجا به نحوی از «مقصر» بودن سخن گفته شده که گویی جسمی است که فرد باید آن را حمل کند. ترجمه جایگزین: «من را سرزنش خواهی کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
یهودا امری را توصیف میکند که ممکن بود در گذشته رخ دهد، ولی چنین اتفاقی رخ نداد. او پدر خود را برای تاخیر در فرستادن پسرانش به مصر برای خرید غذا توبیخ میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hypo)
«دو بار برگشته بودیم»
«اگر این تنها انتخاب ماست، پس باید این کار را انجام دهیم»
معمولاً هنگامی سخن گفتن در مورد سفر از کنعان به مصر از کلمه «پایین» یا «فرود آمدن» استفاده میکردند. [در فارسی متفاوت انجام شده]
مادهای روغنی با بوی شیرین است که برای شفا دادن و محافظت از پوست به کار میرفت. ببینید این کلمه را در <پیدایش ۳۷: ۲۵> چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «دارو[مرحم]»
ادویه. ببینید این کلمات را در <پیدایش ۳۷: ۲۵> چطور ترجمه کردهاید.
آجیلی سبز رنگ که محصول درختی کوچک است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-unknown)
آجیلی با طعم شیرین
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-unknown)
«دست» اشاره به کل شخص دارد. ترجمه جایگزین: «پول دو برابر با خود ببرید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
«دست» اشاره به کل شخص دارد. عبارت «باز برید» را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «پولی که آن شخص در کیسه شما گذاشته است را با خود به مصر برگردانید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«بنیامین را هم ببرید»
«دوباره بروید»
اسم معنای «مکرم» را میتوانید به صفتی چون «مهربان» ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «خدای قادر مطلق سبب شود که آن مرد با شما مهربان باشد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«شمعون»[سیمون]
«اگر فرزندانم را از دست دهم دیگر از دست دادهام.» این یعنی یعقوب میدانست هر اتفاقی برای فرزندانش بیافتد را باید بپذیرد.
«دست» اشاره به کل شخص دارد. ترجمه جایگزین: «گرفتند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
معمولاً هنگامی سخن گفتن در مورد سفر از کنعان به مصر از کلماتی چون «پایین آمدن» یا «فرود آمدن» استفاده میکردند.
«بنیامین با برادران بزرگتر یوسف»
«ناظر» کسی است که مسئول اداره امور خانه یوسف بود.
کلمه «آورد» را میتوانید گرفت، ترجمه کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-go)
«به خانه یوسف»
«برادران یوسف ترسیدند»
این را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «به خانه یوسف میرفتند» یا «آن ناظر آنها را به خانه یوسف میبرد» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «این ناظر ما را به خاطر پولی که کسی در کیسههای ما گذاشت به این خانه میآورند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این را میتوانید در قالب جملهای جدید ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «او به دنبال فرصتی برای متهم کردن ما است تا ما را دستگیر کند»
این صفحه عمداً خالی گذاشته شده است.
معمولاً هنگام سخن گفتن در مورد سفر از کنعان به مصر از کلماتی چون «پایین آمدن» یا «فرود آمدن» استفاده میکردند. [در فارسی متفاوت انجام شده]
برادران همچنان با ناظر آن خانه سخن میگویند.
این عبارت به منظور نشانگذاری رویدادی مهم در داستان به کار رفته است. اگر زبان شما روشی برای انجام چنین کاری دارد میتوانید استفاده از آن را مد نظر داشته باشید.
«وقتی به جایی که قرار بود شب بمانیم رسیدیم»
کلمه «اینک» نشان میدهد که برادران از آنچه دیده بودند تعجب کردهاند.
«هر یک از ما مبلغ پول خود را در عدل یافت»
«دست» اشاره به کل شخص دارد. ترجمه جایگزین: «پول را همراه خود برگرداندهایم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
«دست» اشاره به کل شخص دارد. ترجمه جایگزین: «همچنین پول بیشتری آوردهایم تا غذا بخریم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
معمولاً هنگامی سخن گفتن در مورد سفر از کنعان به مصر از کلمهای چون «پایین » استفاده میکردند. [در فارسی متفاوت انجام شده]
اسم معنای «سلامت» را میتوانید در قالب فعل ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «آرام باشید» یا «آرامش خود را حفظ کنید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
ناظرین از دو خدای متفاوت سخن نمیگویند. ترجمه جایگزین: «خدای تو، خدایی که پدرت میپرستید»
این سنت به مسافرین خسته کمک میکرد تا بعد از سفر در مسیری طولانی خستگی در کنند. معنای کامل این جمله را میتوانید در ترجمه خود مشخص کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
مقصود از «[غذا]» دادن خوارک خشکی است که جلوی حیوانات گذاشته میشود. [در فارسی انجام نشده]
این صفحه عمداً خالی گذاشته شده است.
«دست» اشاره به کل شخص دارد. ترجمه جایگزین: «برادران هدایا را برای آنها آوردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
روشی است که به آن طریق به طرف مقابل احترام و حرمت میگذارند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
این صفحه عمداً خالی گذاشته شده است.
آنها پدر خود را «غلامت» خطاب قرار میدهند تا به این وسیله به یوسف ادای احترام کنند. ترجمه جایگزین: «پدر ما که به تو خدمت میکند» [پدر ما که غلامی تو را میکند]
این کلمات اساساً یک معنا دارند. آنها در مقابل آن مرد بر زمین دراز کشیدند تا به او ادای احترام کنند. ترجمه جایگزین: «جلوی او خم شدند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
یعنی «بالا را نگاه کرد.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این را میتوانید در قالب جملهای جدید ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «پسر مادرش. یوسف گفت.»
معانی محتمل: ۱) یوسف سوالی میپرسد تا تایید کند که این مرد بنیامین است، یا ۲) این پرسشی بدیهی است. ترجمه جایگزین: «پس این است کوچکترین برادرت...من»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
این طریقی دوستانه است که مردی با مردی دیگر که رتبهای پایینتر دارد سخن میگوید. ترجمه جایگزین: «مرد جوان»
«از آن اتاق با عجله بیرون رفت»
کلمه «بجنبید» اشاره به هنگامی دارد که به خاطر اتفاقات مهم به شخص احساسات یا عواطفی شدید دست میدهد. ترجمه جایگزین: «زیرا احساسات شدیدی برای برادر خود داشت» یا «زیرا احساسات قوی برای برادر خود داشت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
شما میتوانید در ترجمه خود مشخص کنید که یوسف با چه کسی صحبت میکند. ترجمه جایگزین: «و به خادمین خود گفت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این یعنی غذا را توزیع کنند تا آن افراد بخوردند.
این یعنی یوسف، آن برادران و مصریان در یک مکان بودند، ولی در سه نقطه مختلف اتاق غذا میخوردند. ترجمه جایگزین: «غلامان غذای یوسف را جدا از همه دادند و غذای برادران و مصریان که همراه او بودند را نیز جدا از یکدیگر توزیع کردند»
اینها احتمالاً مقامات مصری دیگر هستند که همراه یوسف غذا میخوردند، ولی با این حال جدا از یوسف و برادران نشسته بودند.
این را میتوانید در قالب جملهای جدید ترجمه کنید: «چنین کردند چون مصریان غذا خوردن با عبرانیان را شرمآور میدانستند»
اینجا در اصل از کلمه «[نان]» استفاده شده است که به طور کلی اشاره به غذا دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
اینجا به طور ضمنی اشاره شده که یوسف ترتیب نشستن هر یک از برادران را تعیین کرد. شما میتوانید چنین امری را در ترجمه خود مشخص کنید. ترجمه جایگزین: «برادران طبق چیدمان خود، مقابل آن مرد نشستند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«نخستزادگی» و «خردسالی» با هم استفاده شدهاند و به معنای نشستن برادران به ترتیب سنی هستند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-merism)
«مردان هنگامی که متوجه شدند، تعجب کردند»
«پنج چندان» را میتوانید به شکلی متداولتر بیان کنید. ترجمه جایگزین: «اما بنیامین سهمی بیشتر از برادران دیگر خود دریافت کرد»