تغییر نام در کتاب مقدس در نقطه مهم زندگی شخص رخ میدهد. بازگشت یعقوب به کنعان رویدادی مهم در تاریخ مردم عبرانی[یهودیان] بود.
در این باب عهد خدا با ابراهیم تکرار میشود. این نشان میدهد که نسل یعقوب، وعدههای این عهد را به ارث میبرند.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#covenant and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#inherit and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#promise)
کلمه «برآی» به دلیل بالاتر بودن سطح بیتئیل از شکیم به کار رفته است
خدا با استفاده از سوم شخص در مورد خود سخن میگوید. ترجمه جایگزین: «برای من، خدای تو، مذبحی بساز»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-123person)
«به خانواده خود...گفت»
«بتهای خود را دور بیاندازید» یا «از شر خدایان دروغین خلاص شوید»
مناسک طاهرسازی اخلاقی و جسمی، قبل از رفتن برای پرستش خدا بود.
لباس تازه بر تن کردن، نشان میدهد شخص قبل از رفتن به حضور خدا و نزدیک شدن به وی خود را طاهر کرده است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
«در هنگام سختی» یا «هنگام مشکلات»
«پس همه در خانه یعقوب دادند» یا «پس همه خانواده و نوکران دادند»
«در دست ایشان» اشاره به مایملک آنها دارد. ترجمه جایگزین: «که در تملک آنها بود» یا «آنچه که داشتند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«گوشوارههای آنها.» معنای محتمل: ۱) طلای به کار رفته در گوشوارهها ممکن بود برای ساخت بتها استفاده شود یا ۲) این گوشوارهها را بعد از حمله به شهر شکیم و کشتن همه مردم به دست آوردند. گوشوارهها، آنها را یاد گناهنشان میانداخت.
اینجا به نحوی از ترسی که خدا بر مردم شهرها از یعقوب و خانوادهاش القا میکند، سخن گفته شده که گویی خوف جسمی است که بر شهرها میافتد. اسم معنای «خوف» را میتوانید «ترس» ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «خدا سبب شد ساکنان شهرهای اطراف از یعقوب و همراهان وی بترسند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«شهرها» اشاره به کسانی دارند که در آن شهرها زندگی میکردند. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
اینجا به طور ضمنی اشاره شده که کسی به خانواده یعقوب حمله نکرد. اما دو تن از پسران، شمعون و لاوی، به اقوام کنعانی شکیم بعد از این که دختر یعقوب را گرفت و با وی خوابید، حمله میکنند. یعقوب میترسید که آنها در <پیدایش ۳۴: ۳۰> به دنبال انتقام باشند. ترجمه جایگزین: «خانواده یعقوب» یا «اهل خانه یعقوب»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این نام شهری است. ببینید این اسم را در <پیدایش ۲۸: ۱۹> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند: :«نام ایلبیتئیل به معنای ‘خدای بیتئیل‘ است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«خدا خود را بر یعقوب شناساند»
این نام زنی است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«دایه» زنی است که از فرزند زنی دیگر مراقبت میکند. دایه در خانواده بسیار محترم و مهم بود.
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آنها او را پایینتر از بیتئيل دفن کردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
عبارت «تحت» به خاطر پایینتر بودن ارتفاع محل دفن او از بیتئیل به کار رفته است.
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند: «نام الونباكوت به معنای ‘درخت بلوط، مکان گریستن‘ است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
شما میتوانید در ترجمه خود مشخص کنید که آنها در بیتئیل بودند. ترجمه جایگزین: «بعد از اینکه یعقوب فدان ارام را ترک کرد و در حالی که در بیتئيل بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«برکت دادن» به معنای اعلام رسمی برکت بر شخص و سبب رخ دادن اتفاقات خوب برای آن شخص است.
این را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «اما نام تو دیگر یعقوب نخواهد بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«خدا به یعقوب گفت»
خدا به یعقوب گفت صاحب فرزندان شود تا تعداد آنها بسیار شود. کلمه «کثیر شو» نحوه «بارور شدن» را شرح میدهد. ببینید چنین کلماتی را در <پیدایش ۱: ۲۲> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«امت» و «امتها» اشاره به نسل یعقوب دارند که این ملتها را برقرارخواهند ساخت.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این صفحه عمداً خالی گذاشته شده است.
اینجا از عبارت «صعود نمود» استفاده شده، چون معمولاً میپنداشتند خدا بالا یا بالای جهان ساکن است. ترجمه جایگزین: «خدا وی را ترک کرد»
این ستون یادبود بود و از سنگی بزرگ یا تخته سنگی ساخته میشد که آن را بر انتهای خود قرار میدادند.
چنین کاری نشان از آن است که وی این ستون را وقف خدا کرده است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند: «نام بیتئیل به معنای ‘خانه خدا‘ است»
نام دیگر شهر بیت لحم است.
«برای به دنیا آوردن فرزندش مشکل داشت»
«وقتی که درد زایمان به بیشترین حد خود رسید»
شخصی که هنگام زایمان زن به وی کمک میکند.
اینجا در اصل از «نفس آخر» استفاده شده که به معنای مردن است[در فارسی انجام شده]. ترجمه جایگزین: «درست قبل از مردنش وقتی که نفس آخر خود را میکشید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند: «نام بناونی به معنای ‘پسر اندوه من‘ است» /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند: «نام بنیامین به معنای ‘پسر دست راست‘ است.» عبارت «درست راست» اشاره به مکانی میکند که مورد التفات خاص است.
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «آنها وی را دفن کردند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«در جاده»
«هنوز تا به امروز نشانه قبر راحیل است»
«تا کنون.» این اشاره به زمانی دارد که نویسنده این کتاب را مینوشته است.
اینجا به طور ضمنی اشاره شده که خاندان اسرائيل و نوکران همراه وی بودند. معنای کامل این قسمت را میتوانید در ترجمه خود مشخص کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این آرایه بهگویی است. ترجمه جایگزین: «با او رابطه جنسی داشت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
نام کنیز راحیل است. ببینید این اسم را در <پیدایش ۲۹: ۲۹> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
این جمله پاراگرافی جدید را آغاز میکند که در آیات بعدی ادامه مییابد.
«۱۲ پسر»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
این صفحه عمداً خالی گذاشته شده است.
این صفحه عمداً خالی گذاشته شده است.
نام کنیز راحیل است. ببینید این اسم را در <پیدایش ۲۹: ۲۹> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
نام کنیز لیه است. ببینید این اسم را در <پیدایش ۲۹: ۲۴> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
اینجا به طور ضمنی اشاره شده که این امر شامل بنیامین که در زمین کنعان نزدیک بیت لحم به دنیا آمده نمیشود. چون اکثر آنها در فدان ارام به دنیا آمدهاند فقط نام آن شهر آورده شده است. معنای کامل این قسمت را میتوانید در ترجمه خود مشخص کنید. ترجمه جایگزین: «که در فدان ارام به دنیا آمدند به جز بنیامین که در زمین کنعان به دنیا آمده بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«آمد» را میتوانید به «رفتن» ترجمه کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-go)
این نام دیگر شهر حبرون است. شاید نام دوست ابراهیم، ممری، که ساکن آن شهر بود بر آن گذاشته شده است. بببیند این اسم را در <پیدایش ۱۳: ۱۸> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
نام شهری است. ببینید این کلمه را در <پیدایش ۲۳: ۲> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«۱۸۰ سال»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
«اسحاق نفس آخر خود را کشید و مرد.» عبارات «جان سپرد» و «مرد» اساساً یک معنا دارند. ببینید عبارات مشابه را در <پیدایش ۲۵: ۸> چطور ترجمه کردهاید. ترجمه جایگزین: «اسحاق مرد» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet)
روشی مودبانه است که اشاره به مرگ شخص میکند. ببینید این قسمت را در <پیدایش ۲۵: ۸> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
این یعنی بعد از مرگ اسحاق، روح وی به جایی رفت که ارواح اقوام وی به آنجا رفته بودند. این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «او به اقوامی پیوست که قبلاً مرده بودند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
عبارات «پیر» و «سالخورده» اساساً یک معنا دارند. این کلمات بر مدت طولانی زندگی او تاکید میکنند. ترجمه جایگزین: «بعد از مدت طولانی زندگی کردن و بسیار پیر شدن»