برخی از ترجمهها آیات منظوم را در سمت راست و با فاصله بیشتری از مابقی متن قرار میدهند تا خواندن آنها آسانتر شود. ترجمه ULB این کار را با آیه منظوم ۲۴: ۶۰ انجام میدهد.
ابراهیم اجازه نمیداد پسرش با دختری از کنعان ازدواج کند چون چنین وصلتی سبب میشد که پسرش خدایان دیگر را بپرستد. ازدواج با اقوام دیگر و پرستش خدایان دروغی اموری هستند که برای نوادگان ابراهیم مشکل ایجاد میکردند.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#falsegod)
نقاط بسیاری در این باب بر ثروت فراوان ابراهیم تاکید شده است. او بیش از۱۰ شتر و مقدار زیادی طلا داشت.
بسیاری از محققان بر این باورند که در این جمله از آرایه ادبی بهگویی استفاده شده است. گذاشتن دست بر آلت تناسلی مرد روشی معمول برای ادای سوگندی مهم بود. چنین کاری نشان از قدرت و نوادگان بسیار بود.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
این کلمه به منظور نشانگذاری شکست در سیر اصلی داستان استفاده شده است. نویسنده در این قسمت بخش جدیدی از داستان را آغاز میکند.
ابراهیم از خادمش میخواست که به انجام کاری سوگند بخورد. خادم با گذاشتن دست خود زیر ران ابراهیم نشان میداد که قطعاً به سوگند خود عمل میکند.
این قسمت را میتوان در قالب دستور بیان کرد. ترجمه جایگزین: «سوگند بخور» [قسم بخور]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-imperative)
«قسم خوردن به کسی» یعنی از اسم او به عنوان بنیاد یا قدرتی استفاده کنند که بر آن سوگند میخورند. «یهوه را شاهد بگیر و به من قول بده»
«خدای آسمان و زمین.» کلمات «آسمان» و «زمین» کنار هم به کار رفتهاند تا خلق شدن همه چیز به دست خدا را نشان دهند. ترجمه جایگزین: «خدای همه چیز در آسمان و زمین»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-merism)
این به مکانی اشاره دارد که خدا در آن ساکن است.
«از زنان کنعانی» یا «از کنعانیان.» این کلمه اشاره به زنان کنعانی دارد.
«میان کسانی که زندگی میکنم» شناسه مستتر فاعلی در «میشوم» اشاره به ابراهیم، خانواده او و خادمانش دارد. ترجمه جایگزین: «میان کسانی که زندگی میکنیم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
این قسمت را میتوانید در قالب دستور بیان کنید. ترجمه جایگزین: «سوگند بخور...که میروی» یا «ولی...برو»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-imperative)
«خانوادهام»
«چه باید کنم اگر...»
«دنبال من...نیاید» یا «از آمدن با من...امتناع ورزد»
«آیا باید پسرت را جهت زندگی به سرزمینی برم که تو از آن آمدهای»
عبارت «زنهار» بر فرمانی که در ادامه میآید تاکید میکند. «مراقب باش که پسرم را بازنگردانی» یا «قطعاً نباید پسرم را آنجا ببری»
«خانه» اشاره به اعضای خانواده او دارد. ترجمه جایگزین: «که مرا از پدر و مابقی خانواده...دور کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«بر من سوگند خورد»
این قسمت نقل قولی گنجانده شده در نقل قول دیگر است. شما میتوانید این را در قالب نقل قولی غیرمستقیم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «گفت که این سرزمین را به فرزندان من میدهد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-quotesinquotes and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-quotations)
شناسه مستتر فاعلی در فعل و «خود را» اشاره به یهوه دارند.
آیه هشت ادامه سفارشات ابراهیم به آن خادم است.
«اما اگر آن زن از آمدن با تو سر باز زد.» ابراهیم به سوال خادم خود که در <پیدایش ۲۴: ۵> مطرح شده پاسخ میداد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hypo)
«از سوگندی که برای من خوردهای آزاد میشوی[از قید این سوگند آزاد میشوی].» در این قسمت به نحوی از عمل نکردن به سوگند سخن گفته شده که گویی شخص از جسمی که او را بسته آزاد میشود. ترجمه جایگزین: «نیازی نیست آنچه که به آن سوگند خوردهای را انجام دهی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
چنین کاری نشان میدهد که قطعاً به سوگند خود عمل میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
«برای او سوگند خورد»
«در مورد تقاضای ابراهیم» یا «تا آنچه ابراهیم میگوید را انجام دهد»
جملهای که با «گرفته» تمام میشود اطلاعاتی بیشتر در مورد آنچه خادم با خود به سفر میبرد را ارائه میدهد. او قبل از راهی شدن همه را جمع کرد.
یعنی بسیاری از اموال نیکویی که اربابش میخواست به زنان خانواده بدهد را با خود برداشت.
«گذاشت و رفت» یا «ترک کرد و رفت»
معانی محتمل: ۱) «شهری که ناحور در آن زندگی میکرد» یا ۲) «شهری به نام ناحور.» در صورت امکان این قسمت را بدون انتخاب یکی از معانی ذکر شده ترجمه کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
شتر حیوانی با پاهای بلند است. او شتران را وا داشت تا پاهای خود را خم کنند و بر زمین دراز بکشند. «او شترها را خواباند»
«چشمه آب» یا «چشمه»
«آب گرفتن»
«سپس غلام گفت»
شما میتوانید چنین امری را با کلمه موصولی «با» بیان کنید. چنین امری خواسته خادم از خدا جهت وفاداری به عهد را نشان میدهد. ترجمه جایگزین: «با کامیاب ساختن من پایبندی خود به عهدت با ابراهیم را نشان دهد» [در فارسی انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-connectingwords)
«من را موفق ساز.» آن خادم میخواست برای پسر ابراهیم همسری خوب پیدا کند. اسم معنای «کامیاب» را میتوانید در قالب فعل ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «کمک کن تا موفق شوم» یا «من را قادر ساز تا آنچه برای انجامش آمدهام را انجام دهم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
اسم معنای «احسان[وفادرای]» را میتوانید «وفادار» ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «بر عهدی که با اربابم ابراهیم بستهای وفادار باش» یا «به اربابم ابراهیم وفادار باش»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«میتوانی ببینی که اینجا...ایستادهام»
«چشمه» یا «چاه»
«زنان جوان شهر»
«بگذار چنین بشود» یا «چنین کن»
نقل قولی گنجانده شده در نقل قول دیگر است. این قسمت را میتوانید در قالب نقل قولی غیر مستقیم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «وقتی از زنی جوان اجازه میخواهم که آب از کوزهاش بنوشم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-quotesinquotes and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-quotations)
زنان سبو[کوزه] را بر شانه خود حمل میکردند. آن زن[دختر] باید سبو[کوزه] را پایین میآورد تا آن مرد آب از آن بنوشد.
کوزهای رُسی با اندازهای متوسط که از آن برای ریختن و نگهداری مایعات به کار میرفت.
اسم معنای «احسان[وفادرای]» را میتوانید به «وفادار بودن» ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «به عهد خود با ابراهیم وفادار بودهای» یا «به عهد خود با اربابت ابراهیم وفادار بودهای»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
این عبارت به منظور نشانگذاری آغاز عملی به کار رفته است. اگر زبان شما روشی برای انجام این کار دارد میتوانید استفاده از آن را مد نظر داشته باشید. [ در فارسی نیامده]
این کلمه به منظور جلب توجه مخاطب به اطلاعات تعجب آوری که در ادامه میآیند استفاده شده است.
کوزهای رُسی با اندازهای متوسط است که برای نگهداری و ریختن مایعات از آن استفاده میشد. ببینید این کلمه را در <پیدایش ۲۴: ۱۴> چطور ترجمه کردهاید.
«پدر رفقه[ربکا] بتوئیل بود. والدین بتوئیل مِلکَه و ناحور بودند. ناحور بردار ابراهیم بود»
بتوئیل پدر رفقه بود. ببیند این اسم را در <پیدایش ۲۲: ۲۲> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
نام مردی است. ببینید این اسم را در <پیدایش ۱۱: ۲۲> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
مِلكه همسر ناحور و مادر بتوئیل بود. ببیند این اسم را در <پیدایش ۱۱: ۲۹> چگونه ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
چشمه در نقطهای پایینتر از محل ایستادن خادم قرار داشت.
«تا آن دختر [زن جوان] را ببیند»
«اندکی آب»
«قربان.» زن از واژهای استفاده میکند که جهت ادای احترام به مرد استفاده میشود اگر چه آن زن کنیز آن مرد نیست.
«سریعاً سبوی خود را پایین آورد.» آن زن سبو[کوزه] را بر شانه خود حمل میکرد. او باید آن را پایین میآورد تا به آن خادم آب دهد.
«آب خواهم آورد»
«پس سریعاً سبو...را خالی کرد»
«آبخور حیوانات.» آبخور، ظرفی کشیده است که برای نوشیدن آب توسط حیوانات از آن استفاده میشود.
«خادم»
«رفقه[ربکا] را نگاه میکرد» یا «آن زن جوان را نگاه کرد»
در کتاب مقدس معمولاً از آموختن چیزی مانند دیدن آن سخن گفته شده است. ترجمه جایگزین: «تا بدانند» یا «تا تعیین کنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«هدف سفر خود را عملی کرده است» یا «سفراو را کامیاب ساخته است.» شما میتوانید هدف خاص خادم از سفر را به روشنی بیان کنید. ترجمه جایگزین: «زنی را به او نشان میداد که قرار بود زن اسحاق شود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
شما میتوانید اطلاعات برداشت شده از مضمون را بیان کنید. ترجمه جایگزین: «یا از سفرش سودی نبرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
«حلقهای که شش گرم وزن داشت.» وزن ارزش مادی حلقه را تعیین میکرد. ترجمه جایگزین: «حلقه بینی طلایی گران قیمت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bweight)
«دو دستبند طلا برای دستهایش که ۱۱۰ گرم وزن داشتند.» وزن نشان دهنده اندازه و ارزش آنها بود. ترجمه جایگزین: «دو دستبند طلا برای دستهایش»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-bweight)
«پدرت کیست»
«آیا در خانه پدر تو جایی هست»
ظاهراً خادم ابراهیم در این سفر همراهانی داشت. «برای ما» اشاره به خادم و همسفرانش دارد ولی شامل مخاطبین او نمیشود.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-exclusive)
«تا امشب بمانیم» یا «تا شب را آنجا بمانیم»
«رفقه[ربکا] گفت» یا «آن زن جوان گفت»
«به آن خادم»
«بتوئيل پدر من است و والدین او ملکه و ناحور هستند»
در این قسمت از مضمون برداشت میشود که کاه و علف برای شتران است. شما میتوانید این اطلاعات ضمنی را در ترجمه خود به روشنی بیان کنید. ترجمه جایگزین: «علف و کاه فراوانی برای شتران داریم» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
«تا امشب را بگذرانی» یا «جایی که بتوانی شب را بگذرانی»
«شما» اشاره به غلام و همسفرانش دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-you)
«آن خادم»
نشان از فروتنی در حضور خدا است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
«لطف و وفای خود را از اربابم دریغ نداشت.» اسم معنای «لطف» و «وفا» را میتوانید به «مهربان و وفادار بودن» ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «از مهربان و وفادار بودن با اربابم باز نایستاد» یا «از وفادرا بودن و امین بودن در قبال اربابم دست نکشید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
این قسمت را میتوانید به حالت مثبت بیان کنید. ترجمه جایگزین: «همچنان نشان داد» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-litotes)
«فامیل آقایم» یا «طایفه اربابم»
«اهل خانه» اشاره به همه کسانی دارد که در خانه مادر او زندگی میکردند. ترجمه جایگزین: «به خانه دوید و به مادر و همه کسانی که آنجا بودند گفت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«هر چه تا به حال اتفاق افتاده است»
این کلمه به منظور نشانگذاری شکست در سیر اصلی داستان استفاده شده است. نویسنده در این قسمت اطلاعات پسزمینهای درباره رفقه[ربکا] را ارائه میدهد. نویسنده همچنین برادر او، لابان، را در داستان معرفی میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-background and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-participants)
این امور قبل از اینکه آن مرد دوان دوان بیرون برود رخ دادهاند. این قسمت دلل دویدن لابان به سوی آن مرد را بیان میکند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-events)
این قسمت را میتوان در قالب نقل قولی غیر مستقیم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «وقتی رفقه[ربکا] آنچه آن مرد به او گفته بود را شنید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-quotations)
کلمه «اینک[بنگر]» بر آنچه که در ادامه میآید تاکید بیشتری میکند. «درست همانطور بود که او گفته بود: او»
«داخل بیا» یا «وارد شود»
«تو که یهوه برکتت داده است» [ای برکت یافته خداوند]
کلمه «تو» اشاره به غلام ابراهیم دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-you)
لابان از این سوال استفاده میکند تا خادم ابراهیم را به خانه دعوت کند. این سوال را میتوانید در قالب جمله خبری ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «نیازی نیست که بیرون بایستی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
کلمه «آمد» را میتوانید «رفت» ترجمه کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-go)
مشخص نیست که چه کسی چنین کرده است. این قسمت را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «خادمانِ لابان بار شتران را خالی کردند» یا «بار از شتران برداشته شد»[در فارسی انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
در این قسمت به عامل آن کار اشاره نمیکند. اگر میخواهید این قسمت را به حالت معلوم بیان کنید از «خادم لابان» به عنوان فاعل استفاده کنید. ترجمه جایگزین: «خادم لابان به شتران کاه و علوفه داد...و آب آورد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«برای خادم ابراهیم و مردانی که همراه او بودند تا پای خود را بشورند»[برای خادم ابراهیم و همراهان او تا پاهای خود را بشورند]
شناسه مستتر فاعلی اشاره به خانواده لابان یا خادمین خانهاش دارد.
«به آن غلام غذا داد»
«حرفم را نزنم» یا «دلیل اینجا بودنم را به شما نگویم»
این صفحه عمداً خالی گذاشته شده است.
کلمه «او» اشاره به ابراهیم دارد.
«بسیار ثروتمند شد»
شناسه مستتر فاعلی اشاره به یهوه دارد.
خادم ابراهیم همچنان با خانواده رفقه[ربکا] سخن میگوید.
«پسری زایید»
«اربابم به پسرش داده است»
«آقایم من را قسم داد تا آنچه که گفته را انجام دهم. او گفت»
این اشاره به زنان کنعانی دارد. ترجمه جایگزین: «از زنان کنعانی» یا «از کنعانیان»
«میان کسانی که زندگی میکنم.» شناسه مستتر فاعلی در «ساکنم» اشاره به ابراهیم، خانواده او و خادمانش دارد. ترجمه جایگزین: «میان کسانی که زندگی میکنیم»[میان کسانی که ساکنیم]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
«به طایفه خودم»
خادم ابراهیم همچنان با خانواده رفقه[ربکا] سخن میگوید.
رخ داد چنین امری محتمل بود. ترجمه جایگزین: «اگر آن زن با من بازنگردد چه؟» یا «اگر آن زن با من باز نگردد باید چه کنم؟» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hypo)
در این قسمت به نحوی از خدمت کردن به یهوه سخن گفته شده که گویی ابراهیم به حضور او قدم میگذارد. ترجمه جایگزین: «که به او خدمت میکنم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«سفر تو را کامیاب خواهد کرد»
«خانواده»
این موقعیتی فرضی است که ابراهیم رخ دادن آن را محتمل نمیپنداشت. معنای محتمل: ۱) «آزاد شدن از قید این سوگند فقط یک راه دارد: اگر نزد اقوام من بیایی[بروی] و آنها آن دختر را به تو ندهند آن موقع از قید سوگند خود نسبت به من آزاد میشوی» یا ۲) طبق آیه ۴۰ «اگر نزد اقوام پدری من روی و آن دختر را بخواهی پس آنچه را که به تو گفتهام انجام دادهای. اگر او را به تو ندادند از قید سوگندت به من رها خواهی شد.» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hypo)
«از سوگندی که نزد من یاد کردی آزاد خواهی بود.» عمل نکردن به آن سوگند به نحوی بیان شده که گویی شخص از جسمی آزاد میشود که او را بسته است. ترجمه جایگزین: «نیازی نیست که بر آنچه نزد من به آن سوگند خوردی عمل کنی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
زبانها از کلمات آمدن و رفتن به طرق مختلفی استفاده میکنند. ترجمه جایگزین: «اگر به خانه اقوامم بیایی» یا «اگر نزد اقوامم بروی» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-go)
خادم ابراهیم همچنان با خانواده ربکا سخن میگوید.
«چاه»
خادم باز تقاضای خود را تکرار میکند. این دو مورد اولی هستند که او باید درباره زنی[دختری] که امید به آمدنش را دارد بگوید. [متن نا مفهوم]
«تا آب بگیرد»
کوزهای رُسی با سایزی متوسط است که برای نگه داشتن و ریختن آب از آن استفاده میشود. ببینید این قسمت را در <پیدایش ۲۴: ۱۴> چطور ترجمه کردهاید.
انگارهای که در آیه ۴۳ با «پس چنین بشود كه آن دختری كه...بیرون آید» آغاز میشود در اینجا به پایان میرسد. این سومین چیزی است که خادم باید درباره زنی[دختری] که امید به آمدنش دارد بگوید.
آن خادم تقاضای خود را به پایان میرساند.
خادم ابراهیم همچنان با خانواده رفقه[ربکا] سخن میگوید.
در این قسمت به نحوی از در سکوت و در ذهن دعا کردن سخن گفته شده که گویی او در دل خود سخن میگوید. کلمه «دل» اشاره به افکار و ذهن دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«ناگهان رفقه آمد» یا «چون رفقه را دیدم که میآید»
کوزهایسبو رُسی با سایز متوسط است که برای نگه داشتن و ریختن مایعات از آن استفاده میشد. ببینید این کلمه را در <پیدایش ۲۴: ۱۴> چطور ترجمه کردهاید.
عبارت «پایین رفت» به دلیل پایینتر بودن مکان چاه از جایی که خادم بر آن ایستاده بود استفاده شده است.
دریچهای بر زمین که از آن آب تازه بیرون میآید.
«به شتران آب داد»
غلام ابراهیم همچنان با خانواده رفقه[ربکا] سخن میگوید.
«پدرم بتوئيل است. والدین او ناحور و مِلکَه هستند.»
در این داستان همه این اقلام از طلا ساخته شده بودند. ببینید این آیات را در <پیدایش ۲۴: ۲۲> چطور ترجمه کردهاید.
نشان از فروتنی در حضور خدا است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
«من را اینجا آورد»
حرف موصولی «زیرا» را میتوانید در این قسمت به کار ببرید تا به این طریق دلیل پرستش خدا توسط خادم ابراهیم را توضیح دهید. ترجمه جایگزین: «زیرا یهوه من را هدایت فرمود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-connectingwords)
این قسمت به بتوئیل پسر برادر ابراهیم، ناحور، اشاره دارد. [ در فارسی متفاوت انجام شده است]
خادم ابراهیم همچنان با خانواده رفقه[ربکا] سخن میگوید.
کلمه «اکنون» به معنای «در این لحظه» نیست ولی برای جلب توجه به نکتهای مهم که در ادامه میآید استفاده شده است.
شما میتوانید اسامی معنای «احسان[محبت]» و «صداقت[وفاداری]» را به فعل «محبت کردن» و صفت «صادق[وفادار]» ترجمه کنید. همچنین میتوانید به روشنی بیان کنید که چگونه میتوانستند «ثبات در محبت و وفاداری» را نشان دهند. ترجمه جایگزین: «با دادن رفقه[ربکا] به همسری پسرم ابراهیم به من بگویید که آیا اربابم را محبت میکنید و به او وفادار خواهید بود»[بگویید به من که آیا با به همسری دادن ربکا به پسر اربابم آیا او را محبت و وفا میکنید] (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
مشتقات این کلمه اشاره به لابان و بتوئيل دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-you)
اطلاعات برداشت شده را میتوانید به روشنی بیان کنید. ترجمه جایگزین: «اما اگر آماده نیستید که با استواری در محبت و وفاداری اربابم را خدمت کنید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
معانی محتمل: ۱) از اخذ تصمیم برای انجام کدام عمل به نحوی سخن گفته شده که گویی آن شخص جسماً به یک سو یا سویی دیگر تغییر مسیر میدهد. ترجمه جایگزین: «تا بدانم که چه باید بکنم» یا ۲) غلام ابراهیم میخواهد از لزوم سفر خود به جایی دیگر مطلع شود. ترجمه جایگزین: «تا سفر خود را ادامه دهم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
او پدر لابان و رفقه[ربکا] بود.
«یهوه سبب شد که چنین شود»[یهوه بانی همه این امور شد]
آنها میگویند که اختیار تصمیمگیری بر نیکی یا بدی عمل خدا را ندارند. ترجمه جایگزین: «جرات نداریم آنچه یهوه گفته است را انجام دهیم» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«میتوانید ببینید که رفقه[ربکا] اینجاست» [رفقه را میتوانید اینجا ببینید]
«این هم از رفقه[ربکا]»
«آنچه لابان و بتوئیل گفتهاند»
سجده کردن در برابر خدا نشان از پرستش است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
«اقلام نقره و طلا» یا «آنچه از نقره و طلا ساخته شده است»
«هدایای گران» یا «هدایای ارزشمند»
«غلام ابراهیم و مردان او»
«آن شب آنجا ماندند»
«صبح روز بعد بر خواستند»
«بگذارید بروم و برگردم»
«حداقل ده روز دیگر»
«سپس»
«غلام ابراهیم گفت»
«به برادر رفقه[ربکا] و مادرش»
«تاخیر ایجاد ننمایید» یا «من را منتظر نگذارید»
اینجا در اصل از کلمه «راه» استفاده شده که اشاره به «سفر» دارد. ترجمه جایگزین: «یهوه بانی کامیابی سفر من شده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«اجازه دهید که ترک کنم»[اجازه دهید که بروم]
این صفحه عمداً خالی گذاشته شده است.
«پس خانواده...رفقه را...فرستاد»
رفقه خواهر لابان بود. ترجمه جایگزین: «اقوام آنها» یا «خواهر لابان»
این کلمه اشاره به کنیزی دارد که هنگام کودکی به او غذا داده و از وی مراقبت کرده بود و همچنان به او خدمت میکرد.
رفقه خواهر همه اعضای آن خانواده نبود. ولی آنها چنین او را خطاب میکردند تا محبتشان را به او نشان دهند. ترجمه جایگزین: «رفقه[ربکا] عزیز ما»
«مادر» اشاره به نیاک دارد. ترجمه جایگزین: «نیاک میلونها نفر باشی» یا «نوادگان بسیار داشته باشی»
این به معنای تعداد بسیار یا غیر قابل شمارش است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
ارتشیان دروازه شهرهای دشمنان خود را در هم میشکنند و بر آن مردم غلبه میکنند. ترجمه جایگزین: «نوادگان تو کسانی که از آنها متنفر هستی را شکست دهند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«پس رفقه[ربکا] و کنیزانش رفتند و بر شتران نشستند»
«به این طریق خادم ابراهیم رفقه[ربکا] را با خود برد و به آنجا که از آن آمده بود بازگشت»
این کلمه تغییری را در داستان نشانگذاری میکند. این تغییر در مورد یافتن همسری توسط آن خادم و بعد در مورد اسحاق سخن میگوید.[در فارسی نیامده]
این نام چاه آبی در صحرای نگب است. ببینید چنین کلمهای را در <پیدایش ۱۶: ۱۴> چگونه ترجمه کردهاید.
«روزی بعد از ظهر اسحاق جهت اندیشیدن به صحرا بیرون رفت.» احتمالاً زمان زیادی از رفتن آن خادم و رفقه[ربکا] میگذرد چون راه زیادی پیش روی خود داشتند.
کلمه «[اینک]» توجه مخاطبین را به اطلاعات تعجب آوری که در ادامه میآیند جلب میکند. «وقتی بالا را نگریست از اینکه دید شتران میآیند تعجب کرد» [وقتی سر بالا آورد از دیدن آمدنِ شتران تعجب کرد]
«رفقه بالا را...نگاه کرد»
«از شتر پایین آمد»
«پس روی خود را با برقع پوشانید.» نشان از احترام و نجابت در مقابل مردی است که قرار است با وی ازدواج کند. معنای کامل این قسمت را میتوانید به روشنی بیان کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symactionand /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
تکه پارچهای که برای پوشاندن سر، شانه و صورت از آن استفاده میشد.
این صفحه عمداً خالی گذاشته شده است.
هر دوی این عبارات به معنای ازدواج اسحاق با رفقه[ربکا] است. ترجمه جایگزین: «با رفقه ازدواج کرد» یا «او را به زنی گرفت»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublet)
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «پس رفقه[ربکا] اسحاق... را تسلی داد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)