بعد از اینکه ساره توانست صاحب فرزند شود و از ناباروری شفا یابد ابراز خشم خود نسبت به پسر دیگر ابراهیم، یعنی اسماعیل، را آغاز کرد. اسماعیل یادآور گناه او بود. خدا اسماعیل را برکت داد اما اسماعیل نتوانست وعدههای بخشیده شده به ابراهیم را به ارث برد.(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#sin, /WA-Catalog/en_tw?section=kt#inherit and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#promise and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#bless)
طبق قانون آن زمان، هاجر توانست با محروم ساختن خود از میراث ابراهیم خود را از بندگی آزاد کند. هاجر به همین دلیل پسر خود را زیر آن درخت رها میکند. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
پادشاه غیر یهودی، ابیملک، با ابراهیم عهد یا معاهدهای بست. شاید به دلیل تشخیص قدرت خدای ابراهیم چنین کرد ولی دقیقاً دلیل آن مشخص نیست. (See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#covenant)
«تفقد نمود» اشاره به کمک یهوه به ساره دارد. خداوند[یهوه] به ساره کمک کرد تا صاحب فرزند شود. ترجمه جایگزین: «یهوه به ساره کمک کرد» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«پسری برای ابراهیم...به دنیا آورد»
«وقتی ابراهیم بسیار پیر بود»
«درست زمانی که خدا به او گفته چنین میشود»
«ابراهیم پسر تازه تولد یافته خود را اسحاق نام نهاد، پسری که از ساره متولد شده بود» یا «ابراهیم پسر نوزاده خود را اسحاق نامید»
«ابراهیم وقتی پسرش، اسحاق، هشت روزه بود او را ختنه کرد»
«۸ روز»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
«به ابراهیم فرمان داد که چنین کند»
«۱۰۰» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
ساره از تعجب و شادی میخندید. چنین امری را میتوانید در ترجمه خود مشخص کنید. ترجمه جایگزین: «خدا سبب شد با شادی بخندم» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
آنچه مردم ممکن است بشنوند را میتوانید به روشنی بیان کنید. ترجمه جایگزین: «هر کس در مورد آنچه خدا برای من کرده میشنود» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این پرسش بدیهی را میتوانید در قالب جمله خبری بیان کنید. ترجمه جایگزین: «کسی به ابراهیم نگفته که ساره به فرزندان او شیر میدهد» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
روشی مودبانه است و اشاره به شیر دادن به کودکان دارد. ترجمه جایگزین: «با شیر خود به کودک غذا داد» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
کلمهای که برای «از شیر باز گرفتن» استفاده شده روشی مودبانه است که اشاره به پایان یافتن شیر خوردن نوزاد دارد. ترجمه جایگزین: «اسحاق رشد کرد و هنگام بینیازی از شیر مادر، ابراهیم ضیافتی عظیم بر پا کرد.» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
نام پسر هاجر را میتوانید در ترجمه خود بیاورید. ترجمه جایگزین: «اسماعیل، پسر هاجر مصری و ابراهیم» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
شما میتوانید به روشنی در ترجمه خود پوسخند زدن یا خندیدن اسحاق را ذکر کنید. ترجمه جایگزین: «به اسحاق میخندیدند» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«ساره به ابراهیم گفت»
«بفرستند بروند» یا «از دست آنها خلاص شو»
این قسمت اشاره به هاجر و اسماعیل دارد. ساره احتمالاً به دلیل عصبانینتش آنها را به اسم صدا نمیزند.
«با پسرم اسحاق»
«ابراهیم از آنچه ساره گفت...بسیار ناخشنود بود»
«چون پسرش بود.» این قسمت به طور ضمنی اشاره به پسرش اسماعیل دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«به خاطر پسر و کنیزت ناراحت نشو»
«هر آنچه ساره در این مورد به تو میگوید را بشنو»
«خوانده خواهد شد» یعنی خدا نوادگان اسحاق را وعده داده شدگان به ابراهیم به حساب میآورد. این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «اساحاق نیاک نوادگان وعده داده شده به تو خواهد بود» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«امت» یعنی خدا به او نوادگان بسیار میدهد تا امتی بزرگ شوند. ترجمه جایگزین: «پسر آن کنیز را نیز پدر امتی عظیم میکنم» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
معانی محتمل: ۱) اشاره کلی به غذا دارد یا ۲) اشاره خاص به نان دارد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
«کیسهای از آب.» آب ظرفی است که از پوست حیوانات ساخته شده است.
«وقتی کیسه از آب خالی شد» یا «وقتی همه آب را نوشیدند»
اشاره به فاصلهای دارد که شخص پیکانی را با استفاده از کمان پرتاب میکند. فاصلهای حدوداً ۱۰۰ متری است.
اسم معنای «موت» را میتوانید به فعل «مردن» ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «نمیخواهم ببینم که آن پسر میمیرد» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«آواز» اشاره به صدای بلند گریه دارد. «آواز خود را بلند کرد» یعنی با صدای بلند گریه کرد. ترجمه جایگزین: «بلند گریه و زاری کرد» یا «بلند گریه کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«صدای پسر را.» «صدا» در این قسمت اشاره به صدای گریه یا سخن گفتن پسر دارد. ترجمه جایگزین: «صدای اسماعیل» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«قاصدی از خدا» یا «قاصد خدا»
«آسمان» یعنی جایی که خدا در آن زندگی میکند.
«مشکل چیست» یا «چرا گریه میکنی»
«آواز» اشاره به صدای گریه یا سخن گفتن پسر دارد. ترجمه جایگزین: «صدای دراز کشیدن پسر» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«در ایستادن به پسر کمک کند»
تبدیل کردن اسماعیل به امتی بزرگ یعنی خدا به او نوادگان بسیاری میدهد که تبدیل به ملتی بزرگ میشوند. ترجمه جایگزین: «نوادگان او را تبدیل به امتی فراوان میکنم» یا «او را نیاک امتی بزرگ میکنم» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
آگاه شدن هاجر توسط خدا برای توجه به چاه آب به نحوی بیان شده که گویی واقعاً چشمان خود را میگشاید. ترجمه جایگزین: «خدا سبب شد هاجر ببیند» یا «خدا به او نشان داد» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«ظرفی که از پوست ساخته شده بود» یا «کیسه»
«اسماعیل» یا «پسر جوان»
عبارت «با...میبود» اصطلاح است و اشاره به آن دارد که خدا آن پسر را برکت میدهد و به او کمک میکند. ترجمه جایگزین: «خدا آن پسر را هدایت کرد» یا «خدا آن پسر را برکت داد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«در استفاده از تیر و کمان بسیار ماهر شد»
«زنی...یافت»
این عبارت شروع بخش جدیدی از داستان را نشان گذاری میکند. اگر زبان شما روشی برای انجام این کار دارد میتوانید استفاده از آن را مد نظر داشته باشید. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-newevent)
اسم مرد است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«فرمانده سپاهش»
«او» اشاره به ابیملک دارد.
عبارت «با توست» اصطلاح است. این اصطلاح یعنی خدا ابراهیم را یاری میرساند یا برکت میدهد. ترجمه جایگزین: «خدا هر چه میکنی را برکت میدهد» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«اکنون» به معنای «زمان کنونی» نیست بلکه توجه را به لحظهای مهم که در ادامه میآید جلب میکند. ترجمه جایگزین: «پس»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این اصطلاح به معنای یاد کردن سوگندی صادقانه به مقامی بالاتر از خود است که در این موقعیت آن مقام خداست. ترجمه جایگزین: «خدا را در عهد خود با من شاهد بگیر» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«که به من...دروغ نخواهی گفت»
این قسمت را میتوان به حالت مثبت بیان کرد. ترجمه جایگزین: «صادقانه با من و نسل من برخورد خواهی کرد» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublenegatives)
آن دو مرد عهدی با یکدیگر داشتند. اسم معنای «احسانی[وفاداری]» را میتوانید در قالب صفاتی چون «وفادر» یا «امین» بیان کنید. ترجمه جایگزین: «آنقدر که با تو وفادار بودهام به من و این سرزمین وفادار باش» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«زمین» اشاره به مردم دارد. ترجمه جایگزین: «به مردم سرزمین»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این قسمت را میتوانید همراه اطلاعات برداشت شده ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «سوگند میخورم که به اندازهای که تو به من وفادار بودی به تو و قومت وفادار باشم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-ellipsis)
معانی محتمل: ۱) ابراهیم در مورد آنچه روی داده بود به ابیملک شکایت کرد یا ۲) «ابراهیم ابیملک را نیز توبیخ کرد»
«چون خادمین ابیملک یکی از چاههای ابراهیم را گرفته بودند»
«از ابراهیم گرفتند» یا «کنترل آن را به دست گرفتند»
«اولین باری است که میشنوم»
نشانی از دوستی و توافق ابراهیم با ابیملک جهت عهد بستن است. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-symaction)
«ابراهیم هفت بره ماده را از گله جدا کرد»
«چرا این هفت بره را از گله جدا کردی؟» [این قسمت در آیه قبلی آمده]
«بگیر»
«دست» اشاره به ابراهیم دارد. ترجمه جایگزین: «از من» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
شناسه مستتر فاعلی اشاره به هفت بره دارد.
اسم معنای «شهادت» را میتوانید به عنوان «ثابت کردن» بیان کنید. ترجمه جایگزین: «تا به همه ثابت کند» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«ابراهیم آن مکان را»
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند: «بِئَرشِبَع ممکن است به معنای «چاه سوگند» یا «چاه هفتایی» باشد.
«ابراهیم و ابیملک»
نام مرد است. ببینید این اسم را در پیدایش ۲۱: ۲۲ چطور ترجمه کردهاید.
درختی همیشه سبز است که در صحرا رشد میکند. شما میتوانید به شکلی متداول به آن اشاره کنید. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-unknown)
«خدایی که همیشه زنده است»
«برای مدت طولانی»