این باب داستانی است که سنتاً به نام «برج بابل» شناخته شده است.
هدف این باب پاسخ به چند سوال است: چرا انسانها به زبانهای مختلف سخن میگویند؟ چطور انسانها در سراسر زمین پراکنده شدند؟ مجازات شرح داده شده توسط خدا همچنین دلیل تقسیمات نژادی و قومی در جهان را توضیح میدهد.
بعد از آن سیل عمر انسانها کوتاهتر شد. این باب با بیان کاسته شدن از عمر متوسط انسانها آغاز میشود.
جمله «خداوند نزول نمود تا...ملاحظه نماید» نوعی آرایه تشخیص است. یهوه همیشه میدانست بر زمین چه میگذرد. این جمله نشان میدهد یهوه میخواهد بر بشر داوری کند. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#judge)
انسانها به خود مغرور شده بودند و با این عمل علیه خدا طغیان کردند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این کلمه نشان میدهد که نویسنده بخش جدیدی از داستان را آغاز میکند.
این کلمات اشاره به همه انسانهای زمین دارند. ترجمه جایگزین: «تمام انسانهای زمین»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این دو عبارت اساساً یک معنا دارند و بر سخن گفتن انسانها به یک زبان تاکید میکنند. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)
«حرکت کردند»
معانی محتمل: ۱) «در شرق» یا ۲) «از شرق» یا ۳) «به مشرق.» «در شرق» انتخابی بهتر است چون شنعار در شرق جایی واقع شده که محققان باور دارند کشتی نوح به خشکی نشسته است.
از نقل مکان دست کشیدند و زندگی خود را در یک مکان آغاز کردند.
اگر زبان شما روشی دیگر برای برانگیختن یا دستور آغاز کار دادن به انسانها دارد میتوانید از آن روش در این قسمت استفاده کنید. مانند انگلیسی زبانان که از واژهای مانند «زودتر» استفاده میکنند.
انسانها از خاک رُس آجر میسازند و آنها را در اجاقی گرما میدهند تا سخت و مستحکم شوند.
مایعی غلیظ، چسبناک و سیاه که از زمین بیرون میآید.
مادهای غلیظ است که از آهک، خاک رُس، ماسه و آب ساخته میشود و برای چسباندن سنگ یا آجر به یکدیگر از آن استفاده میشود.
«شهرت بیابیم» [معروف شویم] [اسم و رسمی بر هم زنیم]
شهرت
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «از یکدیگر جدا میشویم و در جایی دیگر زندگی میکنیم» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«انسانها»
اطلاعات در مورد مبدا او را میتوانید به روشنی در ترجمه خود بیان کنید: «از آسمان نزول کرد.» نحوه نزول او ذکر نشده است. کلمهای را به کار ببرید که عموماً به معنای «نزول نمود» است. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«ملاحظه کند» یا «از نزدیک بنگرد» [از نزدیک نگاه کند]
همه انسانها گروه بزرگی بودند و به یک زبان سخن میگفتند.
معانی محتمل: ۱) «شروع به انجام چنین کاری کردند» ، این بدان معناست که ساخت برج را آغاز کرده ولی کار را به پایان نرساندند، یا ۲) «این تنها اولین کاری است که انجام دادند»، این بدان معناست که در آینده کارهای بزرگتری انجام میدهند.
این قسمت را میتوانید در قالب جملهای مثبت بیان کنید. ترجمه جایگزین: «هر کاری که قصد آن را داشته باشند برای آنها ممکن خواهد بود» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-doublenegatives)
اگر زبان شما روشی دیگر برای برانگیختن یا دستور آغاز کار دادن به انسانها دارد میتوانید از آن روش در این قسمت استفاده کنید. مانند زبان انگلیسی که از واژه «زودتر» استفاده میشود. ببینید چنین عباراتی را در <پیدایش ۱۱: ۳> چطور ترجمه کردهاید.
شناسه مستتر فاعلی در فعل جمع است ولی اشاره آن به خداست. برخی از زبانها این جمله را «پایین روم» یا «پایین میروم» ترجمه میکنند. در صورت برگزیدن چنین روشی در پانوشت به جمع بودن شناسه مستتر[ضمیر] فاعلی اشاره کنید. ببینید «شبیه ما بسازیم» را در <پیدایش ۱: ۲۶> چطور ترجمه کردهاید. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-pronouns)
یعنی یهوه سبب میشود همه انسانها بر زمین دیگر به یک زبان سخن نگویند. ترجمه جایگزین: «زبان آنها را به هم ریزیم» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
هدف از مشوش کردن زبان آنها همین بود. ترجمه جایگزین: «تا دیگر نتوانند سخن یکدیگر را بفهمند» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«از آن شهر»
نام شهر «بابل» شبیه کلمهای به معنای «مشوش» به نظر میرسد. مترجمین به این مورد در پانوشت اشاره کنند.
یعنی یهوه سبب تشویش همه انسانهای زمین شد تا دیگر به یک زبان سخن نگویند. ترجمه جایگزین: «زبان همه زمین را به هم ریخت»[زبان همه زمینیان را به هم ریخت]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
مابقی این باب فهرستی از نوادگان سام تا به ابرام است.
این جمله با فهرست نوادگان سام آغاز میشود.
مقصود از این طوفان سیلی است که زمان نوح آمده، هنگامی که انسان شرارت ورزید و خدا سیلی روانه کرد که زمین را پوشاند.
«پسری به نام اَرْفَكشاد آورد» یا «پسرش، اَرْفَكشاد، به دنیا آمد»
نام مردی است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
مترجمین میتوانند این اعداد را به عدد یا به حروف بنویسند. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
«۵۰۰.» مترجمین میتوانند این عدد را به حروف یا عدد بنویسند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
«پسرش به دنیا آمد»
نام مرد است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«۴۰۳ سال»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
سوابق ذکر شده در پیدایش ۱۱: ۱۲- ۲۵ ساختاری مشابه دارند. ببینید این عبارات را در <پیدایش ۱۱: ۱۲- ۱۳> چطور ترجمه کردهاید. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
این صفحه عمداً خالی گذاشته شده است.
ترتیب تولد پسران او را نمیدانیم.
این جمله مقدمهای بر سرگذشت نوادگان تارح است. پیدایش ۱۱: ۲۷- ۲۵: ۱۱ سرگذشت نوادگان تارح به الاخص پسرش، ابراهیم، را بیان میکند. ترجمه جایگزین: «این است سرگذشت نوادگان تارح»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
یعنی پدر هاران، تارح، هنوز زنده بود که هاران مُرد. ترجمه جایگزین: «هاران حین زنده بودن پدرش، تارح، مرُد» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«با زنانی ازدواج کردند»
نام زن است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
این کلمه مقدمهای بر معرفی سارای است. شخصی که در بابهای بعدی مهم میشود.
این واژه اشاره به ناتوانی جسمی زن برای صاحب فرزند شدن یا حاملگی دارد. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
این کلمه اشاره به تارح دارد.
«عروسش سارای که همسر پسر او ابرام بود»
دو اسم متفاوت هستند و در زبان عبری املایی متفاوت دارند. یکی از آنها به شخص و دیگری به شهری اشاره دارد. (حرف «ح» در نام شهر قویتر از حرف «ه» در نام شخص تلفظ میشود.) شما میتوانید این دو کلمه را متفاوت از یکدیگر بنویسید تا گویای چنین امری باشد.
«۲۰۵ سال»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)