این باب بیان سرگذشت پسران یعقوب را آغاز میکند. مابقی کتاب پیدایش بر پسران یعقوب، به خصوص یوسف تمرکز میکند. این باب در آغاز، یعقوب را به نام «اسرائیل» معرفی میکند.
بهپندارگرایی[ تبعیض یعقوب تبدیل به مشکلی بزرگ برای پسران او شد. آنها همیشه نسبت به یوسف، پسر مورد علاقه یعقوب، حسادت میورزیدند. جامه زیبایی که یعقوب به یوسف داد رابطه بین یوسف و برادرانش را از بین برد. یوسف خواب دید که بر همه برادرانش سلطه مییابد گرچه پسر بزرگتر نبود. (See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#favor)
سرگذشت یوسف بر قدرت خدا تمرکز میکند. خدا قادر است که قوم خود را علیرغم اعمال شرورانه برخی از آنها محافظت کند. او همچنین میتوانند بر خلاف شرایط همچنان آنها را برکت دهد.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#peopleofgod and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#bless)
«در زمین کنعان جایی که پدرش در آن زندگی میکرد»
این جمله مقدمهای بر سرگذشت فرزندان یعقوب در پیدایش ۳۷: ۱- ۵۰: ۲۶ است. کلمه «یعقوب» اشاره به کل خانواده او دارد. ترجمه جایگزین: «این است سرگذاشت خاندان یعقوب»/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche
«۱۷ سال»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
این اسم کنیز راحیل است. ببینید این اسم را در <پیدایش ۲۹: ۲۹> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
این اسم کنیز لیه است. ببینید این اسم را در <پیدایش ۲۹: ۲۴> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
این زنان کنیزان لیه و راحیل بودند که برای یعقوب فرزندان به دنیا آوردند.
«در مورد برادرانش گزارش بدهد»
این کلمه به منظور نشان گذاری تغییر استفاده شده است. این تغییر از سیر اصلی داستان به اطلاعات پس زمینهای در مورد اسرائيل و یوسف است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#writing-background)
این اشاره به محبت برادرانه یا محبت دوستانه یا محبت بین اعضای خانواده دارد. این محبت طبیعی بین دوستان یا اقوام است.
یعنی یوسف وقتی به دنیا آمد که اسرائيل مرد پیری بود. ترجمه جایگزین: «که هنگام پیری اسرائيل به دنیا آمد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«اسرائيل برای...یوسف ساخت»
«جامهای زیبا»
«نمیتوانستند مودبانه با وی سخن بگوید»
خلاصهای از اتفاقاتی است که در ۳۷: ۶- ۱۱ رخ دادهاند.
«و برادران یوسف حتی بیش از قبل از وی متنفر شدند»
«لطفاً به خوابی که دیدهام گوش دهید»
یوسف خواب خود را برای برادرانش تعریف میکند.
کلمه «اینک» توجه ما را به اطلاعات تعجب آوری که در ادامه میآیند جلب میکند.
شناسه مستتر فاعلی اشاره به یوسف دارد و شامل برادران وی نیز میشود.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-inclusive)
کشاورزان گندم را بعد از درو، دستهبندی میکنند و بر روی هم میگذارند تا زمان جدا کردن دانه از ساقه فرا رسد.
این کلمه نشان میدهد که یوسف از آنچه دیده تعجب کرده است. [در فارسی انجام نشده است]
اینجا به نحوی از ایستادن بافه گندم و سجده کردن آنها سخن گفته شده که گویی انسان هستند. این بافهها اشاره به یوسف و برادرانش دارند. /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification
هر دو این عبارات اساساً یک معنا دارند. برادران یوسف با استفاده از این پرسشها، یوسف را استهزا میکنند. این پرسشها را میتوانید در قالب جملات خبری ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «تو هرگز شاه ما نخواهی شد و ما هرگز بر تو تعظیم نمیکنیم!»
See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
«ما» اشاره به برادران یوسف دارد و شامل خود یوسف نمیشود.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-exclusive)
«به خاطر خوابهایش و آنچه گفته بود»
«یوسف خواب دیگری دید»
«۱۱ ستاره»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
«پدرش او را توبیخ کرد و گفت» [در فارسی انجام شده]
اسرائيل با استفاده از این پرسش، یوسف را تادیب میکند. این را میتوان در قالب جمله خبری نوشت. ترجمه جایگزین: «این خواب تو واقعی نیست. مادرت، برادرانت و من در حضور تو تعظیم نخواهیم کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
این به معنای خشمگین بودن به خاطر موفقیت یا محبوبیت شخصی دیگر است.
یعنی همچنان به معنای خواب یوسف فکر کرد. ترجمه جایگزین: «در مورد معنای احتمالی آن خواب اندیشید» /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom
این صفحه عمداً خالی گذاشته شده است.
اسرائيل با استفاده از این پرسش مکالمه را آغاز میکند. این را میتوان در قالب جمله خبری ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «برادرانت در شکیم از گله مراقبت میکنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
اینجا به طور ضمنی بیان شده که اسرائيل از یوسف میخواهد خود را برای رفتن و دیدن برادرانش آماده کند. ترجمه جایگزین: «آماده شو»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
او آماده رفتن است. «آمادهام که بروم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«اسرائيل به یوسف گفت»
اسرائيل میخواست یوسف برگردد و از وضعیت برادران و گله برای او خبر بیاورد. ترجمه جایگزین: «بیا به من بگو چه یافتهای» یا «به من گزارش بده»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«از دره»
«کسی یوسف را در صحرا آواره یافت»
این شروع رویدادی را در داستان کلی نشانگذاری میکند. احتمالاً کسانی از رویدادهای قبلی را نیز شامل میشود. شاید زبان شما روشی برای انجام این کار داشته باشد.
«به دنبال چه هستی؟»
«لطفاً بگو کجا»
«از گله خود چوپانی میکنند»
این نام مکانی است که در حدود ۲۲ کیلومتری شکیم قرار داشت. (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«برادران یوسف او را هنگامی که دور بود دیدند»
«نقشه کشیدند تا او را بکشند»
«آنکه این خوابها را دیده است، میآید»
این کلمات نشان میدهند که برادران طبق نقشه خود عمل میکنند. ترجمه جایگزین: «پس اکنون»/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom
«حیوان خطرناک» یا «حیوان وحشی»
با اشتها خورد
برادران یوسف نقشه قتل یوسف را داشتند، پس صحبت از به حقیقت پیوستن خواب او طعنهآمیز است، چون او هنگام به حقیقت پیوستن رویای خود دیگر مرده بود. ترجمه جایگزین: «به این طریق مطمئن میشویم که خواب او به حقیقت نمیپیوندد»/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-irony
«آنچه میگفتند را شنید»
عبارت «دست ایشان» اشاره به نقشه برادران یوسف برای قتل وی دارد. ترجمه جایگزین: «از آنها» یا «از نقشه آنها»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
اینجا در اصل از عبارت «جان او را نگیریم» استفاده شده که بهگویی از کشتن کسی است. ترجمه جایگزین: «یوسف را نکشیم»/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism
شما میتوانید فعل را به حالت منفی بیان کنید. همچنین «خون ریختن» بهگویی از قتل کسی است. ترجمه جایگزین: «خونی نریزیم» یا «او را نکشیم» [در فارسی متفاوت انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-litotesand /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
این را میتوانید در قالب جملهای جدید ترجمه کنید: «روبین گفت که باید یوسف را نجات دهد»
عبارت «دست ایشان» اشاره به نقشه برادران برای کشتن او دارد. ترجمه جایگزین: «از آنها» یا «از نقشه آنها»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«و او را باز گرداند»
این عبارت برای نشانگذاری رویدادی مهمی در داستان به کار رفته است. اگر زبان شما روشی برای انجام این کار دارد، اینجا استفاده از آن روش را مد نظر داشته باشید.
«آنها ردای زیبای وی را از پاره کردند»
«ردای زیبا.» ببینید این کلمه را در <پیدایش ۳۷: ۳> چطور ترجمه کردهاید.
این صفحه عمداً خالی گذاشته شده است.
اینجا در اصل از کلمه «نان» استفاده شده که به طوری کلی اشاره به غذا دارد[در فارسی انجام شده] ترجمه جایگزین: «نشستند تا غذا بخورند» یا «برادران یوسف برای غذا خوردن نشستند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
اینجا به نحوی از باز کردن چشمان سخن گفته شده که گویی واقعاً چشمهای خود را بلند میکنند. کلمه «[اینک]» برای جلب توجه خواننده به آنچه که مردان میبینند به کار رفته است. ترجمه جایگزین: «بالا را نگاه کردند و ناگهان کاروانی را دیدند» [در فارسی انجام نشده](See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
حمل میکنند
چاشنی
مادهای روغنی با بویی شیرین است که برای درمان و مراقبت از پوست به کار میرود. «دارو»
«آنها را به مصر آورند.» این را میتوانید گویاتر در ترجمه خود بیان کنید. ترجمه جایگزین: «آنها را برای فروش به مصرمیبرند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این را میتوان در قالب جمله خبری نوشت. ترجمه جایگزین: «با کشتن برادرمان و مخفی کردن خون وی سودی به دست نمیآوریم» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
این آرایه ادبی اشاره به مخفی کردن مرگ یوسف دارد. ترجمه جایگزین: «قتل او را مخفی کردن»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
«به مردانی که نسل اسماعیل هستند»
یعنی به او آسیب یا صدمه نرسانند. ترجمه جایگزین: «به او صدمه نزنند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
«گوشت» کنایه است و اشاره به خویشاوندان دارد. ترجمه جایگزین: «او خویش خونی ماست»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
«برادران یهودا به حرف او گوش دادند» یا «برادران یهودا با وی موافقت کردند»
هر دوی این اسامی اشاره به تاجرانی دارد که برادران یوسف ملاقات کردند.
«برای ۲۰ تکه نقره»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
«یوسف را به مصر بردند»
«روبین بر سر چاه بازگشت و از ندیدن یوسف تعجب کرد.» کلمه «[اینک]» نشان میدهد که روبین از نبود یوسف تعجب کرده است.
عملی از روی ترس و غم است. این را میتوانید گویاتر ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «آنقدر غمگین بود که لباس خود را درید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
روبین با مطرح کردن این سوال بر مشکل مفقود شدن یوسف تاکید میکند. شما میتوانید این را در قالب جمله خبری بنویسید. ترجمه جایگزین: «این پسر نیست! حالا نمیتوانم به خانه بازگردم!»/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion
این اشاره به لباس زیبایی دارد که پدر برای او درست کرده بود.
«خون بز»
«ردا را آوردند»
«او را خورده است»
یعقوب فکر میکرد که حیوانی وحشی بدن یوسف را دریده است. ترجمه جایگزین: «آن قطعاً یوسف را تکه تکه کرده است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این عملی از روی ناراحتی و غم عمیق است. این را میتوانید به روشنی بنویسید. ترجمه جایگزین: «یعقوب آنقدر نارحت بود که ردایش را درید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«[صلب]» اشاره به میانه بدن یا میان تنه دارد. ترجمه جایگزین: «پلاس به تن کرد» [در فارسی این کلمه نیامده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
اینجا به نحوی از آمدن کودکان نزد پدرشان سخن گفته شده که گویی «بر میخیزند.» ترجمه جایگزین: «نزد او آمدند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
این را میتوان به حالت معلوم بیان کرد. ترجمه جایگزین: «اما اجازه نداد آنها او را تسلی دهند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
یعنی از اکنون تا هنگام مردنش سوگواری میکند. ترجمه جایگزین: «قطعاً هنگامی که میمیرم و به عالم اموات نزول میکنم هنوز در حال سوگواری خواهم بود»
/WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit
«مدیانیان یوسف را ...فروختند» [در فارسی انجام شده»]
«سردار سربازانی که از شاه حفاظت میکردند»