بیشتر متنِ این باب به حالت نثر نوشته شده است ولی ۴: ۲۳- ۲۴ آیاتی منظوم هستند. مترجمین میتوانند این آیات را به حالت منظوم یا حداقل با کلامی موزون ترجمه کنند تا از مابقی متن متمایز به نظر آیند.
موضوع انتقام در این باب از اهمیت خاصی بر خوردار است. جوامع یهودی باستان در صورت به قتل رسیدن کسی به اقوام مقتول اجازه انتقام جویی میدادند. بعد از اینکه قائن برادر خود، هابیل را به قتل رساند، میپنداشت که در برابر چنین خطری بیدفاع است چون از مصونیت الهی رانده شده بود.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=other#avenge)
موضوع انتقام با سخنان لَمَك ادامه مییابد. کسی که ضارب خود را کشته است: «زیرا مردی را كشتم به سبب جراحت خود، و جوانی را به سبب ضرب خویش اگر برای قائن هفت چندان انتقام گرفته شود، هر آینه برای لَمَك، هفتاد و هفت چندان» (پیدایش ۴: ۲۳- ۲۴)
روشی مودبانه برای اشاره به رابطه جنسی آن مرد با حوا است. باید در زبان خود از آرایه ادبی بهگویی برای ترجمه این قسمت استفاده کنید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
«انسان» یا «آدم»
کلمه «مرد» عموماً فردی مذکر را توصیف میکند و اشاره به کودک یا فرزند ندارد. اگر چنین امری سبب سردرگمی مخاطبین میشود، میتوانید این قسمت را «فرزند ذکور» یا «پسر» یا «پسر بچه» یا «فرزند پسر» ترجمه کنید.
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند «نام قائن مانند کلمه عبری ‘حاصل کردن‘ است. حوا نام او را قائن گذاشت چون او را حاصل کرده بود.»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
زمان سپری شده بین تولد قائن و هابیل مشخص نیست. شاید دو قلو بوده اند یا هابیل بعد از این که حوا مجددا باردار شد به دنیا آمده است. در صورت امکان از عبارتی استفاده کنید که میزان زمان سپری شده را نشان ندهد.
این به معنای دست زدن به هر اقدام لازم برای رشد مناسب گیاهان است. ببینید <پیدایش ۲: ۵> را چطور ترجمه کردهاید.
این عبارت شروع بخش جدیدی از داستان را نشانگذاری میکند. اگر زبان شما روشی برای انجام این کار دارد میتوانید استفاده از آن را مد نظر داشته باشید.
معانی محتمل: ۱) «بعد از گذشت زمانی» یا ۲) «در زمان مناسب»
این قسمت اشاره به غذایی دارد که از گیاهان تحت مراقب او میروید. ترجمه جایگزین: «محصولات» یا «محصول زراعی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این کلمه اشاره به قسمت چرب گوسفندانی دارد که کشته است. چنین قسمتی بهترین بخش حیوان بود. ترجمه جایگزین: «برخی از قسمت چرب آنها» [بخشی از چربیهای آنها را]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«پسندیده مینگریست بر»[مطلوب مینگریست بر] یا «خشنود بود از»
« بر... با نظر لطف نمینگریست» یا « از... خشنود نبود»
برخی از زبانها اصطلاحاتی چون «سوخت» یا «خشم او سوخت[از خشم میسوخت]» را جهت توصیف عصبانیت به کار میبرند.
این یعنی حالت چهره او خشم یا حسادت او را نشان میداد. برخی از زبانها برای توصیف حالت چهره شخص هنگام عصبانیت اصطلاحی خاص دارند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
خدا از این پرسش بدیهی استفاده میکند تا به قائن بگوید که خشم و سر افکندگی او اشتباه است. همچنین احتمالاً خدا به این واسطه قصد داشته که به قائن فرصت اعتراف کردن بدهد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
خدا از این پرسش بدیهی استفاده کرد تا به قائن آنچه را که باید میدانست یادآوری کند. ترجمه جایگزین: «میدانی اگر آنچه درست است را انجام دهی، تو را خواهم پذیرفت»[میدانی اگر کار درست را انجام دهی تو را خواهم پذیرفت]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
خدا به نحوی از گناه سخن میگوید که گویی گناه، شخص است. ترجمه جایگزین: «اما اگر آنچه درست است را انجام ندهی، بر گناه بیشتر مایل میشوی و سپس گناه بیشتری میکنی. باید از اطاعت آن اجتناب کنی» [اما اگر کار درست را انجام ندهی، میل تو بر گناه افزون میشود و بیشتر گناه میکنی. باید از اطاعت آن دوری کنی] (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
گناه در این قسمت مانند جانوری وحشی و خطرناک توصیف شده که منتظر است تا فرصت حمله به قائن را بیابد. ترجمه جایگزین: «بسیار عصبانی میشوی و قادر نیستی که گناه نکنی [قادر نیستی از گناه دست کشی]»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metaphor)
زبانهایی که اسمی برای «گناه» ندارند میتوانند آن را «میل به گناه کردن» یا «کارهای بدی که میخواهید انجام دهید» ترجمه کنند.
یهوه به نحوی از میل قائن به گناه سخن میگوید که گویی شخصی است که قائن باید بر آن حکومت کند. ترجمه جایگزین: «باید آن را کنترل کنی تا گناه نکنی»[باید بر آن تسلط یابی تا گناه نکنی]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
برخی از ترجمهها به وضوح آنچه قائن به برادر خود گفته است را بیان میکند. اگر در ترجمههای قبلی به زبان شما چنین اطلاعاتی ذکر شده میتوانید همان روش را پیگیرید. ترجمه جایگزین: «قائن به برادر خود هابیل گفت ‘به دشتها برویم‘»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-textvariants and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
هابیل برادر کوچکتر قائن بود. در برخی از زبانها «برادر کوچکتر» متعارفتر به نظر میرسد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
بر خاستن بر علیه کسی، اصطلاحی به معنای حمله کردن به آن شخص است. ترجمه جایگزین: «حمله کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
خدا میدانست قائن برادر خود، هابیل، را کشته است ولی او از قائن چنین سوالی را پرسید تا قائن پاسخ دهد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
قائن از این پرسش بدیهی استفاده کرد تا مجبور به گفتن حقیقت نشود. این قسمت را میتوانید در قالب جمله خبری ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «من پاسبان برادرم نیستم!» یا «میدانی که وظیفه من مراقبت از برادرم نیست!»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
خدا از پرسش بدیهی استفاده میکند تا به این واسطه قائن را توبیخ کند. این قسمت را میتوانید در قالب جمله خبری ترجمه کنید. ترجمه جایگزین: «آنچه کردهای هولناک است» [کاری وحشتناک کردهای] (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-rquestion)
خون هابیل کنایه از مرگ است و به نحوی بیان شده که گویی فریاد میزند تا خدا قائن را مجازات کند. ترجمه جایگزین: «خون برادرت مثل کسی است که بر من فریاد بر میآورد تا قاتل او را مجازات کنم» [خون برادرت مثل کسی فریاد میزند که میخواهد آن کس که او را کشته را مجازات کنم]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
این قسمت را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «تو را لعن میکنم تا نتوانی خوراکی از زمین برویانی»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
خدا به نحوی از زمین سخن میگوید که گویی کسی است که خون هابیل را مینوشد. ترجمه جایگزین: «که در خون برادرت تر شده»[که در خون برادرت خیسانده شده است]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
«دست» اشاره به قائن دارد و بر اینکه او شخصاً برادرش را کشته تاکید میکند. ترجمه جایگزین: «هنگامی که او را کشتی [خونش] ریخته شد» یا «از تو»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
این به معنای دست زدن به هر اقدام لازم برای رشد مناسب گیاهان است. ببینید پیدایش ۲: ۵ را چطور ترجمه کردهاید.
زمین به نحوی توصیف شده که گویی شخصی قوت خود را از دست میدهد. ترجمه جایگزین: «زمین خوراک نمیرویاند»[زمین غذایی تولید نمیکند]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-personification)
شما میتوانید این کلمات را با هم ترکیب کنید. ترجمه جایگزین: «بیخانمانی آواره»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-hendiadys)
این صفحه عمداً خالی گذاشته شده است.
«روی تو» اشاره به حضور خدا دارد. ترجمه جایگزین: «نخواهم توانست که با تو حرف بزنم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
ببینید <پیدایش ۴: ۱۲> را چطور ترجمه کردهاید.
این قسمت را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «هفت بار از او انتقام خواهم گرفت» یا «آن شخص را هفت برابر تو مجازات میکنم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
«به او حمله نکند»
اگرچه یهوه همه جا حضور دارد اما این اصطلاح به نحوی بیان شده که گویی قائن از او دور شده است. ترجمه جایگزین: «از جایی که یهوه سخن گفت، دور شد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند «کلمه نود به معنای ‘آواره‘ است.»
روشی مودبانه است که به رابطه جنسی قائن با همسرش اشاره دارد. شما میتوانید در زبان خود از آرایه ادبی بهگویی استفاده کنید. ببینید <پیدایش ۴: ۱> را چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
«قائن شهری ساخت»
در این قسمت به طور ضمنی به رشد خنوخ و ازدواج کردن او با زنی اشاره شده است. ترجمه جایگزین: «خنوخ بزرگ شد و ازدواج کرد و پدر پسری به نام عیراد شد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
اسم مرد است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
این دو اسامی زنان هستند.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
ببینید نام این زن را در <پیدایش ۴: ۱۹> چطور ترجمه کردهاید.
معانی محتمل: ۱) «او اولین کسی بود که در چادر زندگی کرد»[او اولین خیمه نشین بود] یا ۲) «او و نسلش در چادر زندگی کردند»
کسانی که هم در چادر زندگی میکنند و هم از حیوانات مراقبت میکنند.
معانی محتمل: ۱) «او اولین کسی بود که چنگ و نی نواخت» یا ۲) «او و نسلش اولین کسانی بودند که چنگ و نی نواختند»
ببینید نام این زن را در <پیدایش ۴: ۱۹> چطور ترجمه کردهاید.
این نام مرد است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
«کسی که ابزار از بُرنز و آهن میسازد»
فلزی بسیار مستحکم که از آن ابزار و اسلحه ساخته میشود.
ببینید اسم این زنان را در <پیدایش ۴: ۱۹> چطور ترجمه کردهاید.
لَمَك جهت تاکید حرف خود را دو بار تکرار میکند. «سخن مرا» جزگویی از کل شخص است. ترجمه جایگزین: «با دقت به من گوش دهید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-synecdoche)
لَمَك یک نفر را کشته بود. این دو عبارت یک معنا دارند و جهت تاکید بر قطعیت عمل او تکرار شدهاند. ترجمه جایگزین: «جوانی را...چون من را زخمی کرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-parallelism)
لَمَك میدانست که خدا هفت برابر از قائن انتقام میگیرد. ترجمه جایگزین: «از آنجا که خدا قاتل قائن را هفت برابر مجازات میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
این قسمت را میتوانید به حالت معلوم بیان کنید. ترجمه جایگزین: «هر کس که من را میکشد، خدا هفتاد و هفت برابر او را مجازات میکند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-activepassive)
۷۷
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-numbers)
روشی مودبانه برای اشاره به رابطه جنسی آن مرد با حوا است. باید در زبان خود از آرایه ادبی بهگویی برای ترجمه این قسمت استفاده کنید. ببینید چنین عبارتی را در <پیدایش ۴: ۱> چطور ترجمه کردهاید.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-euphemism)
دلیل اینکه نام او را شیث گذاشتند همین است. چنین موضوعی را میتوانید به روشنی در ترجمه خود بیان کنید. ترجمه جایگزین: «توضیح داد، ‘خدا فرزندی دیگر به من داد‘»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
مترجمین میتوانند در پانوشت بنویسند «این اسم شبیه کلمه عبری معادل ‘داد‘ است»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
این اطلاعات را میتوانید به روشنی بیان کنید. ترجمه جایگزین: «همسر شیث فرزند پسری به دنیا آورد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
این اولین مرتبهای است که مردم خدا را به اسم «یهوه» صدا میزنند. شما میتوانید چنین موضوعی را در ترجمه خود به روشنی بیان کنید. ترجمه جایگزین: «تا خدا را با استفاده از نام یهوه بپرستند» [تا خدا را با بردن نام یهوه بپرستند]