حزقیال رویایی از خدا دید که خدا به واسطه آن حزقیال را به خدمت نبوت فرا میخواند.
(See: /WA-Catalog/en_tw?section=kt#call and /WA-Catalog/en_tw?section=kt#prophet)
این سیامین سال زندگی حزقیال است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-ordinal)
«روز پنجم از ماه چهارم» این قسمت به ماه چهارم از تقویم عبرانی[یهودی] اشاره دارد. روز پنجم از این ماه آخر ماه ژوئن در تقویم غربی[میلادی] است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-hebrewmonths and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-ordinal)
این عبارت برای نشانگذاری رویدادی مهم در داستان به کار رفته است. اگر زبان شما روشی برای انجام چنین کاری دارد، میتوانید استفاده از آن را مد نظر داشته باشید.
کلمه «من» به حزقیال اشاره دارد. «من یکی از اسرا بودم»
«خدا اموری غیر عادی را به من نشان داد»
این نهری است که مردم در کلده حفر کرده بودند تا باغهای خود را آبیاری کنند. «رود کِبار»
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است.
حزقیال به نحوی از خود سخن میگوید که گویی کسی دیگر است. ترجمه جایگزین: «برای من، حزقیال...در آنجا بر من»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-pronouns)
اصطلاح «کلام یهوه بر» برای معرفی پیغامی خاص از سوی خدا به کار رفته است. ترجمه جایگزین: «خداوندیهوه به حزقیال پیغامی داد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این اسم یک مرد است.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#translate-names)
کلمه «دست» معمولاً به قدرت یا عمل شخص اشاره دارد. بودن دست کسی بر دیگری به معنای قدرت داشتن نسبت به اوست. ترجمه جایگزین: «خداوندیهوه او را کنترل میکرد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
خدا در عهد عتیق، خود را با این نام بر قومش آشکار کرد. برای ترجمه این کلمه به صفحه مربوط به نحوه ترجمه آن مراجعه کنید.
حزقیال همچنان رویای خود را توصیف میکند.
این قسمت به طوفانی اشاره دارد که با باد فراوان همراه است.
اگر رو به روی جهتی بایستید که خورشید از آن سو طلوع میکند، سمت چپ شما شمال است.
این قسمت را میتوان در قالب جملهای جدید ترجمه کرد: «طوفانی با ابر عظیم و آتشی فروزنده از درون آن»
معانی محتمل: ۱) «آذرخشی فروزنده» یا ۲) «آدرخشی مستمر»
«نوری درخشان از میان و درون ابر»
«زرد روشن مثل کهربا» یا «زرد روشن» یا «زرد براق»
سمْقی سخت و زرد که برای تزئین جواهرات استفاده میشد.
«در طوفان»
اسم معنای «شبیه» بدان معناست که حزقیال چیزی مانند آنها دیده بود. این کلمه را میتوان در قالب عبارتی فعلی نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «آن چه که شبیه آن چهار موجود بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
اسم معنای «نمایش[ظاهر]» را میتوان در قالب عبارت فعلی نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «این طور به نظر میرسیدند» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
اسم معنای «شبیه» را میتوان در قالب عبارت فعلی ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «چهار موجود که شبیه انسان بودند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«هر یک از آنها چهار چهره و بال متفاوت داشت.» هر یک از موجودات صورتی در جلو، عقب و کنارههای سر خود داشت.
حزقیال همچنان رویای خود را توصیف میکند.
«پاهای آنها شبیه سُم گوساله بود» یا «پای آنها مثل پای گوسالهها بود»
قسمت سخت پای گوساله
«مثل برنجی درخشان که صیقل داده شده بود.» این قسمت پای آن موجودات را توصیف میکند. ترجمه جایگزین: «مثل برنج صیقل داده شده میدرخشیدند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
«چهار طرف بدن ما»
«بال و صورت هر چهار موجود چنین بود»
«این موجودات هنگام حرکت، نمیچرخیدند»
حزقیال همچنان رویای خود را توصیف میکند.
حزقیال سیمای جلویی آن موجودات را توصیف میکند. اسم معنای «شباهت» یعنی آن چه حزقیال دید مانند چهره انسان بود. این قسمت را میتوان به عبارت فعلی ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «سیمای هر موجود، مثل چهره انسان بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«سیمای سمت راست هر یک، مثل چهره شیر بود»
«سیمای سمت چپ هر یک شبیه گاو بود»
«سیمای پشت سر هر یک مثل عقاب بود»
«هر یک از آن موجودات بال خود را به نحوی نگه میداشتند که بال موجود دیگر که کنار خود را لمس کند و بال دیگر بال موجود دیگر را که سوی مقابل بود، لمس کند»
این قسمت را میتوان به حالت معلوم بیان کرد: «دو بال دیگر بدنش را میپوشاندند»
«هر موجود با روی خود به جلو حرکت میکرد»
حزقیال همچنان رویای خود را توصیف میکند.
اسم معنای «شباهت» یعنی آن چه حزقیال دید مثل آنها بود. کلمات «شباهت» و «صورت» اسامی معنایی هستند که میتوان آنها را به فعل نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «ظاهر آن موجودات مثل اخگری سوزان بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«آذرخش از آتش بیرون آمد»
رعد افروخته و به سرعت محو میشد و آن موجودات از جایی به جای دیگر حرکت میکردند. اسم معنای «صورت» را میتوان به فعل ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «آن موجودات به آرامی عقب و جلو میرفتند و شبیه آذرخش بودند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile and /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
حزقیال همچنان رویای خود را تعریف میکند.
«این است ظاهر چرخها و نحوه...ساخته شدن آنها»
زبرجد نوعی سنگ قیمتی، شفاف و به رنگ زرد یا طلایی است. «شفاف و زرد مثل زبرجد» یا «شفاف و زرد مثل سنگی ارزشمند»
اسم معنای «شباهت» به ظاهر آن چهار چرخ اشاره دارند. این کلمه را میتوان در قالب عبارت فعلی نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «هر چهار چرخ یک شکل بودند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
اسامی معنای «صورت» و «صنعت» را میتوان در قالب فعل ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «انگار که چرخی از درون چرخ دیگر رد شده بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
حزقیال همچنان رویای خود را توصیف میکند.
معانی محتمل: ۱) «آنها» به آن موجودات اشاره دارند. ترجمه جایگزین: «مستقیم به چهار جانبی که نگاه میکردند، میرفتند» یا ۲) «آنها» به چرخها اشاره دارند.
«لبههای چرخ چنین بودند»
«لبههای چرخها بسیار بلند و مهیب بودند» یا «لبههای آنها بلند و ترسناک بودند»
«چون لبهها، چشمهای فراوانی به دور خود داشتند»
آن موجودات بعد از ترک زمین در هوا پرواز میکردند. ترجمه جایگزین: «پس وقتی آن موجودات زمین را ترک کردند، به هوا رفتند»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-explicit)
«چرخها نیز زمین را ترک کرده و به هوا رفتند»
کلمه «آنها» به آن موجودات اشاره دارد.
«چرخها با مخلوقات زنده به آسمان برخاستند»
معانی محتمل: ۱) حزقیال به نحوی از «حیوانات» که در آیه ۱۹ آمده، سخن میگوید که گویی یک حیوان هستند. ترجمه جایگزین: «روح موجودات در چرخ بود» یا ۲) حزقیال اینجا از یک اصطلاح استفاده میکند. ترجمه جایگزین: «روح زندگی[حیات] در چرخها بود» یا «روحی زنده در چرخها بود» ۳) روحی که در موجودات و چرخها بود، یکی است. ترجمه جایگزین: «همان روح که به موجودات جان داده بود، به چرخها نیز جان داد» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
این صفحه تعمداً خالی گذاشته شده است
اسم معنای «شباهت» به معنای آن است که حزقیال چیزی را دید که شبیه «فلک[گنبدی]» است. این کلمه را میتوان در قالب عبارت فعلی ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «چیزی که شبیه گنبدی بلند به نظر میرسید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
بلور مثل توپی تو خالی و دو نیم شده است. «منظر[گسترده]» به معنای بسیار بزرگ است. «کاسهای بزرگ و وارو» [در فارسی متفاوت انجام شده]
«یخی مهیب» یا «بلوری که باعث حیرت بینندگان میشود»
«گنبدی بزرگ که بالای سر مخلوقات پهن شده است» یا «گنبدی عظیم که بالای سر آن موجودات فضای زیادی را گرفته است»
«زیر آن گنبد»
«هر یک از آن موجودات دو بال دیگر داشتند که با آنها بدنهای خود را میپوشاندند»
حزقیال همچنان در مورد رویای آن موجودات سخن میگوید.
معانی محتمل دیگری که کلمات «چون میرفتند» ممکن است به آنها اشاره داشته باشند: ۱) تمام سخنانی که بعد در این آیه آمدهاند «و چون میرفتند، من صدای بالهای آنها را مانند صدای آبهای بسیار، مثل آواز حضرت اعلی و صدای هنگامه را مثل صدای فوج شنیدم» یا ۲) کلماتی که در ادامه خود این عبارت آمدهاند «صدای بالهای آنها را مانند صدای آبهای بسیار...شنیدم»
این جملات کامل نیستند، چون حزقیال به این روش هیجان خود از آن چه دیده بود را نشان میداد. این جملات را میتوان در قالب جملات کامل ترجمه کرد: «بالها مانند آب...صدا میدادند. آنها مثل...هنگامه. مثل طوفان صدا...میدادند. مثل...سپاهی شنیده میشدند» [در فارسی انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
این قسمت به معنای «آب فراوان» است. این کلمه میتواند به نهری با صدایی بلند یا آبشاری بزرگ یا موجی خروشان بر اقیانوس اشاره داشته باشد. همه موارد ذکر شده صدایی بسیار بلند دارند.
کتاب مقدس گاهی برای اشاره به صدای رعد از عبارت «آواز حضرت اعلی» استفاده میکند. ترجمه جایگزین: «مثل صدای خدای متعال بود» یا «مثل تندری از آن متعال صدا داد»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)
معانی محتمل: ۱) «مثل صدای طوفانی مهیب» یا ۲) «مثل صدای جمعیتی فراوان» ترجمه جایگزین: «صدایی مثل صدای طوفانی بزرگ بود» یا «صدای آن به بلندی جمعیتی فراوان بود» [در فارسی انجام شده]
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-simile)
«وقتی آن موجودات از حرکت ایستادند»
«آن موجودات گذاشتند تا بالهایشان از کنارشان آویزان بمانند.» بالهای آنها هنگامی که پرواز نمیکردند در چنین وضعیتی قرار میگرفتند.
«کسی که بالای فلک[گنبد] بود سخن گفت.» اگر لازم است که صاحب صدا را مشخص کنید احتمالاً باید به صدای خداوند[یهوه] اشاره کنید. (حرقیال ۱: ۳)
«فلکی[گنبدی] که بالای سر آن موجودات بود»
ببینید این قسمت را درحزقیال ۱: ۲۳ چطور ترجمه کردهاید.
«بر سر همه آن موجودات»
اسم معنای «شباهت» یعنی آن چه حزقیال دید شبیه تخت بوده است. این کلمه را میتوان در قالب عبارت فعلی نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «چیزی مثل تخت بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
سنگی بسیار ارزشمند که آبی، شفاف و درخشنده است.
اسم معنای «شباهت» را میتوان در قالب عبارت فعلی نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «بر آن چه که شبیه تخت پادشاهی بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
اسم معنای «مثل» و «صورت» را میتوان در قالب عبارت فعلی نیز ترجمه کرد. اگر میخواهید هویت این شخص را مشخص کنید احتمالاً باید او را خداوند[یهوه] معرفی کنید(حزقیال ۱: ۳). ترجمه جایگزین: «چیزی که شبیه انسان به نظر میرسید»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
حزقیال همچنان رویای خود را تعریف میکند.
بالاتر از کمر شخص، مثل فلزی درخشان از گرما به نظر میرسید. اسم معنای «منظر» را میتوان در قالب فعل نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «از جایی که به نظر قسمت کمر به بالای او بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
اسم معنای «منظر» را میتوان به فعل نیز ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «گرد او زیر جایی که به نظر کمرش بود، چیزی مثل آتش و نوری درخشان را دیدم»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
اسم معنای «مانند» را میتوان به فعل ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «درخشش محاط آن مثل رنگین کمانی بود که در روز بارانی در ابر ظاهر میشود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
نوارهای رنگارنگی که در روز بارانی با درخشش نور خورشید از پشت قطرات آب بر بیننده ظاهر میشوند.
اسم معنای «شباهت» یعنی آن چه حزقیال دید شبیه به جلال خداوند[یهوه] بود. کلمات «منظر» و «شباهت» را میتوان در قالب عبارت فعلی ترجمه کرد. ترجمه جایگزین: «به نظر میرسید که شبیه جلال خداوند[یهوه] بود»
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-abstractnouns)
«رو به زمین تعظیم کردم» یا «روی زمین خوابیدم.» حزقیال اتفاقی بر زمین نیافتاد. او روی زمین افتاد یا دراز کشید تا احترام و ترس خود از خداوند[یهوه] را نشان دهد.
(See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-idiom)
کلمه «آواز» کنایه از شخص است. ترجمه جایگزین: «شنیدم کسی سخن میگوید» یا «کسی سخن گفت و صدایش را شنیدم» (See: /WA-Catalog/en_tm?section=translate#figs-metonymy)